نام پژوهشگر: مریم اقامحمدرضا
مریم اقامحمدرضا سید مصطفی محقق داماد
ملاصدرا نظریه وحدت شخصی وجود را به عنوان رای نهایی خود در بحث وحدت وجود می داند. در این دیدگاه تنها وجود حقیقی، وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی به شمار می آیند. اینجاست که اصل علیت از بین رفته و اصل تشّأن جای آنرا می گیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل می شود و همه کثرات به عنوان نمود و ظهور وجود شناخته می شوند. ریشه نظریه تجلی نزد فیلسوفان مسلمان تفکر نوافلاطونی است که تاثیر به سزایی بر روی فلاسفه ای چون کندی و فارابی وبه تبع آن بر تفکر فلسفی مسلمانان داشته است . علت طرح این نظریه از سوی فلاسفه مسلمان بالخصوص ملاصدرا این است که نظریه تجلی مفری برای عدم پذیرش خلق از عدم می باشد. این رساله با کنکاش در نفی علیت و کثرات که از لوازم نظریه وحدت شخصی وجود است با یکسری از مشکلات فلسفی و کلامی مواجه شد که از جمله آنها اعتقاد به خلق مدام ، نفی علیت اعدادی، انکار علم و تفکر و جبر فاتالیستی است . در نهایت چنین می توان نتیجه گرفت که جایگاه این بحث به دلیل غیر عقلانی بودن آن در فلسفه نیست زیرا مطالب شهودی و برهان ناپذیر جایگاهی در فلسفه ندارند؛ فلسفه موضع باورهای صادقی است که قابل توجیه باشد. زیرا سخنی که باور صادق موجه نباشد جایگاهی از حیث معرفت شناسی ندارد و بنابراین ورودش به فلسفه اشتباه است. این در حالی است که ملاصدرا در ابتدای کتاب اسفار و شواهد اظهار می دارد که هنر من این است که شهوداتم را به برهان درآورده ام.