نام پژوهشگر: محمد عالیوند
محمد عالیوند جواد ساجدیان فرد
زمینه و هدف : بافت چربی به عنوان یک اندام اندوکرین و پاراکرین فعال بوده که تعداد زیادی از سیتوکین ها و واسطه های بیولوژیک فعال را تولید و ترشح می نماید. به تازگی سندرومی به نام normal weight obesity (چاقی با وزن طبیعی) شناخته شده است که با وزن و bmi طبیعی ولی بافت چربی بالا ( بیش از 30 درصد) مشخص می شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین آدیپوسایتوکین ها و فاکتورهای لیپیدی بعنوان عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی با سندروم nwo در زنان بود. مواد و روش ها : در این مطالعه مورد- شاهدی از بین زنان 20 تا 40 ساله مراجعه کننده به کلینیک تغذیه ، اطلاعات آنتروپومتریک گرفته شد و با توجه به معیارهای ورود به این پژوهش که شامل نمایه توده بدنی نرمال و عدم وجود هرگونه بیماری جسمی و روانی بود ، افراد بر اساس درصد بافت چربی بدن به دو گروه nwo ( 30 <%bf) و غیر nwo ( 30 >%bf) تقسیم شدند و به تعداد20 نفر از هر گروه ، خون گیری صورت گرفت و سطح سرمی کمرین و آدیپوسایتوکین ها با روشهای immunoassay (elisa) با حساسیت بالا و با شیوه ساندویچی و رقابتی و پروفایل لیپیدی با روش رنگ سنجی آنزیماتیک اندازه گیری شد. یافته ها : سطح سرمی آدیپوکین کمرین و il-1 ? ، il-1? ، il-6 ، tnf-? و همچنین غلظت سرمی tg ، ldl و کلسترول تام در گروهnwo به طور معنی داری از لحاظ آماری از گروه شاهد بیشتر بود (05/0 >p) ، ولی بین سطح سرمی hdl در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. همبستگی مثبت معنی داری بین کمرین ، آدیپوسایتوکین ها و فاکتورهای لیپیدی ( به جز hdl ) با درصد بافت چربی در هر دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری : یافته های این مطالعه نشان داد که همبستگی معنی داری بین کمرین ، آدیپوسایتوکین ها و فاکتورهای لیپیدی بعنوان عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی با سندروم nwo و نیز درصد بافت چربی در زنان وجود دارد. بنابراین اندازه گیری میزان توده چربی به عنوان شاخص دقیق تری نسبت به bmi در پیشگویی بیماری های قلبی عروقی پیشنهاد میگردد.