نام پژوهشگر: ماشاله دانشور
زیور حیدر پور صارمی ماشاله دانشور
چکیده به منظور بررسی تآْثیر فصل های کاشت، مقادیر مختلف کود آلی ورمی کمپوست و تداخل علفهای هرز بر روی برخی صفات مورفولوژیکی و کمی نخود رقم آزاد در شرایط دیم در سال زراعی 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان آزمایشی بصورت فاکتوریل 2×4×3 در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد مطالعه در این آزمایش شامل 3 فصل کاشت اول، دوم و سوم، کود آلی ورمی کمپوست در 4 سطح صفر، پنج، 10 و 15 تن در هکتار و نیز تداخل علف های هرز در دو سطح یکبار وجین و دوبار وجین بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که عملکرد دانه در کشت اول بدلیل استفاده بهتر از نزولات آسمانی، فصل رشد طولانی تر، بازدهی بهتر نزولات( بهره وری بیشتر از نزولات)، پایین بودن میانگین درجه حرارت فصل رشد و میزان تبخیر و تعرق و بالا بودن درجه باردهی، بیشتر از سایر تاریخ کاشت ها بوده با تاخیر در کاشت و انتقال کاشت به تاریخ کاشت سوم بدلیل بالا بودن میانگین درجه حرارت، پایین بودن بهره وری از بارش و درجه باردهی و افزایش تبخیر و تعرق کاهش علکرد مشاهده شد. به احتمال زیاد واکنش مثبت نخود به کود آلی ورمی کمپوست را می توان ناشی از فقر مواد آلی خاک محل کاشت(66/0 درصد ماده آلی) دانست که با توجه به این نتایج عمل معدنی شدن مواد آلی توسط میکرو ارگانیسم های فعال شده در خاک در طی فصل رشد صورت گرفته است. موثرترین اجزاء عملکرد که بر عملکرد دانه تاثیر داشت تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف بود زیرا با این اجزاء همبستگی مثبت و معنی دار داشت. عملکرد دانه با صفات ارتفاع بوته، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد بیولوژیک، تعداد شاخه فرعی، شاخص برداشت، تعداد غلافهای بارور و درصد بقا همبستگی مثبت و معنی داری داشت. بیشترین عملکرد دانه به میزان 1213 کیلو گرم در هکتار مربوط به کشت اول و کاربرد 15 تن در هکتار کود ورمی کمپوست و انجام دوبار وجین بود. همچنین بیشترین عملکرد بیولوژیک هم مربوط به همین تیمار بود که میزان آن 2480 کیلو گرم در هکتار بود بعلاوه نتایج نشان می دهد که بیشترین شاخص برداشت ها مربوط به تاریخ کاشت اول می باشد که می توان نتیجه گرفت که تاریخ کاشت زود هنگام سهم عظیمی در افزایش شاخص برداشت دارد. واژگان کلیدی: فصل کاشت، کود آلی ورمی کمپوست و تداخل علف های هرز
سمیه همتی ماشاله دانشور
عدس از جمله مهم ترین حبوبات در سطح دنیاست که دانه آن از نظر پروتئین غنی است و در تغذیه انسان نقش مهمی دارد عدس با داشتن 25 درصد پروتئین بعنوان یک منبع غذایی با ارزش مطرح می باشد.به منظور بررسی تأثیر تاریخ های کاشت،مقادیر مختلف کودهای آلی ورمی کمپوست و تداخل علف های هرز بر روی برخی صفات مورفولوژیکی و کمی عدس رقم کیمیا در شرایط دیم در سال زراعی91-90در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان آزمایشی بصورت فاکتوریل 2×3×3 در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد.