نام پژوهشگر: محمدامیر کریمی ترشیزی
بهنام کریمی محمدامیر کریمی ترشیزی
این مطالعه به منظور بررسی اثر گیاهان دارویی بر عملکرد رشد، سیستم ایمنی و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی انجام گرفت. در این آزمایش 480 قطعه جوجه خروس یک روزه راس 308 به طورتصادفی به گروه های آزمایشی هر کدام با 3 تکرار و 20 پرنده در هر تکرار اختصاص داده شدند. وزن زنده، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و میزان آب مصرفی در دوره های آغازین (10 –0 روزگی)، رشد (35 –11 روزگی) و پایانی (42 –36 روزگی) اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. جیره پایه با ppm 15 ویرجینیامایسین (virginiamycin) و هر کدام از عصاره های گیاهی اکالیپتوس(eucalyptus globulus l.)، بابونه آلمانی (matricaria chammomilla)، بومادران (achillea millefolium l)، زیره سیاه ایرانی (bunium persicum)، سیر (allium sativum l) و شیرین بیان (l.glycyrrhiza glabra) به میزان 1/0 درصد در آب آشامیدنی، مورد استفاده قرار گرفت. در روزهای 14 و 34 به سه قطعه پرنده از هر پن مقدار 2/0 میلی لیتر از سوسپانسیون گلبول قرمز گوسفند 5/0 درصد تزریق گردید. در روز 41 پرورش جوجه های گوشتی از هر واحد آزمایشی 3 قطعه پرنده انتخاب شده و از آنها جهت اندازه گیری هماتوکریت، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین کل، اوریک اسید، ldl و hdl سرم، خونگیری به عمل آمد. واکسن نیوکاسل (لاسوتا) در سن 23 روزگی از طریق آب آشامیدنی به جوجه ها داده شد و در روزهای 34 و 41 روزگی خون گیری انجام شد. آب و جیره های غذایی به طور آزاد در اختیار جوجه ها قرار داشتند. میانگین وزن بدن در دوره های آغازین و پایانی در گروه ویرجینیامایسین نسبت به سایر گروه ها بالاتر بود (05/0p<). آب مصرفی تفاوت معنی داری در بین هیچ یک از تیمارها نداشت (05/0<p). غذای مصرفی گروه ویرجینیامایسین در دوره های آغازین و رشد بالاتر بود(05/0p<). بالاترین ضریب تبدیل در گروه مصرف کننده جیره شاهد مشاهده شد و کمترین در گروه های شیرین بیان و زیره سیاه و آنتی بیوتیک دیده شد (05/0p<). بالاترین میزان تری گلیسرید سرم در 42 روزگی در گروه ویرجینیامایسین مشاهده شد که تفاوت معنی داری با گروه شاهد نداشت (05/0p<) . پایین ترین سطح کلسترول سرم در گروه مصرف کننده سیر مشاهده شد (05/0p<). کمترین سطح ldl در گروه مصرف کننده اکالیپتوس مشاهده شد (05/0p<). کمترین سطح پروتئین در گروه شاهد مشاهده شد. بالاترین سطح اسید اوریک در خون در گروه های شاهد و ویرجینیامایسین مشاهده شد. بالاترین نرخ اکسیداسیون در گروه شاهد دیده شد در مورد طول روده در قسمت های دودنوم، ژژنووم و ایلئوم و همچنین طول نسبی آن ها بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). بالاترین ارتفاع پرز در دوازدهه در گروه مصرف کننده ویرجینیامایسین، بالاترین طول پرز در ژژنووم در گروه زیره سیاه (05/0p<) و در ایلئوم تفاوت معنی داری بین گروه های مختلف وجود نداشت (05/0<p).
نجمه سادات روحانی محمدامیر کریمی ترشیزی
لایزوزیم یک آنزیم ضد باکتریایی است که 5/3 درصد سفیده تخم پرندگان را تشکیل داده و نقش بسیار مهمی را در مکانیسم دفاعی تخم بر عهده دارد. این آنزیم به علت ویژگی های منحصر به فردی که دارا است، کاربردهای گسترده ای در صنعت غذایی، پزشکی و داروسازی پیدا کرده است. در این تحقیق با توجه به پرونده ساختاری لایزوزیم چهار اسیدآمینه آسپارژین، آرژنین، گلایسین و متیونین به جیره غذایی بلدرچین های تخمگذار مکمل شد. برای مکمل سازی اسیدهای آمینه، یکسان بودن محتوای پروتئینی تمام گروه های آزمایشی اساس کار قرار گرفت و بدین منظور مقدار اسیدهای آمینه در گروه-های آزمایشی به گونه ای تنظیم شد که 235/0 درصد پروتئین به جیره پایه مکمل گردید. تعداد 72 قطعه جوجه در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 3 تکرار و 4 پرنده در هر قفس مورد استفاده قرار گرفت. مکمل نمودن اسیدهای آمینه اثر مثبت و معنی داری بر روی درصد تولید تخم و توده تخم داشت(05/0 p<)، ضریب تبدیل غذایی در بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری نشان نداد، لیکن از نظر عددی بهترین ضریب تبدیل مربوط به گروه شاهد بود(05/0p<). وزن پوسته، درصد سفیده، درصد زرده، ارتفاع سفیده، واحد هاو و ارتفاع زرده بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی دار نشان دادند(05/0p<) و افزودن اسیدهای آمینه به جیره غذایی بلدرچین ها موجب بهبود این صفات گردید. فعالیت آنزیم لایزوزیم با دو روش لایزوپلیت و کدورت سنجی سنجیده شد، مکمل نمودن اسیدهای آمینه آرژنین و آسپارژین به تنهایی و در ترکیب با یکدیگر موجب افزایش فعالیت آنزیم لایزوزیم در هر دو روش لایزوپلیت (05/0p<) و کدورت سنجی شد(05/0p<). غلظت پروتئین لایزوزیم هم تحت تأثیر افزودن جیره ای اسیدهای آمینه قرار گرفت(05/0p<).
