نام پژوهشگر: رضا ابرهیمی آتانی
حمیده خداشناس نهزمی محمود مرادی
از جمله عرصه هایی که در چند سال اخیر مورد توجه فناوری اطلاعات قرار گرفته است، عرصه آموزش و یادگیری است. یادگیری الکترونیکی یکی از مطرح ترین موضوعات در عصر اطلاعات محسوب می شود. هدف از آموزش الکترونیک به وجود آوردن موقعیت برای همه کسانی است که تمایل دارند با توجه به محدودیت مکانی و زمانی خود به یادگیری بپردازند. ولی رسیدن به «آموزش برای همه» به ویژه در کشورهای در حال توسعه، امری مشکل است. بنابراین لازم است که موسسات و دانشگاه ها پیش از راه اندازی یادگیری الکترونیک از آمادگی خود جهت راه اندازی یادگیری الکترونیک اطمینان حاصل کنند و سپس اقدام به پیاده سازی آن نمایند. در این تحقیق مدل های مختلف آمادگی یادگیری الکترونیک بررسی گردید و عوامل تاثیرگذار در هر مدل شناسایی شد. سپس ابعادی که در اکثر مدل های معتبر ، مبنای سنجش آمادگی الکترونیک قرار گرفته اند به عنوان ابعاد اصلی انتخاب گردید و برای شناسایی زیرمولفه ها از مدل های معتبری که معیارهایی را به ابعاد اصلی اختصاص داده بودند، استفاده شد. برای تایید اهمیت شاخص ها از نظر10 تن از خبرگان استفاده شد و در ادامه شاخص های تایید شده از نگاه دانشجویان، اساتید و کارمندان دانشگاه پیام نور مورد سنجش قرار گرفت تا آمادگی دانشگاه پیام نور برای اجرای یادگیری الکترونیک برآورد شود. ابعاد اصلی عبارتند از: آمادگی فنی، آمادگی منابع انسانی ،آمادگی فرهنگی و آمادگی ساختاری زیرمعیارها عبارتند از زیرساخت فناوری اطلاعات، دسترسی به اینترنت ، مهارت کاربران ، تعهد کاربران، سطح آموزش کارکنان ، فرهنگ سازمان، قصدرفتاری، استفاده از فناوری اطلاعات، مدیریت، فرآیند آموزشی، منابع مالی و محیط.
جمال حسینی رضا ابرهیمی آتانی
منابع مورد نیاز برای اجرای برنامه های کاربردی، موجب رشد تقاضا برای زیرساخت های محاسبات ابری با کارایی بالا شده است. این امر منجر به ساخت مراکز داده بزرگ که مصرف برق زیادی دارند شده است. با وجود بهبود در بهره¬وری انرژی در سخت افزار، مصرف کلی انرژی همچنان به دلیل افزایش نیازمندی برای منابع محاسباتی رو به رشد می باشد. به عنوان مثال، در سال 2006 هزینههای مصرف انرژی توسط زیرساخت های فناوری اطلاعات در ایالات متحده 4.5 میلیارد دلار تخمین زده شد و این احتمال وجود دارد که این مقدار در سال 2011 به دو برابر برسد. به غیر از هزینه های عملیاتی، از آنجایی که یک مرکز داده بایستی پاسخگوی زمان اوج استفاده از منابع در موارد پیک مصرف باشد، به همین دلیل همیشه میانگین استفاده موثر از این منابع به میزان کمی است. علاوه بر این، مشکلات بسیار مهم دیگری نیز به سبب مصرف انرژی بالا بوجود می آیند. سیستم خنک کننده نامناسب و یا معیوب، می تواند باعث گرم شدن بیش ازحد منابع، و در نتیجه کاهش قابلیت اطمینان سیستم و طول عمر دستگاه شود. در این پایان نامه الگوریتمهای مختلفی که در زمینه تخصیص منابع در حوزه ابری ارائه شده اند مورد بررسی قرار گرفته اند. هر یک از این روشها در سطحی مشخص و با تکیه بر یک یا چند منبع این هدف را تامین می نمایند. پس از بررسی هر یک از این روشها در فصل سوم، در فصل چهارم همه این الگوریتمها بر اساس عملکردشان مورد مقایسه قرار گرفته اند. همچنین در پایان مدلی برای تخصیص منابع با رویکرد کاهش مصرف انرژی معرفی شده که امکان تصمیم سازی بر اساس داده های فعلی از چند منبع را در هر ند فیزیکی فراهم میآورد.