نام پژوهشگر: محمد باقر ناصرالدین
محمد باقر ناصرالدین مسلم قلی پور گیلانی
کنترل جمعیت، که معمولاً در سطح کلان اجتماعی مطرح می شود، گونه ای از سیاست جمعیتی است که با در نظر گرفتن امکانات اقتصادی و طبیعی کشور و جامعه، در پی کاهش جمعیت می باشد. سیاست تنظیم خانواده نیز به مجموعه ای از تدابیر و برنامه ها اطلاق می شود که به خانواده اجازه و امکان می دهد تا تعداد معینی از اولاد را دارا باشند. بر این اساس، برنامه ریزان مسایل اقتصادی و اجتماعی تلاش می کنند تا رشد جمعیت را با توجه به منابع، امکانات و محیط زیست جامعه، کنترل نمایند. بررسی آموزه های اسلامی نشان می دهد که مقتضای ادله اولیه، مطلوبیت تکثیر اولاد و افزایش نسل مسلمانان است؛ ولی به اقتضای حکم ثانوی و در شرایط خاص، جلوگیری از رشد جمعیت می تواند رجحان داشته باشد، و یا حتی وجوب آن احراز می گردد. در بعد فردی، مهم ترین دلیل جواز کنترل جمعیت، روایات عزل می باشد. در جنبه اجتماعی و در سطح جامعه نیز اگر رشد جمعیت، دولت و حاکم اسلامی را در تنگنای اقتصادی و اجتماعی قرار دهد، و موجب اختلال نظام گردد، دولت اسلامی می تواند با تشخیص کارشناسان خود، جلوی رشد جمعیت را بگیرد، و حاکم اسلامی در این زمینه از اختیارات بسیاری برخوردار است. پس از اثبات جواز کنترل جمعیت در شرایط خاص، می توان روش های پیشگیری از بارداری را نیز بررسی کرد. علاوه بر روش عزل، که دلایل جواز آن در این پژوهش تقویت و تأیید گردیده است، سایر روش های طبیعی، شیمیایی و هورمونی هم تا زمانی که با مشکل فقهی مانند ضرر، لمس و نظر غیر، همراه نباشد، برای ممانعت از انعقاد نطفه جایز است. اما روش هایی که موجب سقط و دفع نطفه می شود حرام است. عقیم نمودن مرد یا زن نیز از نظر بیشتر فقهای معاصر حرام است؛ اگرچه برخی از فقها این عمل را در صورت داشتن غرض عقلایی و یا در صورت داشتن فرزندان متعدد، جایز دانسته اند.