سامان آبدانان عزالدین مهاجرانی
تخم مرغ یک بسته غذایی کامل است و با توجه به این که از محصولات عمده مرغداری ها است و مصرف سرانه آن در کشور روبه افزایش می باشد، انواع روش های کیفیت سنجی این محصول به کار گرفته شده و روش های غیر مخرب رو به گسترش بوده است. در این راستا، با به کارگیری پرتوهای vis/ir و uv تحقیقی مشتمل بر دو بخش تعریف شد. در بخش نخست این پژوهش، امکان بکارگیری پرتوهای uv-ir (200–1100 nm) برای ارزیابی کیفیت داخلی (تازگی) تخم مرغ کامل در هنگام انبارمانی در دمای oc 7 30 و رطوبت نسبی 4 25% بررسی گردید. یک صد عدد تخم مرغ برای اندازه گیری تازگی و جمع آوری طیف در زمان ذخیره سازی تخم مرغ (تا 30 روز) مورد استفاده قرار گرفت. دو مدل همبستگی یکی میان (hu) haugh unit و مدت زمان ذخیره سازی، و دیگری میان ضریب زرده و مدت زمان ذخیره سازی با ضرایب همبستگی به ترتیب 86/0 و 96/0 تدوین گردید. معادلات بدست آمده نشان دادند که کیفیت تخم مرغ در شرایط نگهداری یادشده، به طور چشمگیری کاهش می یابد. معادلات رگرسیون بر اساس پردازش های مختلف (snv، msc، fft، و همچنین مشتقات اول و دوم) تدوین گردید. نتیجه نشان داد که ضریب رگرسیون بر اساس پردازش(standard normal variate) snv و(multiplicative scatter correction) msc می تواند طیف تخم مرغ را در سه گروه طبقه بندی کند در حالی که پردازش داده های طیفی با مشتق دوم توانایی طبقه بندی طیف های روزانه در گروه های مجزا را دارد. روش های plsr وpcr به منظور پیش بینیhu ، ph سفیده تخم مرغ و yc براساس داده های طیفی مورد استفاده قرار گرفت. مقدار ضریب تعیین خطای پیشگویی در روش plsr برای hu، yc و ph سفیده به ترتیب 88/0، 86/0 و 78/0 و در روش pcr به ترتیب 64/0، 62/0 و 41/0 بدست آمد. این نتایج نشان گر توانایی بالاتر plsr در پیش بینی داده های طیفی نسبت به pcr است. در ضمن بیشتر اطلاعات طیفی در بازه nm820-510 قرار دارد. نتایج حاصله همچنین نشان داد که طیف سنجی uv-ir در ارزیابی کیفیت درونی و تازگی تخم مرغ روش موفقی می باشد. در نهایت با کمک اطلاعات بدست آمده، سیستم خبره ای به منظور طبقه بندی تخم مرغ براساس کیفیت درونی با کمک شبکه عصبی طراحی گردید. عملکرد سیستم هوشمند در طبقه بندی طیف ها 85% بود. در بخش دوم اثر ضخامت نمونه، تابش اشعه فرا بنفش و دمای ذخیره سازی بر فعالیت های باکتریایی، دوام، اکسیداسیون پروتئین، پراکسیداسیون چربی و خواص عملکردی (foam-ability and stability) تخم مرغ مایع مورد بررسی قرار گرفت. تخم مرغ به صورت دستی شکسته و زرده و سفیده آن ها از یکدیگر جدا شد. سپس با محلول سالمونلا ml/108 آلوده گردید. سفیده و زرده جداشده در سه ضخامت ریخته (1، 2 و 3 میلی متر) و تحت تابش در زمان های 3، 5، 10، 15 دقیقه با پرتوهای فرابنفش قرار داده شد. بلافاصله پس از تابش، تجزیه و تحلیل فعالیت های باکتریایی، اکسیداسیون پروتئین، پراکسیداسیون چربی و خواص عملکردی نمونه ها انجام شد. به منظور ارزیابی اثر تابش بر روی فعالیت باکتریای و برای تعیین بهترین شرایط انبارمانی، نمونه ها در دماهای 5، 15، 25، oc 37 تا هشت روز نگهداری شدند. مشاهدات نشان داد که همه زمان های تابش فرا بنفش، سبب کاهش تعداد کل باکتری سالمونلا در نمونه های تخم مرغ گردید. علیرغم، بهبود خواص عملکردی، اکسیداسیون پروتئین در هر دو زرده و سفیده، افزایش یافت. افزون بر آن، نتایج بررسی های آماری نشان داد که اگر چه اکسیداسیون چربی نمونه های زرده تابش دیده به صورت معنی داری تغییر می کند (p <0.001) ، اما ضخامت پارامتر موثری بر اکسیداسیون چربی نمی باشد. ضمنا دمای ذخیره سازی دارای اثر معنی داری بر فعالیت های باکتریایی، اکسیداسیون پروتئین، پراکسیداسیون چربی و خواص عملکردی دارد (p <0.001). کمترین تعداد باکتری در سفیده و زرده در زمان های تابش 15 و 10 در 3 و 2 میلی متر ضخامت دو روز اول مشاهده شد. بر اساس آزمون دانکن مقدار مشاهده شده اختلاف معنی داری با مقادیر دیگر درون گروه دارد (p <0.05). اثر درون گروهی زمان تابش (3، 5، 10 و 15 دقیقه) نیز بر اکسیداسیون چربی معنی دار (p <0.05) بود و کمترین میزان اکسیداسیون چربی در زمان 10 دقیقه از تابش مشاهده شد. نتیجه نهایی تیمار کردن تخم مرغ مایع با پرتوهای فرا بنفش نشان داد که این روش توانایی کاهش آلودگی نمونه البته نه در زیر سطح ایمن برای مصرف خام را دارد. افزون بر این، بهترین زمان تابش به منظور بهبود کفیدگی و پایداری کف (foam-ability and stability) به ترتیب 10 و 5 دقیقه بود.
