نام پژوهشگر: جواد دیواندری
فاطمه محرمی اوجقاز جواد دیواندری
امروزه توجه به محیط زیست از الزامات زندگی صنعتی می باشد، که این امر در قرآن کریم نیز مورد تاکید قرار گرفته است. در چرخه طبیعت بعنوان یک سیستم یکپارچه و منظم، به امر خداوند هر چیز به مقدار لازم خلق گردید، و در صورتی که دستخوش تغییراتی گردد تبعات آن بشر امروزی را با مشکلاتی مواجه می نماید. لذا توجه به اصول و مبانی محیط زیست و آشنایی با چرخه های حیات، امری است که باید از دوران کودکی مورد توجه قرار گیرد. آموزش دردوران کودکی و نوجوانی ضمن دارا بودن تاثیرپذیری بالا در نهاد آدمی جای گرفته و می تواند بسیار موثر واقع شود. در این پایان نامه ضمن تبیین مفاهیمی همچون محیط زیست و توسعه پایدار، فضاهای مورد نیاز آموزش کودکان در شرایط کیفی مناسب مورد نقد و تحلیل قرارگرفته و با بررسی نمونه های مشابه برکیفیت فضای خلق شده افزوده است. متعاقباً استفاده از آزمایشگاهها و کارگاهها و فضاهای بازی در محیطهای طبیعی بر قدرت فهم کودکان خواهدافزود. در نهایت با ارائه طرحی که تمام نیازهای کالبدی این مرکز آموزشی در آن لحاظ گردیده باشد فضای مصنوع را با فضای طبیعی تلفیق نموده و ضمن ارتباط کودک و محیط زیست، حمایت لازم از منابع طبیعی و محیط زیست صورت گرفته و آن را به نسلهای بعدی واگذار نماید.
فرح فلاح فر جواد دیواندری
معماری بومی گونه ای از معماری تعریف شده که به دنبال پاسخ های بومی برای نیازهای معماری از طراحی فضاها تا انتخاب مصالح و نحوه اجرا است. ضرورت معماری بومی پس از تجربه های ناخوشایند معماری مدرن و استفاده از استانداردهای واحد برای طراحی در نقاط مختلف جهان در جامعه معماری احساس شد. در ایران نیز معماری بومی از دهه های گذشته یکی از دغدغه های اصلی مسئولان بوده است. چنانچه توجّه به معماری ایرانی – اسلامی در بخش اولویّت های سند جامع علمی کشور بیانگر اهمیت این حوزه در معماری معاصر است. در شهرستان کاشان امّا روند سریع توسعه شهرها و افزایش جمعیّت در دهه های اخیر و به تبع آن ها نیاز روزافزون به فضاهای مسکونی موجب غلبه کمّیّت بر کیفیت در طراحی ها و استفاده از تیپ های مسکونی واحد توسط مسئولان و طراحان در طراحی مجتمع های مسکونی شده است. نتیجه این امر تکرار تجربه های معماری کمّیّت گرای مدرن است. بنابراین نگاهی مجدد به شرایط هر منطقه و نیازهای آن در طرح های آینده معماری ضروری است. حال پرسش اصلی در این پژوهش این است که چگونه می توان از قابلیت های معماری بومی منطقه در طراحی مجتمع های مسکونی معاصر بهره جست؟ و هدف از طرح این سوال رسیدن به الگویی پایدار بر اساس معماری بومی در ساخت فضاهای مسکونی است. بر این اساس طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد بومی در منطقه فین کاشان به عنوان یک حوزه در حال توسعه در حاشیه جنوب غربی شهر مورد توجّه قرار گرفته است. روند پژوهش شامل جمع آوری اطلاعات در مورد ویژگی های زیستی، اجتماعی و معماری مسکونی منطقه کاشان و ارائه مدل هایی بر اساس آن ها است. این مدل ها در دو بخش بیرونی و درونی واحدهای مسکونی تعریف می شوند. در بخش فضاهای درونی الگوها شامل نحوه روابط فضایی، پر و خالی ها، ابعاد و تناسبات و عرصه بندی فضاها هستند. و در بخش بیرونی واحدهای مسکونی، الگوها نحوه قرارگیری دانه ها در بافت، رابطه هر واحد با واحدهای مجاور و نحوه دسترسی به هر واحد را در برمی گیرند. در نهایت نیازهای کنونی جامعه شهری همچون دسترسی سواره، دسترسی به مراکز تجاری و فرهنگی، فضاهای سبز عمومی و فضاهای پارک اتومبیل ها به این الگوها اضافه می شوند.
