نام پژوهشگر: زهرا گوزلی
زهرا گوزلی مرتضی شجاری
ابن عربی سلوک را نوعی سیر در مقامات می داند، ملاصدرا نیز با قائل شدن به اسفار اربعه معتقد است که سیر و سلوک، نوعی انتقال در مراتب اسفار اربعه است. به باور هر دو سیر و سلوک راه رسیدن به کمال است و بدون آن، تحقّق کمال ممکن نیست. علم نیز یکی از مقدمات اصلی سیر و سلوک است. در عرفان ابن عربی و فلسف? صدرایی، علم از جهت بداهتِ مفهوم و خفایِ حقیقت، حکم وجود را دارد. هیچ چیز آشکارتر و روشن تر از مفهوم علم نیست تا به واسط? آن بهتر علم را تعریف کرد؛ همچنان که حقیقت علم مانند حقیقت وجود، کاملا مخفی است. ابن عربی براساس وحدت وجود، حقیقت علم را «وجود حق» می داند، ملاصدرا نیز حقیقت علم را حقیقت وجود می داند که بنابر «وحدت تشکیکی» دارای مرتب گوناگونی است و بالاترین مرتبه آن «واجب الوجود» است. از این رو ملاصدرا مانند ابن عربی کمال آدمی را در علم می داند. کمال آدمی معرفت به خویشتنِ خویش است که جلو? کامل الهی است؛ زیرا قلب آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایش خداوند را دارد. فانی شدن از غیرخدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از علم حقیقی دانست؛ زیرا معنای «فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این رو می توان گفت که مرتب? نازل علم مقدم? لازم سیر و وسلوک و مرتب? بالای علم، غایت سیر و سلوک محسوب می شود. در واقع، هدف ابن عربی از سیر و سلوک عارفانه و غایت ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن علمِ حقیقی و به تعبیر ابن عربی «درک وحدت وجود» است.