زبیده هاشم زاده محمدامیر کریمی ترشیزی
به منظور ردیابی باکتری های پروبیوتیکی در دستگاه گوارش جوجه های گوشتی و مقایسه سویه های گرم مثبت و گرم منفی پروبیوتیک ها با آنتی بیوتیک بر عملکرد و سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی دو آزمایش انجام شد. آزمایش اول: برای ردیابی مسیر عبور باکتری لاکتوباسیلوس ها در دستگاه گوارش توسط واکنش های زنجیره ای پلیمراز پس از تجویز در هچری لاکتوباسیلوس پلانتاروم توسط پلاسمید حاوی پروتئین سبز فلوئورسانت ترانسفورم شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشاهده شد که باکتری ترانسفورم شده در هیچ کدام از نمونه گیری ها در گروه شاهد و تلقیح به کلوآک ردیابی نشد. در گروه تزریق به تخم مرغ تنها جایگزینی ابتدایی و در گروه افشانه جایگزینی باکتری های پروبیوتیکی از 12 ساعت پس از تجویز تا انتهای دوره مشاهده شد. در گروه گاواژ دهانی جایگزینی در تمام طول آزمایش در قسمت های مختلف دستگاه گوارش مشاهده شد. نتایج این آزمایش نشان می دهد که روش گاواژ دهانی که پرنده دوز کامل پروبیوتیک را در آغاز هچ از قسمت ابتدایی دستگاه گوارش دریافت کرد بهترین جایگزینی باکتری ها را در طول دستگاه گوارش نشان داد. آزمایش دوم: در این آزمایش پرندگان تیمارهای پروبیوتیک های گرم مثبت برویباسیلوس لاتروس پیروس و لاکتوباسیلوس رامنوسوس و پروبیوتیک گرم منفی ای کولای نیسل 1917 را به صورت روزانه در آب آشامیدنی و آنتی بیوتیک ویرجینامایسین را در خوراک دریافت کردند. تفاوت معنی دار در میانگین وزن بدن بین گروه های مختلف مشاهده شد )05/0>(p. در دوره پایانی بالاترین میانگین وزن در گروه مصرف کننده ای کولای مشاهده شد. استفاده از تیمارها اثر مثبت بر ایمنی نشان دادند. بالاترین تیتر آنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفند در گروه های مصرف کننده ای کولای و آنتی بیوتیک مشاهده شد. استفاده از پروبیوتیک ها باعث بهبود مرفولوژی دستگاه گوارش شد. بلندترین و کوتاه ترین طول پرز در دوازدهه به ترتیب در گروه های مصرف کننده ای کولای نیسل و شاهد مشاهده شد. استفاده از تیمارهای پروبیوتیکی سطح لیپوپروتئین با چگالی بالا را افزایش و کلسترول را کاهش داد )01/0>(p. به نظر می رسد که پروبیوتیک ها پتانسیل بالایی برای جایگزینی با آنتی بیوتیک در صنعت طیور دارند و پروبیوتیک گرم منفی ای کولای نیسل به نظر کارایی بالاتری در مقایسه با سویه های مثبت پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس و بروی باسیلوس دارد.
