نام پژوهشگر: محمدمهدی باباپورگل افشانی
حسین حجتی محمدعلی داعی نژاد
فصل اول: به مفاهیم و کلیاتی همچون مبانی، کلام، حکومت دینی، انواع حکومت، اهداف حکومت دینی و غیره می پردازد. فصل دوم: به بحث معرفت شناسی از قبیل: تعریف معرفت، نظریه های مختلف معرفتی، ارکان معرفت، معیار معرفت، متعلق معرفت، ابزارها و راه های معرفت پرداخته و سپس تأثیر آن بر حکومت دینی را بررسی می کند. فصل سوم: از هستی شناسی مانند: تعریف جهان بینی، جهان بینی مادی و اسلامی، نظام احسن، هستی شناسی دنیوی و هستی شناسی اخروی و سپس از تأثیر آن بر هریک از قوانین، حاکم و مردم در حکومت دینی، بحث می کند. فصل چهارم: به بیان خداشناسی توحیدی مانند: تعریف توحید، راه نیل به توحید، اقسام توحید، توحید عملی و ریشه های شرک و سپس به تأثیر آن بر قوانین حاکم و مردم در حکومت دینی می پردازد. فصل پنجم: از انسان شناسی همچون تعریف انسان، ابعاد وجودی و فطرت انسان، کرامت و فضیلت انسان و سپس از تأثیر آنها بر سه مورد از مولفه های حکومت دینی بحث می کند. فصل ششم: به بحث از دین شناسی چون تعریف دین، دین الهی و دین بشری، عقل و دین، جامعیت و فوائد دین پرداخته و سپس تأثیر دین شناسی بر قوانین، حاکم و مردم و حکومت دینی بررسی می شود. در پایان بحث از مبانی، یک جمع بندی و نتیجه گیری از کل مباحث تدوین شده در این رساله ارائه می گردد.
تنویرحسین زیدی احمد عابدی
کارگزاران حکومت که بازوان حاکم اجرایی می باشند و در امر حکومت نقش مهمی را ایفا می کنند که باید رفتار شایسته و برخورد نیک با مردم داشته باشند زیرا کارگزاران حکومت در خدمت مردم اند وظیفه شان است که با مهربانی به نیازهای مردم رسیدگی کنند اسلام حاکم و کارگزار را پدری مهربان و امین مردم می داند و نباید در امانت خیانتی کند و این در صورتی میسّر است که کارگزاران حکومت از سیرت و اخلاق شایسته و پسندیده برخوردار باشند و در انتخاب مدیران و مسئولان موازین عقلی و شرعی را رعایت کنند تا جامعه از هرگونه فساد و ضلالت مأمون باشد و همیشه از مسئولین مراقبت و در صورت منحرف بودن توبیخ تبنیه و در صورت لزوم گزینه عزل را انتخاب نماید و به خاطر روشن شدن گوشه ای از برخورد با کارگزاران در گزینش و عزل نگارنده این رساله را تدوین کرده تا بیان کند که امام(علیه السلام) در برخورد با کارگزاران و تعیین اوصافی برای گزینش جزء پیاده کردن عدالت اجتماعی و رهاندن جامعه از فقر و فساد به طرف آزادی امنیت محبت و رفاه چیز دیگری نخواسته است زیرا که مزه عدالت نزد آن امام همام از همه چیز شیرین تر است بخش دوم و سوم این رساله در بیان همین مطالب فوق است که برگشت همه آنها به یک نقطه واحد است که خواست همه انبیاء و اولیای خداوند است و آن عدالتخواهی و عدالت گستری است.