نام پژوهشگر: شاهو رستگاری
شاهو رستگاری محمد فاضلی
انقلاب های اجتماعی، دارای تاثیرات گوناگونی بر روی ساختار سیاسی-اجتماعی جوامع می باشند که این تاثیرات در بسیاری از وجوه، من جمله بحث ساختار طبقاتی و رابطه دولت و طبقات احتماعی، بارزتر و نمایان-تر است چرا که اساسا نابرابری ها و ترکیب طبقاتی نیروی کار و نیز میزان دسترسی طبقات گوناگون به مناصب اداری و تاثیر گذاری بر روی تصمیمات دولت، از پارامترهای اساسی در ارزیابی شکست یا موفقیت یک انقلاب در نیل به خواسته هایش می باشند. ما در این تحقیق درصدد بودیم که تاثیرات انقلاب اسلامی 1357 را بر روی ساختار طبقاتی نیروی کار مورد سنجش قرار دهیم و بدین منظور با عملیاتی کردن مفهوم طبقه با استفاده از سنخ بندی نظریه" اریک اولین رایت" که مبتنی بر ماتریس سه وجهی(1) مالکیت بر وسائل تولید(2) میزان اقتدار سازمانی(3)میزان مهارت و صلاحیت های فنی؛ می باشد، ساختار طبقاتی نیروی کار ایران را با بهره گیری از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن ایران در سال های 1355و1365 مورد مداقه قرار دادیم. سایت مرکز آمار ایران ( که منبع داده های تحقیق ما می باشد)، وضع شغلی را در شش دسته تعریف می کند: کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوق بگیران بخش خصوصی، مزد و حقوق بگیران بخش دولتی، کارکنان فامیلی بدون مزد و کسانی که وضعیت شغلی آن ها مشخص یا گزارش نشده است. تحلیل کمی طبقاتی ما از نیروی کار نشان می دهد که در دوره پس از انقلاب، به دلیل کارکرد اخلال گر جنگ با عراق، عدم امنیت سرمایه و بحران تولیدی، سهم شیوه تولید سرمایه داری و بخش خصوصی در تولید کاهش پیدا کرد و بخش دولتی و خرده کالایی افزایش چشمگیری را داشته است. طبقه متوسط از 4/5 درصد به 7 درصد نیروی کار ایران رسید،کارگزاران سیاسی به دلیل نقش گسترده دولت در اقتصاد، از 3/8 درصد به 8/16 درصد افزایش پیدا کردند، خرده بورژوازی نیز به دلیل افزایش تولید خرده کالایی در کشور، از 9/31درصد به 9/39 درصد نیروی کار شاغل ارتقاء پیدا کرد. طبقه کارگر نیز به دلیل عدم سرمایه-گذاری و عدم تولید، از 2/40 درصد به 6/24 درصد تنزل پیدا کرد.