فرهاد محمدی فرزاد باقرزاده کاسمانی
آزمایش حاضر به¬منظور بررسی قابلیت مهار آفلاتوکسینb1 توسط چای ترش انجام گردید. تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی یک روزه به چهار گروه آزمایشی: گروه بدون آفلاتوکسینb1-بدون چای ترش (گروه شاهد)، گروه بدون چای ترش -باآفلاتوکسینb1 (گروه آفلاتوکسین)،گروه با چای ترش-بدون آفلاتوکسین (گروه چای ترش) وگروه چای ترش به همراه آفلاتوکسینb1، به طور کاملاً تصادفی اختصاص یافتند. مقدار 10گرم در کیلوگرم از چای ترشدر ترکیبجیره گروه های دریافت کنندهچای ترشو 5/2 میلی¬گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین b1در ترکیب گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1اضافه شد. اثر تیمارهای مختلف بر خوراک مصرفی معنی دار بود (05/0p<)، که در آنکمترین و بیشترینمصرف خوراک به ترتیب درگروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1و چای ترشمشاهده شد.افزایش وزن در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به همراه چای ترش تفاوت معنی¬داری با گروه شاهد نداشت (05/0p>). ضریب تبدیل غذایی به طور معنی¬داری تحت تأثیر آفلاتوکسین b1و چای ترش قرار نگرفت (05/0p>)،هر چند که گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1نسبت به دیگرگروه ها بیشترین ضریب تبدیل غذایی را به خود اختصاص داد (05/0p<). پایین ترینوزننسبیقلب در گروهدریافت کننده آفلاتوکسینb1مشاهده شد،امابیشترین و کمترینوزننسبیبورس فابریسیوسمتعلق بهگروهدریافت کننده چای ترش و گروه دریافت کننده آفلاتوکسینb1بود (05/0p>). بیشترین و کمترینوزننسبیکبد به ترتیب درگروهدریافت کننده چای ترش و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1مشاهده شد. میزان فعالیت آنزیم های لاکتات¬دهیدروژناز (ldh)، گاماگلوتاریل ترانسفراز (ggt)، آسپارتات¬آمینو-ترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt) و آلکالین فسفاتاز (alp) در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1به تنهایی بالاتر از گروه¬های دیگر بود (05/0p<). عیار پادتن تولیدشده علیه واکسن نیوکاسل در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1به طور معنی¬داری کمتر از گروه دریافت¬کننده چای ترش بود (05/0p<). بالاترین میزان تیتر آنتی بادیبر علیهگلبول های قرمز خونگوسفند مربوط به گروه دریافت کننده چای ترش وپس از آنگروهدریافت کننده چای ترش به همراهآفلاتوکسین b1و شاهد بود. از لحاظ افزایش ضخامت پوست در چالش با دی نیتروکلروبنزن (dncb) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به¬طور معنی¬داری کمتر از سایر گروه¬ها بود (05/0p<). پس از گروه دریافت¬کننده چای ترش، گروه شاهد و سپس گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به همراه چای ترش بیشترین مقدار افزایش ضخامت پوست را نشان دادند. درصد خاکستر ساق و پنجه پا در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی¬داری داشت (05/0p<) که بیشترین مقدار خاکستر ساق و پنجه پا مربوط به گروه دریافت کننده چای ترش بود. تأثیر تیمار¬های مختلف بر میزان درصد هماتوکریت معنی دار نبود (05/0p>). در گوشت تازه جوجه گوشتی و روز شصتم نگه¬داری در فریزر، بالاترین میزان مالون¬دی¬آلدئید (mda) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1و پایین¬ترین میزان آن در گروه دریافت¬کننده چای ترش مشاهده گردید (05/0p<). بالاترین میزان جمعیت اشریشیاکلی در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1مشاهده شد (05/0p<). با استفاده از چای ترش در جیره غذایی دیگر جمعیت های باکتری کاهش پیدا کردند. استفاده از چای ترش میزان جمعیت باکتری های اسید لاکتیک را در ایلئوم افزایش داد.
مجید آفتابی فرزاد باقرزاده کاسمانی
این آزمایش به¬منظور بررسی قابلیت مهار آفلاتوکسین b1 (afb1) توسط پروبیوتیک پروتکسین انجام شد. در آزمایش مزرعه¬ای، تعداد 320 قطعه بلدرچین ژاپنی هفت روزه به چهار گروه آزمایشی (بدون پروبیوتیک-بدون آفلاتوکسین (شاهد)، بدون پروبیوتیک-با¬¬ آفلاتوکسین، با پروبیوتیک-بدون آفلاتوکسین، با پروبیوتیک-با آفلاتوکسین) و 4 تکرار مشتمل بر 20 پرنده به¬طور کاملاً تصادفی اختصاص یافتند. مقدار 150 میلی¬گرم در کیلوگرم از پروبیوتیک پروتکسین به جیره گروه¬های دریافت¬کننده پروبیوتیک افزوده شد. به جیره گروه آفلاتوکسین 5/2 میلی¬گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین اضافه شد. اثر تیمارهای مختلف بر خوراک مصرفی معنی¬دار بود (05/0p<). پائین¬ترین میزان خوراک مصرفی در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین مشاهده گردید. بیشترین میزان خوراک مصرفی نیز در گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک مشاهده شد. افزایش وزن در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1 به همراه پروبیوتیک تفاوت معنی¬داری با گروه شاهد نداشت (05/0p>). ضریب تبدیل غذایی به طور معنی¬داری تحت تاثیر آفلاتوکسین b1و پروبیوتیک قرار نگرفت (05/0p>) و گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین ضریب¬تبدیل غذایی بالاتری نسبت به سایر گروه¬ها داشت. بالاترین میزان وزن نسبی کبد، طحال و قلب مربوط به گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین بود (05/0p<). بالاترین میزان وزن نسبی بورس فابریسیوس در گروه دریافت-کننده پروبیوتیک مشاهده شد و از این نظر بین گروه شاهد و بقیه گروه¬ها تفاوت معنی¬داری مشاهده نگردید (05/0p>). میزان فعالیت آنزیم¬های لاکتات¬دهیدروژناز (ldh)، گاماگلوتاریل¬ترانسفراز (ggt)، آسپارتات¬آمینو-ترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt) و آلکالین¬فسفاتاز (alp) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1 به¬همراه پروبیوتیک مشابه با گروه شاهد بود در¬حالی که در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین