نام پژوهشگر: رویینتن فرهمند
مریم اعظمی رویینتن فرهمند
ادبیات مقابلهای ، یکی از شاخههای نوظهور تحقیقات ادبی است که در آن مطالعات درزبانی بررسی میشود. در قلمرو ادب فارسی همواره شاعران و نویسندگان از میراث شکوهمند گذشتگان بهره برده و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشتهاند. غزل فارسی از برجستهترین گونههای اشعار غنایی است که پیشینهی آن حدود هزار سال میباشد و تا عصر حاضر نیز ادامه داشته. حافظ شیرازی از توانمندترین شاعران غزلسراست که به ابیات غزل استقلال داده و انقلابی در غزل به وجود آورده و همواره بر شاعران بعد از خود اثرگذار بوده است. در دوران سبک بازگشتادبی که تقلید از شاعران گذشته، هنر همهی شاعران به حساب میآمد و تقلید بر سراسر این دوره حکمفرما بود، وصال و قاآنی شیرازی از بهترین و موفق ترین شاعران این دوره بودند که تحت تأثیر غزلیات حافظ، اشعاری سرودند. در این پژوهش،با اشاره به جایگاه اشعار وصال و قاآنی، چگونگی اثرپذیریهای آنها از شعر حافظ، بررسی شده است. تضمینها، اشتراکات در وزن و قافیه و ردیف، واژگان و ترکیبات، مدح در غزل، عشق، فخر، امیدواری به عفو خداوند و مفاهیمی چون ریاستیزی و اعتراضات اجتماعی، زندگی پرستی و اغتنام فرصت و بهارستایی، اندیشههای مشترک این پژوهش میباشد.این پژوهش در چهار فصل سامان یافتهاست: فصل نخست این تحقیق به ارائهی مقدمه،کلیات، روشهای تحقیق، ارزش و پیشینهی پژوهشو... اختصاص دارد. بررسی سبک بازگشت ادبی، غزل، روند آن و غزلسرایان مشهور، فصل دوم تحقیق حاضر را دربر میگیرد؛ علاوه بر آن بررسی روزگار، زندگی و اوضاع اجتماعی این سه شاعر از دیگر بخشهای فصل دوم است.فصل سوم شامل تحلیل شباهتها و تفاوتهای غزلیات حافظ و وصال و قاآنی و اثرگذاری حافظ بر شاعران نام برده و موضوعات و مفاهیم مشترک آنهاست.در فصل چهارم از همهی بررسیها و تحلیلها و دادههای سه فصل نخست، نتیجه گیری شده است. واژگان کلیدی: ادبیات مقابله ای، حافظ، سبک بازگشت، غزل، قاآنی، وصال