نام پژوهشگر: طالب مرادی نژاد

تعیین خطرپذیری آبخوان دشت قزوین با استفاده از روش رتبه دهی و تکنیک مونت کارلو
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  طالب مرادی نژاد   محسن رضایی

امروزه یکی از مهم ترین مسائلی که محیط زیست را تهدید می کند، آلودگی آب های زیرزمینی می باشد که از طریق فعالیت های انسانی از جمله فعالیت های کشاورزی، صنعتی، مراکز دفن زباله و... ایجاد می گردد. در این میان برخی از آلاینده های کشاورزی مثل نیترات و فسفات و فلزاتی همچون جیوه، آرسنیک، کادمیوم و سرب که از آلاینده های صنعتی به حساب می آیند،نقش بیشتری در آلودگی منابع آب و خاک خواهند داشت. در این تحقیق جهت تعیین میزان خطرپذیری آبخوان از آسیب پذیری، نقشه آلودگی و احتمال وقوع آن استفاده گردید. نقشه آسیب پذیری آبخوان به روش رتبه دهی توصیفی (drastic) تهیه و سپس در مرحله بعد با استفاده از نقشه آسیب پذیری به دست آمده و نقشه آلودگی تهیه شده از منطقه و نیز نقشه احتمال وقوع آلودگی، نقشه خطرپذیری آبخوان دشت قزوین تهیه گردید. از آنجایی که تهیه نقشه خطرپذیری همواره با احتمال وقوع یک پدیده همراه است، بنابراین، با استفاده از تکنیک مونت کارلو، و با روش انتخاب های تصادفی و تکرارهای پی در پی، تابع چگالی احتمال را تعیین نموده و از طریق این تابع نقشه احتمال وقوع آلودگی به دست آمد. طبق نقشه های دراستیک قسمت هایی از دشت قزوین به دلیل زیاد بودن هدایت هیدرولیکی و جنوب شرقی دشت به دلیل کم بودن عمق سطح آب زیرزمینی در محدوده آسیب پذیری بالا و قسمت های زیادی از دشت در محدوده متوسط قرار گرفت. با بررسی این نقشه بخش زیادی از دشت در محدوده کم آسیب پذیر قرار گرفت که تا حدودی دور از انتظار است. نقشه های آسیب پذیری دشت قزوین پس از اصلاح توسط داده های نیترات تغییرات زیادی را نشان داد. مناطق کم آسیب پذیر در بررسی دراستیک معمولی در کلاس متوسط دراستیک اصلاحی قرار گرفته اند. طبق نقشه های فازی دراستیک به دست آمده که نتایج آن نزدیک به نتایج دراستیک اصلاحی می باشد، اکثر قسمت های دشت در محدوده متوسط قرار گرفته اند و مناطق کم آسیب پذیر و زیاد آسیب پذیر مساحت های کمی را در برگرفته اند. پس از اعمال تحلیل حساسیت تک پارامتری و آنالیز نتایج به دست آمده، وزن لایه های عمق آبخوان و تغذیه کمتر، وزن لایه های شیب، غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی بیشتر شد و وزن لایه های محیط آبخوان و محیط خاک بدون تغییر بود. برای تهیه نقشه کیفی از فلز سنگین آرسنیک استفاده شد. غلظت آرسنیک در قسمت هایی که پراکندگی کارخانه ها و مراکز صنعتی بیشتر بود نیز به طور فزاینده ای افزایش یافت که این می تواند علاوه بر اینکه صحت داده های آرسنیک را نشان می دهد در بحث مدیریت کیفی آبخوان مد نظر باشد. با روش انتخاب های تصادفی و تکرارهای پی در پی نقشه چگالی احتمال به دست آمد. این نقشه بیانگر این امر بود که در هر نقطه از دشت قزوین احتمال وقوع آلودگی و ورود آن به سطح آب زیر زمینی به چه میزان می باشد. پس از ضرب لایه نهایی فازی دراستیک و نقشه کیفی، نقشه خسارت آلودگی دشت به دست آمد، و پس از به دست آمدن نقشه چگالی احتمال و همپوشانی با نقشه خسارت، نقشه خطر پذیری (ریسک) دشت قزوین حاصل شد که این نقشه نشان دهنده ی میزان خطر پذیری در هر نقطه از دشت می باشد.