نام پژوهشگر: افسانه کامران
افسانه کامران زهرا رهبرنیا
عکس های خانوادگی بخش بزرگی از بدنه عکاسی را در طول تاریخ عکاسی در ایران و جهان به خود اختصاص داده اند و یکی از مهمترین راه های خوانش فرهنگی در هر اجتماعی هستند. نشانه شناسی (اجتماعی و فرهنگی) این امکان را فراهم می سازد تا چگونگی معناسازی در عکس خانوادگی را با در نظر گفتن عکس خانوادگی به عنوان متن از طریق مطالعه این عکس ها در دو بازه زمانی 50 و 80 (شمسی) در ایران دریابیم. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از الگوی نشانه شناسی اجتماعی با مطالعه عکس های خانوادگی و در میدان مطالعاتی متشکل از 1000 عکس انجام شده است. مدل نظری رساله بر گرفته از چارچوب نظری تحقیق (نظریه بازنمایی برساختی هال و نظریه صحنه نمایشی اروینگ گافمن) تنظیم شده است و به چگونگی فرایندهای خلق معنا در متن عکس خانوادگی توسط خوانشگر می پردازد. عکس خانوادگی نمایشی از خانواده است که توسط تیم اجرا مدیریت می شود و هر گونه تغییر در اجرا بر معنای این عکس از طرف خوانشگر تاثیرگذار است. تغییر در فاصله میان اجرا و دیدن این نمایش و ابزارهای مدیریت تاثیرگذاری در عکس خانوادگی سبب شده است تا ضمن تغییر کارکردهای عکس خانوادگی، تعریف آن نیز دچار دگرگونی شود. نتایج این رساله موید آنست که بازنمایی تصویر خانواده ایرانی از بازنمایی مفهومی در دهه 50 به بازنمایی مفهومی- روایی در دهه 80 تغییر کرده است. مهمترین تغییر در عکس های خانوادگی دو دهه در عناصر ارتباطی میان خوانشگر و عکس صورت پذیرفته است که این مساله تغییر کارکرد عکس خانوادگی را در جامعه ایرانی توجیه می کند. در واقع با تغییر کارکرد عکس خانوادگی در این دو دهه از یادمانی به هویتی شاهد تغییر در معنای عکس خانوادگی هستیم. عکس خانوادگی در دهه 50 با عکس یادگاری پیوسته بود در حالی که در دهه 80 معنای این عکس به عکس شخصی نزدیک می شود.