به تنهایی بالاتر از گروه¬های دیگر بود (05/0p<). عیار پادتن تولید شده علیه واکسن نیوکاسل در گروه دریافت¬کننده¬ آفلاتوکسین به¬طور معنی داری کمتر از گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک بود (05/0p<). میزان پادتن تولید¬شده علیه گلبول قرمز گوسفند در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی¬داری داشت (05/0p<). و بالاترین میزان عیار پادتن به¬ترتیب مربوط به گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک و گروه شاهد و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین به همراه پروبیوتیک بود. از لحاظ افزایش ضخامت پوست در چالش با دی¬نیتروکلروبنزن (dncb) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین به-طور معنی¬داری کمتر از سایر گروه¬ها بود (05/0p<). پس از گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک، گروه شاهد و سپس گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین به همراه پروبیوتیک بیشترین مقدار افزایش ضخامت پوست را نشان دادند. درصد هماتوکریت و خاکستر پنجه ¬پا در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی¬داری داشت (05/0p<). پایین¬ترین درصد هماتوکریت مربوط به گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین بود. بالاترین درصد خاکستر پنجه پا مربوط به گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک و کمترین درصد مربوط به گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین بود. در گوشت تازه بلدرچین، و روز سی ام نگه¬داری در فریزر، بالاترین میزان مالون¬دی¬آلدئید (mda) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین و پایین¬ترین میزان آن در گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک مشاهده گردید (05/0p<). بالاترین میزان جمعیت اشریشیاکلی در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین مشاهده شد (05/0p<) و افزودن پروبیوتیک توانست جمعیت این باکتری را در ایلئوم به¬طور معنی¬داری کاهش دهد (05/0p<). بالاترین جمعیت باکتری¬های اسید¬لاکتیک و کل جمعیت میکروبی را گروه دریافت¬کننده پروبیوتیک به خود اختصاص داد. نتیجه¬گیری می¬شود پروبیوتیک پروتکسین دارای قابلیت حذف موثر afb1 از جیره طیور می¬باشد.
علی رضا بهنامی فر شعبان رحیمی
دو آزمایش به منظور بررسی اثر پروبیوتیک، ویتامین e و عصاره ی سه گیاه دارویی سیر، آویشن و زیره ی سیاه بر کیفیت و کمیت تخم تولیدی، فلور میکروبی و هیستومورفولوژی روده ی مرغ های تخم گذار و بلدرچین ژاپنی انجام گرفت. آزمایش اول به مدت 8 هفته با استفاده از 72 قطعه مرغ تخم گذار قهوه ای در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 3 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. گروه های آزمایشی شامل: (1) تیمار شاهد که از جیره ی پایه استفاده می نمود (جیره ی کنترل). (2) جیره ی کنترل به اضافه ی ویتامین e. (3) جیره ی کنترل به اضافه ی پروبیوتیک. (4) جیره ی کنترل به اضافه ی عصاره ی الکلی آویشن (به صورت محلول در آب آشامیدنی). (5) جیره ی کنترل به اضافه ی عصاره ی الکلی سیر (به صورت محلول در آب آشامیدنی). (6) جیره ی کنترل به اضافه ی عصاره ی الکلی زیره ی سیاه (به صورت محلول در آب آشامیدنی) بودند. آزمایش دوم به مدت 8 هفته و با استفاده از 64 قطعه بلدرچین ژاپنی در قالب یک طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار، 4 تکرار و در هر قفس 4 قطعه (نسبت نر به ماده: 1 به 3) انجام شد. سیرتیمارهای آزمایشی شامل: (1) شاهد: که هیچ گونه افزودنی در آب آشامیدنی آن ها اضافه نشده بود (2) آویشن (3) زیره ی سیاه و (4) سیر بودند که عصاره های گیاهی هر گروه به نسبت 1 به 1000 به آب آشامیدنی آن ها افزوده می شد. درصد تولید، وزن و توده ی تخم تولیدی، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی و کیفیت تخم ها، در اواخر دوره ی پرورش اندازه گیری شد. در پایان دوره به منظور تعیین فراسنجه های بیوشیمیایی سرم خون، از ورید بال خونگیری شد. در این تحقیق، کلسترول زرده و میزان پراکسیداسیون زرده ی تخم ها، جمعیت میکروبی روده و اثر تیمارها بر مورفولوژی روده ی کوچک و درصد جوجه درآوری تخم های بلدرچین نیز اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار sas آنالیز آماری شدند و مقایسه ی میانگین ها توسط آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. در هر دو آزمایش، درصد تولید تخم، میزان خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و وزن تخم-مرغ و توده ی تخم تولیدی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0p>). همچنین در صفات مربوط به کیفیت تخم تولیدی شامل واحد هاو، وزن زرده، وزن، ضخامت و مقاومت پوسته نیز تفاوت معنی داری بین تیمارها نسبت به شاهد مشاهده نشد (05/0p>). جیره های آزمایشی به طور معنی داری، کلسترول تام سرم و زرده را تحت تاثیر قرار داده بودند (01/0p<)، به طوری که تیمار سیر، در هر دو آزمایش، باعث کاهش کلسترول در زرده و سرم نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین تیمار زیره باعث افزایش معنی دار در میزان تری گلیسیرید، پروتئین تام و آلبومین در هر دو آزمایش شده بود (05/0p<). پراکسیداسیون چربی های زرده ی تخم ها در هر دو آزمایش، پس از دو هفته نگهداری، تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار گرفت و تیمار آویشن بهترین عملکرد را نشان داد (01/0p<). میزان درصد جوجه درآوری در بلدرچین ها، تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند (05/0p>). جمعیت میکروبی روده در تیمارهای اعمال شده معنی دار بود و تیمار آویشن بهترین عملکرد را در کاهش جمعیت میکروفلور روده داشت (05/0p<) و تیمار پروبیوتیک موجب افزایش طول پرز در ایلئوم مرغ های تخم گذار شده بود (05/0p<).
