نام پژوهشگر: مسعود غفاری

نقش ساختار وعملکرداحزاب سیاسی در عدم تداوم دموکراسی پارلمانی در سودان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1385
  معتصم صدیق عبد الله   وحید سینایی

عدم تداوم سلطه نظام های دمکراتیک در سودان به ترتیب در فاصله سال های (1956-1958)، (1965- 1969) و (1986- 1989) باعث طرح سوالاتی درباره علت شکست و عدم تداوم رژیم های دمکراتیک در سودان شد. در پاسخ به این پرسش ها متغیر های متعددی از قبیل جنگ و اختلافات شدید میان جنوب و شمال، دخالت نظامیان در امور سیاسی کشور و اختلافات فرهنگی قابل طرح است. اما متغیر مستقل در این پژوهش ضعف ساختار و عملکرد احزاب سیاسی در سه دوره یاد شده می باشد. در نتیجه این فرضیه مطرح شد که «علت عدم تداوم دمکراسی پارلمانی در سودان، ضعف ساختاری و عملکردی احزاب سیاسی است». دمکراسی شکلی از حکومت است که در آن مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم در گرفتن تصمیماتی که به آنها مربوط می شود، شرکت دارند یا می توانند شرکت داشته باشند. در دمکراسی پارلمانی، حاکمیت از طریق انتخابات عمومی به نمایندگان مجلس یا مجالس سپرده می شود و از آن طریق در سایر ارگانها و سازمانها جریان می یابد. در این نوع دمکراسی احزاب سیاسی حلقه ارتباط دهنده بین مردم و دولت هستند. بنابراین موفقیت دمکراسی مستلزم وجود احزاب سیاسی است که از طریق آنها، کشور از آشوب نجات می یابد، از خطرات وضع مستقیم قوانین در امان می ماند، بین ارگان های حکومت هماهنگی به وجود می آید، حکومت طبقاتی به حکومت مردم تبدیل می شود و روحیه انضباط گسترش می یابد. تجربه دمکراسی در سودان در مراحلی دچار توقف شده است. اما پس از گذشت مدتی، بار دیگر فعالیت حزبی از سرگرفته شده است و این تجربه، ناتوانی احزاب سودان را در مماشات و همگامی با تحولات نشان می دهد. سودان از سال 1956 تا 1989 شاهد فروپاشی سه نظام دمکراتیک بوده است. در دوره اول دمکراسی (56-1958) جنگ قدرت بین احزاب باعث بی ثباتی دولت های ائتلافی و فروپاشی چهار دولت در کمتر از 3 سال شد و بالاخره در 17 نوامبر 1958 ارتش به نخستین دوره از نظام پارلمانی پایان بخشید. در دوره دوم دمکراسی (1965-1969) توطئه ها و مانورهای سیاسی موجب تغییرات بیش از حد در دولت شد. از این رو در مدت دو سال و نیم، سه دولت متوالی بر سرکار آمدند. در مجموع فقدان توسعه اقتصادی، لاینحل ماندن مشکل شورشیان جنوب، عدم تدوین قانون اساسی، سوء مدیریت و درگیری های شدید میان احزاب سیاسی برای کسب قدرت، موجب به وجود آمدن دومین بحران سیاسی در سودان شد. در سومین دوره دمکراسی (1986-1989) صادق المهدی توانست با مشارکت حزب وحدت گرای دمکراتیک و سه حزب فعال در جنوب در سه دولت ائتلافی و با مشارکت جبهه اسلامی در بقیه دولتها به قدرت برسد، اما ظهور و سقوط پنج کابینه ائتلافی در طول سه سال نشانگر این مهم بود که نابسامانی سیاسی و فقدان اعتماد سیاسی در سودان، نتیجه فعال بودن شکاف های اجتماعی و فرهنگی و عدم نهادینگی هنجارها و ارزش های دمکراتیک در ساختار ذهنی و رفتاری نخبگان و کنشگران سیاسی می باشد که بالاخره بر اثر این شکافها ژنرال عمر البشیر در 30 ژوئیه 1989 علیه دولت کودتا کرد و قدرت را به دست گرفت. کلید واژه ها : سودان، احزاب، دمکراسی پارلمانی.