نام پژوهشگر: شمیسا طاهرخانی

مطالعه تطبیقی نقش اسب در نگاره ها و نقاشی های دوره ی صفویه و قاجاریه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1392
  شمیسا طاهرخانی   پریسا شاد قزوینی

چکیده اسب از دیرزمان با ایرانیان یار بوده، چنان که موجودی اساطیری و موهبتی آسمانی تلقی می شده است. از جانبی این حیوان نجیب و زیبا، موضوع موثر در آثار هنری هنرمندان در دوره های مختلف تاریخی بوده و هست. در این میان، به نظر می رسد نقوش اسب در آثار نگارگران صفوی و قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و اسبان همانند صاحبان خود دارای شخصیتی انسانی هستند. نگاه هنرمند صفوی به این حیوان نگاهی نمادین و اسطوره ای است و طراحی و نقوش اسب در این دوره به اوج تکامل خود می رسد. در دوره ی قاجار تصویر این حیوان به سمت واقع گرایی و طبیعت گرایی غربی گرایش پیدا می کند. در این پایان نامه چگونگی سیر تحول نقوش اسب در نگاره های دوره ی صفوی و قاجار و از منظر تحلیل جایگاه و رابطه اسب در تعامل با مضمون نگاره ها و پیکره ی انسان مورد بررسی قرار می گیرد و این که نقشینه ی اسب از لحاظ هویت، حرکت، نوع، نقوش و تزئینات به چه سمت و سویی بوده و تحولات آن به چه صورت، و چه نقشی به خود گرفته است. و هنرمندان در چه زمینه های اسطوره ای، نمادین، واقع گرایانه بدان پرداخته اند. در بررسی آثار این قرون از روش توصیفی و تطبیقی استفاده شده است. نقوش اسب در هشت نگاره در چهار موضوع مختلف رزم و شکار، اسب و سوار، چوگان و داستان های اساطیری به صورت تطبیقی در دوران صفوی و قاجار مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی نگاره های این دو دوره شاهد تغییر نگرش هنرمند در ترسیم پیکره ی اسب و گذر از ذهنیت به سوی عینیت هستیم.