عباس عبدالله بایز فرید شریعتمداری
در این تحقیق، بررسی اثر استفاده از سطوح بالای جو به جای ذرت همراه مکمل آنزیمی بر عملکرد تولیدی و صفات کیفی تخم¬مرغ بود. بدین منظور آزمایشی به مدت 8 هفته با استفاده از 108 قطعه مرغ تخمگذار سویه هـای لاین سفید (w-36) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار، 6 تکرار و 3 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. گروه¬های آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد، 30 درصد جایگزینی جو با ذرت 2) جیره، 30 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی 3) جیره، 65 درصد جایگزینی جو با ذرت 4) جیره، 65 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی 5) جیره، 100 درصد جایگزینی جو با ذرت 6) جیره، 100 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی بودند. بر اساس نتایج، طی کل دوره پرورش میزان وزن تخم¬مرغ و مصرف خوراک روزانه تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0p>)، اما درصد تولید تخم¬مرغ، ضریب تبدیل غذایی و توده¬ی تخم¬مرغ تحت تاثیر تیمارها قرار گرفتند (05/0p<). به طوری¬که تیمار بر پایه 65 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی بهترین عملکرد تولیدی از نظر درصد تولید تخم¬گذاری، ضریب تبدیل غذایی و توده¬ی تخم¬مرغ را نسبت به دیگر تیمارها داشتند (05/0p<). همچنین بین تیمار¬ها از نظر صفات مربوط به کیفیت تخم¬مرغ تولیدی شامل: وزن سفیده، وزن زرده، ارتفاع سفیده، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته و مقاومت پوسته در دوره آزمایشی تفاوت معنی¬داری مشاهده ¬نشد (05/0p>). جیره¬¬های آزمایشی به ¬طور معنی¬داری، کلسترول سرم، تری گلیسیرید سرم، گلوکوز، کلسیم و آلبومین را تحت تاثیر قرار داده¬اند (05/0p<)، به طوری که تیمار بر پایه 100 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی، باعث کاهش کلسترول سرم نسبت به تیمار شاهد شد (05/0p<). همچنین تیمار بر پایه 30 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی باعث افزایش معنی¬دار در میزان تری¬گلیسیرید شده¬است (05/0p<). بیشترین غلظت کلسیم، در تیمار بر پایه 30 درصد جایگزینی جو با ذرت همراه مکمل آنزیمی مشاهده شد (05/0p<).
فاطمه نعمتی شیزری یوسف روزبهان
هدف از پژوهش حاضر، بررسی فعالیت 23 گونه گیاه دارویی برای کاهش تولید گاز متان در شکمبه و بررسی پارامترهای گوارشی گوسفند با روش آزمایشگاهی (in vitro) بود. آزمایش با روش آزمون تولید گاز انجام شد. مقدار 3/57 میلیگرم از نمونه آسیاب شده گیاه دارویی مورد نظر به علاوه 7/142 میلیگرم خوراک پایه در 4 تکرار درون بطریهای ویتن (wheaton) 120 میلیلیتری ریخته شد. انکوباسیون با استفاده از شیرابه شکمبه سه رأس گوسفند نر اخته ، فیستوله دار، نژاد قزل، 4 ساله، با وزن 8/61 کیلوگرم انجام گرفت. در پایان 24 ساعت انکوباسیون، حجم کل گاز تولیدی، حجم گاز متان، غلظت آمونیاک و اسیدهای چرب فرار حاصل از تخمیر اندازه گیری شد. دادههای به دست آمده در قالب طرح کاملاً تصادفی تجزیه آماری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که حجم کل گاز تولیدی حاصل از تخمیر نمونههای حاوی موسیر، خارخسک و گل گنده در مقایسه با تیمار شاهد (خوراک پایه) افزایش یافت (05/0p<). نسبت گاز متان به کل گاز تولید شده حاصل از تخمیر تیمارهای حاوی موسیر، هل، آویشن، سیاهدانه، رزماری، ریوند چینی، بابونه، میخک و چای سبز در مقایسه با خوراک پایه بیش از 20 درصد کاهش یافت (05/0p<). غلظت کل اسیدهای چرب فرار ناشی از تخمیر تیمارهای حاوی زنجبیل، سیاهدانه، بابونه، زنیان و چای سبز در مقایسه با خوراک پایه بیشتر بود (05/0p<). از سوی دیگر، غلظت آمونیاک در تیمارهای حاوی موسیر، گل گنده، قولنجان، هل، درمنه، شیرین بیان، رزماری، آنیسون، بابونه، زوفا و شاهتره کوهی در مقایسه با خوراک پایه کاهش یافت (05/0p<). بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که در بین گونههای مورد مطالعه، موسیر میتواند بدون آنکه حجم کل گاز تولیدی را کم کند، تولید گاز متان و غلظت آمونیاک را کاهش دهد
حمیدرضا خواجوی محمدامیر کریمی ترشیزی
