نام پژوهشگر: کوروش سروی مغانلو

بررسی امکان کاربرد فناوری تشکیل توده های زیستی در پرورش متراکم بچه ماهیان کپور معمولی (l. cyprinus carpio)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده منابع طبیعی 1392
  فریده بخشی   احمد ایمانی

فناوری تولید بیوفلوک (biofloc technology) روشی برای تجزیه پسماندهای آلی به وسیله میکروارگانیزم ها، و تولید ذرات یا توده های بیوفلوک است. پژوهش حاضر به منظور بررسی امکان کاربرد این فناوری در پرورش متراکم بچه ماهیان کپورمعمولی(cyprinus carpio) انجام شد. ماهیان مورد مطالعه با میانگین وزنی 2/0 ± 58 گرم به مدت یک ماه در حوضچه های فایبرگلاس 45 لیتری، با تیمارهای غذایی 100 درصد غذای کنسانتره (تیمار شاهد یا 1)، 75 درصد کنسانتره + بیوفلوک (تیمار 2)، 50 درصد کنسانتره + بیوفلوک(تیمار 3) و 25 درصد کنسانتره + بیوفلوک (تیمار 4) تغذیه شدند. تعویض روزانه آب در تیمارهای بیوفلوک 1? بود، در حالیکه تیمار شاهد در سیستم متداول پرورش متراکم کپور ماهیان پرورش داده شد. در پایان دوره شاخص های رشد و ترکیبات بدنی اندازه گیری شدند. همچنین رویارویی با باکتری aeromonas hydrophila با تزریق درون صفاقی به میزانcfu/ml 107 × 12 انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد،که بالاترین مقادیر وزن نهایی، افزایش وزن بدن و ضریب رشد ویژه در تیمار دوم مشاهده شد که با تیمارهای سوم و چهارم اختلاف معنی دار داشت (05/0p <). کمترین میزان رشد در تیمار چهارم مشاهده شد که با تیمارهای شاهد و دوم اختلاف معنی دار داشت (05/0p <). همچنین اختلاف معنی دار در سایر پارامترهای رشد از قبیل شاخص احشایی و ضریب چاقی و همچنین درصد زنده مانی در بین تیمارهای مورد بررسی مشاهده نشد (05/0p >). بیشترین و کمترین میزان پروتئین بافت عضله ماهیان به ترتیب مربوط به تیمارهای سوم و چهارم بودند. همچنین چربی موجود در بافت ماهیان تیمار شاهد کمتر از سایر تیمارها بود، اگرچه اختلاف معنی دار با سایر تیمارها نداشت. میزان خاکستر در ماهیان تیمار شاهد بطور معنی داری کمتر از سایر تیمارها بود (05/0> p). میزان تلفات تیمارهای مختلف بعد از رویارویی با باکتریaeromonas hydrophila تحت تأثیر تیمار تغذیه ای قرار گرفت. بالاترین میزان تلفات (2/64?) در تیمار شاهد مشاهده شد (05/0p <)، در حالیکه تیمارهای تغذیه شده با بیوفلوک تلفات نداشتند.

اثرات سطوح مختلف سم آفلاتوکسین b1 و نوعی جاذب ترکیبی حاوی بنتونیت و دیواره سلولی مخمر به همراه اسانس دارچین در جیره غذایی بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی ماهی قزل آلای رنگین کمان (onchorynchus mykiss)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده منابع طبیعی 1393
  سیران خانی   ناصر آق

یکی از ارکان اصلی صنعت آبزی پروری، تغذیه و اطمینان از سلامت غذای مصرفی می¬باشد که کیفیت خوراک نسبت به کمیت آن اهمیت بیشتری دارد. وجود سموم، میکروب¬، قارچ¬ و متابولیت¬ آن¬ها به ویژه آفلاتوکسین¬ها در خوراک تولیدی آبزیان منجر به کاهش کیفیت جیره غذایی و هدر رفت بخش اعظم هزینه¬ها شده است. مطالعه حاضر با هدف اثرات احتمالی آفلاتوکسینb1، نوعی جاذب ترکیبی و اسانس دارچین بر شاخص¬های خونی، شاخص¬های بیوشیمیایی خون، سیستم ایمنی و بافت کبد بچه ماهیان قزل¬آلای رنگین کمان در یک آزمایش فاکتوریل در 12 تیمار بررسی شد. برای این مطالعه، 828 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 00/2±10 گرم به طور تصادفی در 36 مخزن 300 لیتری توزیع گردیدند. ماهی¬ها برای 61 روز پرورش داده شدند. در انتهای آزمایش از هر تیمار 6 قطعه بچه ماهی به صورت تصادفی جهت بررسی شاخص¬های خونی، خون¬گیری و سرم خون ماهیان برای فاکتور¬های بیوشیمیایی خون و سیستم ایمنی جدا گردید. از بافت کبد ماهیان جهت مطالعات بافت شناسی نمونه¬برداری شد. نتایج نشان داد که تعداد گلبول¬های قرمز و غلظت هموگلوبین خون در تیمارهای تغذیه شده با ppb 50 سم آفلاتوکسین، میزان هماتوکریت خون در تیمار جاذب – اسانس – آفلاتوکسین و تعداد نوتروفیل و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت خون در جاذب – اسانس اختلاف معنی¬دار نشان داد (05/0>p) اما بر تعداد گلبول¬های سفید و لنفوسیت خون تاثیر معنی¬دار نشان نداد (05/0<p). آفلاتوکسین بر سنجش میزان فعالیت آنزیم آلانین آمینو ترانسفراز اختلاف معنی¬داری داشت. همچنین ترکیب جاذب – اسانس- آفلاتوکسین بر میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، پروتئین کل و لیزوزیم سرم خون و ترکیب جاذب – آفلاتوکسین بر میزان فعالیت آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلبومین، پروتئین کل، گلبولین و ترکیب جاذب – اسانس و ترکیب آفلاتوکسین – اسانس بر سنجش میزان پروتئین کل و گلبولین تفاوت معنی¬دار نشان دادند (05/0>p). اتساع خفیف عروق ، تخریب سیتوپلاسم، تجمع خون، نفوذ سلول های ایمنی، ادم و ناپدید شدن هسته در بافت کبد تیمارهای حاوی آفلاتوکسین مشاهده شد. در گروه¬های حاوی اسانس - آفلاتوکسین، به طور قابل توجهی تخریب سلولی کاهش پیدا کرد و اسانس تجمع خون را کنترل کرد اما در گروه¬های تغذیه شده با آفلاتوکسین، جاذب - آفلاتوکسین و آفلاتوکسین- جاذب- اسانس اختلالات افزایش یافته است.