نام پژوهشگر: تهران خلیل اویچ
تهران خلیل اویچ یدالله یزدان پناه
تلاش برای ایجاد فلسفه ای هم افق با دین اسلام از دغدغه های دیرین دانشمندان مسلمان می باشد. فعالیتهای گسترده ای که فلاسفه ی مسلمان از همان ابتدای آشنایی جهان اسلام با فلسفه انجام داده اند و امروزه در حال گسترش آن می باشند به وضوح این درگیری فکری فیلسوفان مسلمان را نشان می دهد. مسایل فلسفه ی اسلامی هرچند قرن های مدیدی است که موضوع مطالعات گسترده ی علمای مسلمان است لیکن هویت خود فلسفه ی اسلامی تا به حال کمتر موضوع نوشته ای مستقل و فراگیر بوده است. با توجه به نیاز شدید جهان اسلام به تولید علم و جنبش نرم افزاری نوشتن پایان نامه ای با موضوع هویت فلسفه ی اسلامی در نظر گرفته شد. همان طور که از عنوان پایان نامه پیداست سوال اصلی این نوشته این است که اسلامی بودن فلسفه ی اسلامی (فلسفه ی اولی) به چه لحاظی می باشد. اگر فلسفه را به معنای شناخت هستی با روش عقلانی و دین اسلام را به معنای مجموعه ای از معارف و دستورات که ناظر به حقیقت هستند بفهمیم می توانیم هویت فلسفه ی اسلامی را به این صورت تعریف کنیم: فلسفه ی اسلامی آن شناختی از موجود به صورت کلی و با روش برهانی و عقلانی است که مستقیم یا غیرمستقیم از دین اسلام به دست آمده باشد. تاریخ فلسفه ی اسلامی تلاش مسلمانان برای توفیق میان دین اسلام و فلسفه را ضبط کرده است گذشت زمان نشان داده است که پیوند میان فلسفه و دین اسلام هرچه بیش تر بر شناخت حقیقی دین اسلام متکی باشد استوار تر خواهد بود. نمونه ی بارز این ادعا ملاصدرا روش بهره مندی او از دین اسلام و موفقیتش در تجدید فلسفه ی اسلامی می باشد که احدی از صاحبان فن در آن شک ندارد. از همین رو در این نوشته به استفاده از هستی شناسی و حیانی توجهی ویژه نشان داده شده است و در همین راستا روشمند کردن فهم هستی شناسی و حیانی برای نزدیک کردن هرچه بیش تر فلسفه و دین اسلام پیشنهاد شده است.