نام پژوهشگر: شهابالدین مشایخیراد
محمدکبیر محمدی عباس اشجع
با توجه به ضرورت امر تربیت و آیات قرآن مجید که می گوید انسان موجود مادی و معنوی است (یعنی انسان تمام کمالات انسانی و صفات عالی را بالقوه دارااست و از این نظر به اندازه مقام انسان بالاست که خلیفه خداوند در زمین است و از طرف دیگر معلوم می شود انسان در خسران است، حسود و سفاک است و صدها صفات منحط حیوانی در او وجود دارد) اسلام می خواهد به کمک انبیاء (به عنوان مربی) و قرآن مجید (به عنوان دفتر راهنمای انسان) انسان را به گونه ای رهنمای کند که کمالات انسانی از قوه به فعلیت برسد، زیرا انسان منهای تربیت مذموم است و رد خسران و انسان بریده از وحی راه کمال و زیبایی را نمی تواند پیدا کند، اما در سایه ی قذآن و وحی می شود راه کمال و سعادت را پیدا نمود و به آن رسید. این تحقیق میکوشد، جواب این پرسش را بیابد که قرآن مجید به الگوپردازی پرداخته است یا نه؟ و مدعی است که مردان و زنان را که قرآن از آن ها به نیکی یاد نموده است، میتواند الگوهای تربیتی باشند و خواهیم دید که قرآن مجید برای رسیدن انسان به کمال به روش تربیت الگوی پرداخته است که خداوند مردان و زنان را به عنوان الگو و سرمشق معرفی نموده است. این تحقیق پس از طرح مبانی نظری تربیت الگوی، به ذکر نمونه های از الگوهای قرآنی با استفاده از قرآن و سنت پرداخته است و سپس اهمیت روش اسوه نمایی در تربیت و کارکردهای آن را طرح و بررسی نموده است.