نام پژوهشگر: سلیمان ملک زاده

الآلیات التعبیریه عن فکره أبی العلاء المعری فی اللزومیات علی المستوی النحوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سلیمان ملک زاده   جلال مرامی

الف:موضوع وطرح مسئله( اهمیت موضوع وهدف) موضوع این رساله نحوه ی رویکرد ابوالعلای معری به مسأله ی دلالتهای نحوی در دیوان لزومیات، وتلاش او برای تصویر بخشی به مضامین فکری خویش در قالب این چارچوب زبانی است. واهمیت موضوع از آنجا ناشی می شود که ابوالعلای معری شاعری بشدت عقل گر واندیشه محور است که غالبا افکاری عمیق وناب درباره ی مسائل مختلف در نزد وی شکل می گیرد،و ناگفته پیداست که چنین افکار عمیق و اصیلی نیازمند ابزارهای مقتدر وخوش ساخت زبانی نیز هست تا رونق خود را در قالب آن به بهترین شکل مجسم سازد؛هدف ما در این رساله بر آنست که درست دریابیم که آیا به همان اندازه که افکار واندیشه ها در نزد وی(ابوالعلای معری)ریشه دار واصیل است،ابزارهای نحوی را که برای تجسم دادن به آن درنظر گرفته نیز دارای عمق تعبیری واقتدار بیانی دلالت بار هستند یا خیر؟واین مسأله مهمترین عامل محرکی است که پژوهنده ی بحث را به تحقیق مفصل وموشکافانه درباب این قضیه واداشته است. ب:مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع،چارچوب نظری وپرسشها وقضیه ها: منابع تحقیقی این رساله شامل:منابع دسته اول لغت وادب وبلاغت میراث کهن عرب؛وپاره ای از مهمترین منابع تازه ودست اول معاصر در باب مسائل مختلف زبان شناسی،دلالت وسبک شناسی.وپرسشها شامل:1.آیا ابوالعلای معری اساسا شاعری ابزار گرا بوده است؛2.آیا درمسیر بیان دلالت گونه ی اغراض فکری خویش توفیقاتی داشته است؛و3.آیا در کنار توانمندیهای احتمالی وی در این زمینه ی دلالی احیانا دچار ضعف،یا سستی و رکاکت در تعبیر ابزاری خود شده است یا خیر؟و اما در باب مهمترین فرضیاتی که در این تحقیق مفروض است باید گفت که فرضیه اول آنست که ابوالعلای معری یک شاعر تفکر گرای صرف جامد نبوده است که افکار ناب خود را پس پرده های جامد ویا خشک ومعمولی زبان مستور بدارد،بلکه متفکری بوده است که شاید مهمتر از تفکر برای او نحوه بیان آن اندیشه در چارچوب توانمندیهای زبان بوده است،واین حرص واهمیت موضوع را در نزد خود به خوبی در انتخاب پاره ای از اسالیب نحوی پر دلالت برای نمایاندن مخالجات درونی خود نشان داده است؛وفرضیه دوم ومهم دیگر آنست که به نظرنگارنده ابوالعلاء از میان ابزارهای نحوی از سری ابزارها مانند:«إذا»«إن»«کل»بیشتر استفاده کرده است که در قسمت تعلیقات رساله آمده است. پ:روش تحقیق شامل مفاهیم،روش تحقیق،جامعه ی مورد تحقیق،نمونه گیری و روشهای نمونه گیری،ابزار اندازه گیری،نحوه ی اجرای آن،شیوه ی گرد آوری و تجزیه وتحلیل داده ها: روش تحقیق در این عملیات پژوهشی بر اساس کار تحلیلی-کتابخانه ای-توصیفی بوده است،که پژوهنده در طی آن با ارائه ی مستنداتی از اصول پایه ای ومبنائی شاخصه های زبانی دانش زبانشناسی،مبتنی بر اصول برگرفته از متون تحقیقی قدیم وجدید،سپس عرضه ی مقاطعی از شعر شاعر که به نظر پژوهشگر حاوی اشارتهای زبانی دلالتگری بوده است سعی بر آن داشته تا بر اساس اصول مورد اعتنا در چارچوب مباحث نظری مطرح شده به بررسی تحلیلی وتطبیقی ابیات مورد نظر پرداخته،و اوج گیری و احیانا هبوط شاعر را در گذر گاههای تعبیری این حوزه روشن نماید. ت: یافته های تحقیق: مهمترین یافته های تحقیق این است که شاعر مورد بحث در این رساله در موارد بسیاری از گونه های تعبیری خود در چارچوب ابزار شناسی نحوی زبان دارای راهبردی تفکرگرا بوده است که بواسطه این توانمندی توانسته است أغلب مفاهیم فکری خود را در قالبهای نحوی زبان بیان کرده، بگونه ای که تقریبا در أکثر موارد بررسی شده در نص رساله با عنایت به محتوای فکری که شاعر بدان نظر داشته است ، ابزارهای متناسب در حوزه نحوی زبان به مدد او آمده است وتوانسته است به شیوه ای هنرمندانه قابلیتهای زبانی را در چارچوب نحوی زبان به تسخیر فکر ومعنا در آورده. ث: نتیجه گیری وپیشنهادات: نتیجه مورد نظر این رساله آنست که أبوالعلاء بنابر آنچه پیشتر گفته شد أولا: شاعری اندیشه ور ودلالت گراست ودوم اینکه در أکثر اوقات از ابزارهی نحوی مناسب در مکان مناسب به منظور القای معانی خاص،استفاده نموده است.پیشنهاد نویسنده این میباشد که دامنه این تحقیقات گسترش یابد وشعرای دیگر را نیز شامل شود تا تواناییهای هر کدام در این حیطه زبانی مشخص شود ؛ همچنین دامنه این بحث به قسمت های مختلف دیگر زبان از جمله جنبه صرفی ومفردات وغیره نیز کشیده شود.