به منظور ارزیابی اثر تغذیه سطوح مختلف مکمل ورمی هوموس (به عنوان منبع اسید هیومیک) بر عملکرد جوجه گوشتی آزمایشی با استفاده از ??? قطعه جوجه گوشتی (راس ???) در قالب طرح کاملاً? تصادفی با چهار تیمار (شامل سطوح صفر، 5/0، یک و 5/1 درصد ورمیهوموس) و پنج تکرار و تعداد ?? قطعه جوجه در هر تکرار به مدت 42 روز اجرا شد. اثر تیمارهای آزمایشی بر عملکرد ، بازده لاشه، وزن نسبی اندام های داخلی، غلظت کلسیم و فسفر سرم و میزان خاکستر استخوان درشت نی معنی دار نبود. افزایش سطح ورمی هوموس تا یک درصد جیره باعث کاهش خطی ph گوشت سینه شد (05/0>p). با افزایش سطح مکمل ورمی هوموس در جیره مقدار ph گوشت ران به طور خطی افزایش یافت (0?/0p<)، که این افزایش در سطح ?/? درصد ورمی هوموس بیشترین ph و سطح ?/? درصد ورمی هوموس کمترین مقدار ph را دارد. غلظت مالون دی آلدئید در گوشت ران تازه و نگهداری شده با افزایش سطح مکمل ورمی هوموس در جیره به طور خطی کاهش یافت، اما در گوشت سینه به صورت درجه دو تغییر نمود (01/0p< ). با افزایش سطح مکمل ورمی هوموس در جیره میزان ظرفیت نگهداری آب به طور خطی افزایش یافت (01/0p<). افزودن یک درصد ورمی هوموس در جیره، سبب بهبود رنگ، بو، آبداری و پذیرش کلی عضله سینه در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0 p<)، اما بر صفات حسی گوشت ران اثر نداشت. بر اساس نتایج این تحقیق، تغذیه مکمل ورمی هوموس تا سطح یک درصد جیره می تواند بدون کاهش عملکرد باعث بهبود کیفیت، طعم و مزه گوشت سینه شود.
علیرضا مقدم محمدامیر کریمی ترشیزی
چکیده ندارد.
حسن صالح شعبان رحیمی
چکیده ندارد.
سمیه کامران آزاد شعبان رحیمی
چکیده ندارد.
مصطفی سعادتمند طرزجان فرید شریعتمداری
چکیده ندارد.
زریر تیموری زاده شعبان رحیمی
چکیده ندارد.
وحید مرعشی سرایی فرید شریعتمداری
چکیده ندارد.
یاسر غفرانی ایوری فرید شریعتمداری
چکیده ندارد.
مهدی مهرآبادی فرید شریعتمداری
به منظور مقایسه اثر پروبیوتیک، پری بیوتیک و آنتی بیوتیک در جیره حاوی جو بر عملکرد، سیستم ایمنی، فاکتورهای خونی، مرفولوژی روده و قابلیت هضم مواد مغذی جیره غذایی جوجه های گوشتی، تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی یک روزه ماده از سویه تجاری راس به طور تصادفی به 5 گروه تقسیم گردیدند، به طوری که هر گروه شامل 4 تکرار 20 قطعه ای بود. تیمارهای آزمایشی شامل1) جیره حاوی 20 درصد جو(به عنوان شاهد جو)، 2) شاهد جو +پروبیوتیک، 3) شاهد جو + پری بوتیک، 4) شاهد جو + آنتی بیوتیک، و 5) یک جیره بر پایه ذرت و سویا به عنوان شاهد ذرت در نظر گرفته شد. لازم به ذکر است که در تمامی جیره های حاوی جو، از آنزیم استفاده گردید. متغییرهای اندازه گیری شده شامل: وزن بدن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، درصد لاشه، درصد چربی بطنی، وزن نسبی سینه، ران وکبد، وزن نسبی بورس و طحال و مرفولوژی روده بودند. به منظور تعیین اثر احتمالی تیمارها، در پاسخ آنتی بادی نسبت به تزریق آنتی ژن گلبول قرمز گوسفند در روزهای 21 و 35 روزگی تزریق آنتی ژن و در دو نوبت (27 و 42 روزگی) خونگیری صورت گرفت و همچنین کلسترول سرم در42 روزگی اندازه گیری شد. آنالیز داده ها به وسیله نرم افزار sas و مقایسه میانگین ها توسط آزمون دانکن انجام گردید. نتایج نشان داد که، وزن بدن در 42 روزگی معنی دار بوده به طوری که تیمار آنتی بیوتیک بالاترین وزن بدن را نشان داد. خوراک مصرفی در بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنی داری را نشان نداد. ضریب تبدیل 42 روزگی در بین تیمارهای آزمایشی معنی دار بود، به طوری که تیمار جو به اضافه آنزیم بالاترین و تیمار پری بیوتیک کمترین ضریب تبدیل را نشان داد. تحریک سیستم ایمنی به وسیله تیمارها در دو مرحله ارزیابی گردید و مشخص شد که عیار آنتی بادی بر علیه گلبول قرمز گوسفند در تیمارهای دارای پروبیوتیک و پری بیوتیک در نوبت دوم خونگیری بالاتر از سایر تیمارهاست(p<0/05). سطح کلسترول و تری گلیسرید سرم نیز تحت تاثر تیمارها قرار گرفت و تیمار جو به اضافه آنزیم و پری بیوتیک به ترتیب کمترین مقدار کلسترول و تری گلیسرید را نشان دادند. اثر تیمارهای مختلف بر ارتفاع پرزهای دودنوم نیز معنی دار بود. قابلیت هضم مواد مغذی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت.