تیمارهای مورد مطالعه در این آزمایش شامل 3 تاریخ کاشت اول، دوم و سوم، کود آلی ورمی کمپوست در 3 سطح صفر، پنج و 15 تن در هکتار و نیز تداخل علف های هرز در دو سطح یکبار وجین و دو بار وجین بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که عملکرد دانه در کشت اول بدلیل استفاده بهتر از نزولات آسمانی، فصل رشد طولانی تر، بازدهی بهتر نزولات (بهره وری بیشتر از نزولات)، پایین بودن میانگین درجه حرارت فصل رشد و میزان تبخیر و تعرق و بالا بودن درجه باردهی، بیشتر از سایر تاریخ کاشت ها بوده با تأخیر در کاشت و انتقال کاشت به تاریخ کاشت سوم بدلیل بالا بودن میانگین درجه حرارت، پایین بودن بهره وری از بارش و درجه باردهی و افزایش تبخیر و تعرق کاهش عملکرد مشاهده شد. به احتمال زیاد واکنش مثبت عدس به کود آلی ورمی کمپوست را می توان ناشی از فقر مواد آلی خاک محل کاشت (66/0 درصد ماده آلی)دانست که با توجه به این نتایج عمل معدنی شدن مواد آلی توسط میکرو ارگانیسم های فعال شده در خاک در طی فصل رشد صورت گرفته است. موثرترین اجزاء عملکرد که بر عملکرد دانه تأثیر داشت تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف بود زیرا با این اجزاء همبستگی مثبت و معنی دار داشت. عملکرد دانه با صفات ارتفاع بوته، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد بیولوژیک، تعداد شاخه فرعی، شاخص برداشت، تعداد غلاف های بارور و درصد بقا همبستگی مثبت و معنی داری داشت. بیشترین عملکرد دانه به میزان 3/1111 کیلوگرم در هکتار مربوط به کشت اول و کاربرد 15 تن در هکتار ورمی کمپوست و انجام دوبار وجین بود.همچنین بیشترین عملکرد بیولوژیک هم مربوط به همین تیمار بود که میزان آن3/5783 کیلوگرم در هکتار بود بعلاوه نتایج نشان می دهد که بیشترین شاخص برداشت ها مربوط به تاریخ کاشت اول می باشد که می توان نتیجه گرفت که تاریخ کاشت زودهنگام سهم عظیمی در افزایش شاخص برداشت دارد.همچنین در بررسی عملکرد دانه ملاحظه شد که تیمار دوبار وجین نسبت به یک بار وجین 10 درصد افزایش عملکرد را به همراه داشت. واژگان کلیدی: تاریخ کاشت، کود آلی ورمی کمپوست و تداخل علف های هرز.
یونس میر ماشاله دانشور
به منظور بررسی اثرات محلول پاشی نانو کود کلات آهن بر عملکرد کمی و کیفی سه رقم نخود دیم آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی92-91 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان اجرا گردید. در این آزمایش عامل اول رقم در سه سطح به نام های آزاد، هاشم و لاین ilc482 و عامل دوم محلول پاشی کود نانو کلات آهن خضراء در چهار سطح عدم محلول پاشی ، 400، 800، 1200 گرم در هکتار بود. محلول پاشی در دو زمان غنچه دهی و زمان پرشدن دانه ها انجام گرفت. در طی این آزمایش صفات مورفولوژیکی شامل(ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، طول غلاف، درصد پوکی دانه)، اجزاء عملکرد دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، و صفات کیفی مانند: میزان کلروفیل، غلظت آهن دانه، میزان جذب عنصر غذایی آهن و کارآیی مصرف کود اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای رقم و محلول پاشی کود نانو کلات آهن بر کلیه صفات آزمایش معنی دار شد. اثرات متقابل رقم در کود نانو کلات آهن بر صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه، میزان جذب عنصر غذایی و کارآیی مصرف کود در سطح یک درصد و طول غلاف و شاخص برداشت و میزان کلروفیل برگ در سطح احتمال پنج درصد معنی دار شد. مقایسه میانگین اثرات متقابل رقم در نانو کود کلات آهن بر صفت عملکرد نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار 3 در هزار محلول پاشی در لاین ilc482 با مقدار 1296 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن مربوط به تیمار شاهد( عدم محلول پاشی کود آهن) در رقم آزاد با 762 کیلوگرم در هکتار بود. با افزایش کاربرد نانو کود کارآیی مصرف کود کاهش یافت بنابراین به منظور کاهش هزینه های تولید و ملاحضات زیست محیطی سطح 2 در هزار محلول پاشی نانوکودکلات آهن به همراه لاین ilc482 جهت عملکرد دانه مناسب برای شرایط دیم لرستان توصیه می شود.