نام پژوهشگر: زهرا شیخی
زهرا شیخی کامران شایسته
گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی در جهان با نرخ رشد ثابت در حدود سالیانه پنج درصد می باشد. نواحی ساحلی یکی از مهم ترین مقاصد برای گردشگران و فعالیت های گردشگری هستند و سد زاینده رود یکی از مناطق گردشگری اصفهان است. توسعه ی گردشگری بر فشار موجود در نواحی ساحلی می افزاید و ظرفیت برد گردشگری یک مفهوم مهم برای کاهش این فشار است. اهداف اصلی این پژوهش سنجش: نمایانه های اجتماعی ظرفیت برد گردشگری (به طور مثال رویارویی) جهت آشکار کردن آستانه ها؛ رضایتمندی گردشگران از شرایط؛ و تمایل به پرداخت گردشگران می باشد.این تحقیق از طریق پرسشنامه و انجام مصاحبه در دهکده ی فرهنگی- تفریحی عمران زاینده رود هدایت شده است و نتایج نشان داد که: رویارویی اکثر گردشگران با افراد دیگر، کمتر از میزان حداکثر تحملشان است؛ گردشگران از همه ی شرایط دهکده ی فرهنگی تفریحی زاینده رود به جز وجود میز و نیمکت راضی هستند؛ و بیش از نیمی از کاربران تمایل به پرداخت دارند
زهرا شیخی منور یزدی
هدف از این پژوهش مقایسه نارسایی های شناختی و شیوه های مقابله با استرس در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی واختلال اضطراب فراگیر، افراد مبتلا به هر دو اختلال (همبود) با همتاسازی در متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و وضعیت اقتصادی بود. تعداد افراد نمونه 143 نفر (شامل 50 فرد مبتلا به mdd، 43 فرد مبتلا به gad، 50 نفر مبتلا به هر دو اختلال) بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان ها و مراکز مشاوره نقاط مختلف شهر تهران انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع علی – مقایسه ای بود. ابزار های پژوهش عبارت بودند ازآزمون های افسردگی اضطراب استرس (dass)، پرسشنامه نارسایی های شناختی (cfq)، پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر(ciss). داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. برای بررسی فرضیات از آزمون های ناپارامتریک (کروسکال والیس و یومن ویتنی) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان نارسایی های شناختی و مولفه های آن (حافظه، حواسپرتی، اشتباهات سهوی) در گروه همبود بیشتر از گروه افسرده اساسی واضطراب فراگیر بود. بین گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر در نارسایی های شناختی تفاوت معناداری مشاهده نشد و بین سه گروه تفاوتی درخرده مقیاس فراموشی مشاهده نشد، به علاوه بین نمره نارسایی شناختی زنان و مردان تفاوتی مشاهده نشد. گروه همبود بیشتر از دو گروه دیگر از سبک مقابله ای هیجان مدار استفاده می کنند. بین گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر تفاوتی درمیانگین نمره مقابله هیحان مداروجود نداشت. بین سه گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر و همبود تفاوتی درمیانگین نمره مقابله مسأله مدارمشاهده نشد. نتایج فرضیه سوم نشان داد میانگین نمرات نارسایی های شناختی در افراد هیجان مدار گروه همبود بیشتر ازافراد هیجان مدار گروه افسرده اساسی بود. بین میانگین نمرات نارسایی های شناختی افراد هیجان مدار در گروه افسرده اساسی واختلال اضطراب فراگیر وهمچنین بین میانگین نمرات نارسایی های شناختی افراد هیجان مدار در گروه اختلال اضطراب فراگیر و همبود تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین میانگین نمرات نارسایی های شناختی افراد مسأله مدار در سه گروه نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد.
زهرا شیخی شیرین کوشکی
این پژوهش به منظور مطالعه ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه سبک های دفاعی ورابطه آن با حل تعارض در معلمان استان البرز انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و در زمره تحقیقات غیرآزمایشی قرار دارد. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه معلمان آموزش وپرورش استان البرز می باشد. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 405 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد سبک های دفاعی (dsq-40)و پرسشنامه حل تعارض (crq-40) استفاده شد. به منظور ارزیابی اعتبار پرسشنامه سبک های دفاعی، از ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی پرسشنامه سبک های دفاعی از تحلیل عاملی اکتشافی، با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی ، شاخص کفایت نمونه برداری، آزمون کرویت بارتلت و برای تعیین اینکه پرسشنامه سبک های دفاعی از چند عامل اشباع شده است، سه شاخص ارزش ویژه، درصد تبیین واریانس و نمودار چرخش یافته ارزش های ویژه و برای بررسی رابطه سبک های دفاعی با حل تعارض در معلمان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل نتایج نشان دادکه پرسشنامه سبک های دفاعی از اعتبار و روایی کافی برخوردار است.