نیما عارفیان کتایون تقی زاده آذری
امروزه در دنیا علوم و تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت است که از آن جمله می توان به فناوری نانو اشاره نمود. حضور این فناوری در صنعت ساختمان از سال 1990 به بعد باز می گردد که توانسته در معماری و مهندسی ساختمان پیشرفت و امکانات خاصی را ایجاد نماید. موزه نماد و شاخصه معماری معاصر است و همواره برای موزه بین محتوا ،عملکرد و فرم ،موضوعات چالش برانگیزی به وجود آمده است که افراط و تفریط در هر یک از آنها(محتوا،عملکرد و فرم) معماری موزه ها را به سمت های مختلف کشانده ، که نتیجه ایجاد سبک های متعدد و بی پشتوانه در معماری موزه بوده است، که مهم ترین مسئله تحقیق را در برمی گیرد.اکنون برای درک و شناخت بین این سه موضوع و جلوگیری از تک بعد نگری در مفاهیم و نظریات ، زیبایی شناختی را در محتوا و فرم موزه ؛ و عملکرد موزه را با اثر پذیری فناوری نانو ، مورد مطالعه ،بررسی و ارزیابی قرار داده ایم تا بتوانیم بیشترین نقش را در آشنایی ،امنییت ،آسایش و جلب توجه عموم مردم به آثار هنر و معماری ، به وجود آوریم. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است ،همراه با بررسی موردی موزه و روش گرد آوری اطلاعات به صورت اسنادی و بررسی کتب و مقالات معتبر می باشد.
اسما خامه چیان جواد دیواندری
کودکی، دوران خیال پردازی و اکتشاف است. همه چیز تازه است. همه چیز کنجکاوی را برمی انگیزد. هیچ جا چندان پرخطر و هیچ چیز چندان پرارزش و هیچ مانعی چندان غلبه ناپذیر نیست. بی باکانه راه خود را در جهانی که می بیند و می شنود، و به او پاسخ می گوید، می یابد. چنانچه از جستجو بازش دارند، یا راه بر او ببندند، از ناکامی فریاد می کشید. طبیعت کودک، نیازمند تجربه و تایید است. همه چیز برای آن که کودکان افرادی منحصر به فرد شوند پیشاپیش در آن ها به ودیعه گذاشته شده است. تنها باید آن را فهمید و به آن ارج نهاد و اجازه فعالیت خودانگیخته را به کودکان داد و محیطی سرشار از یادگیری برایشان فراهم آورد تا زندگی را نه یک باغ گل سرخ، بلکه پدیده ای جادویی بدانند. ما به عنوان بزرگسال ممکن است سخت به خاطر بیاوریم که بچه بودن چه معنایی داشت؛ ولی اعتقاد بر این است که هر کودکی منحصر به فرد است و خلاقیت و خرد خاصی دارد که مختص خود اوست. بچه ها در دنیایی متفاوت از بزرگسالان زندگی می کنند و ما تا حد زیادی از آن بی خبریم. این وظیفه ماست که محیطی برای آن ها فراهم کنیم که امن و پرورش دهنده و تک تک اجزا آن خود آموزش دهنده باشد تا کودک بتواند درآن محیط تا آنجا که در توان دارد، بهترین شود. حال آن که کودکان بی سرپرست علاوه بر داشتن شرایط خاص سنی دارای روحیات خاص خود هستند و در زندگی نیاز به انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر و آماده شدن برای حضور در اجتماع دارند که باید به این بعد از شخصیت آن ها توجه شود. فضای زندگی این کودکان باید موجب باروری جسمی، روحی، فکری، احساسی و اجتماعی او شود. به خوبی پیداست که معماری می تواند نقش بسزایی در تحقق این امر داشته باشد. معماری و ساختن فضایی مناسب برای کودکان موثرترین نقش را در ایجاد آسایش محیط رشد جسمی و فکری آنان دارد. در این راستا می توان از طبیعت که کودکان بیشترین ارتباط را با آن برقرار می کنند نهایت استفاده را نمود. چرا که طبیعت علاوه بر اینکه باعثبرقراری ارتباط میان کودک و محیط می شود برای او احساس امنیت را به ارمغان می آورد. در این پروژه سعی بر آن است که بر اساس روان شناسی کودک و اهمیت دوران کودکی بر شخصیت آینده کودکان به خصوص کودکان بی سرپرست، با توجه به نقش بسیار موثر طبیعت در روحیات و شکل گیری شخصیت کودکان، راهکارهایی برای طراحی فضاهای نگهداری کودکان بی سرپرست ارائه شود. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات تطبیقی در زمینه ی شناخت موضوع بهره گرفته ایم و در نهایت به چهارچوبی برای طراحی دهکده کودکان بی سرپرست و فضایی برای کودکان با امکان بهره گیری از طبیعت رسیده ایم که پیش نیازی برای طراحی بوده است.امید است نتایج حاصل شده سبب جلب توجه مدیران به تاثیرات طبیعت و بهره گیری از آن در مراکز نگهداری، آموزشی و تربیتی کودکان گردد.