مهدی رضایی محمدامیر کریمی ترشیزی
به منظور مقایسه تاثیر افزودن منبع فیبر در جیره جوجه های گوشتی، دو نوع فیبر خام فرآوری شده (فیبر نامحلول ویتاسل) و فرآوری نشده (پوسته ذرت) هر کدام در چهار سطح (0/0، 0/4، 0/5 و 0/3 درصد) در جیره به صورت آزمایش فاکتوریل (4×2) استفاده و تاثیر آن ها بر عملکرد و مورفولوژی روده کوچک جوجه گوشتی بررسی شد. وزن اندام های داخلی، مورفولوژی روده کوچک، خصوصیات اسکلتی، و عملکرد وزن در طی 49 روز آزمایش بررسی شد. در 49 روزگی، بیشترین وزن نسبی و طول نسبی سکوم در گروه حاوی 0/5درصد پوسته ذرت و کمترین آن ها در گروه های 0/4 و0/5 درصد ویتاسل مشاهده شد(0/05>p). با افزایش محتوای فیبر جیره در 49 روزگی، طول روده کوچک (0/05>p)، وزن نسبی ژژونوم(0/01>p) و ایلئوم (0/05>p) افزایش یافت و این افزایش برای گروه 0/5 درصد ویتاسل بیشترین بود. ویتاسل باعث افزایش نسبت طول پرز به عمق کریپت در ایلئوم 49 روزگی شد(0/01>p). از نظر اثر متقابل نوع فیبر و سطح آن در 49 روزگی، ویتاسل به ویژه در سطوح 0/4 و0/5 درصد، باعث افزایش طول پرز، نسبت طول پرز به عمق کریپت و کاهش عمق کریپت در دودنوم، ژژونوم و ایلئوم شد، در حالی که پوسته ذرت به ویژه در سطوح 0/4 و0/5 درصد تاثیری مخالف داشت. سطوح 0/5 درصد ویتاسل و پوسته ذرت در جیره به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد سلول های گابلت را در دودنوم نشان دادند، اما در ژژونوم و ایلئوم سطوح 3/0، 4 /0و 0/5 درصد ویتاسل بیشترین و سطوح 0/4 و0/5 درصد پوسته ذرت کمترین تعداد سلول های گابلت را در 49 روزگی نشان دادند(0/01>p). سطوح 0/4 و0/5 ویتاسل باعث افزایش خاکستر استخوان درشت نی شده و گروه 0/5 درصد پوسته ذرت کمترین میزان را نشان داد (0/05>p). ویتاسل نسبت به پوسته ذرت باعث کاهش رطوبت بستر در 28 روزگی شد (0/05>p). سطوح 0/4 و0/5درصد ویتاسل و پوسته ذرت به ترتیب کمترین و بیشترین درصد رطوبت بستر را در 49 روزگی نشان دادند. سطوح و 0/4 و0/5 درصد ویتاسل باعث افزایش سرعت رشد و بازده غذایی شد ولی نسبت های 0/4 و0/5 درصد پوسته ذرت بر رشد تاثیری نداشت (0/01>p). بین سطوح مختلف ویتاسل جیره با طول روده کوچک، طول نسبی قسمت های مختلف روده کوچک، تعداد سلول های گابلت در دودنوم، ژژونوم و ایلئوم، افزایش وزن روزانه رابطه خطی افزایشی و با ضریب تبدیل غذایی و رطوبت بستر رابطه خطی کاهشی وجود داشت. رابطه خطی افزایشی بین سطوح پوسته ذرت و وزن نسبی سکوم و ژژونوم، رطوبت بستر، ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن وجود داشت. همچنین رابطه خطی کاهشی بین سطوح پوسته ذرت با ارتفاع پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در روده کوچک مشاهده شد(01/0>p). در این تحقیق مشاهده شد که رفتار فیبر نامحلول فرآوری شده در مورد مورفولوژی روده کوچک و عملکرد کاملاً متفاوت با فیبر معمولی است و تاثیر مثبت ناشی از افزودن فیبر فراوری شده بر عملکرد را می توان به اثر مطلوب این افزودنی در بهبود مورفولوژی روده کوچک نسبت داد. بهترین نتایج با استفاده از سطح 5/0 درصد فیبر فراوری شده بدست آمد.
مهدی عابدینی سانیجی فرید شریعتمداری
این آزمایش به منظور مقایسه اثر گیاهان دارویی، اسید آلی و آنتی بیوتیک محرک رشد در جیره بر پایه جو بر عملکرد، فاکتورهای خونی، سیستم ایمنی، مرفولوژی روده و قابلیت هضم مواد مغذی جوجه های گوشتی انجام گرفت. از تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی یک روزه ماده سویه راس در طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار و تعداد 20 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل1) جیره حاوی 20% جو(به عنوان شاهد جو)، 2) شاهد جو + 0/1درصد مخلوط گیاهان دارویی (آنتی بیوفین)، 3) شاهد جو+ 0/2 درصد اسید آلی (فرمایسین)، 4) شاهد جو + (ppm15) آنتی-بیوتیک (ویرجینامایسین) ، 5) جیره بر پایه ذرت و سویا ( به عنوان شاهد ذرت) در نظر گرفته شد. در تمامی جیره های حاوی جو از آنزیم استفاده گردید. فاکتورهای اندازه گیری شده شامل: وزن بدن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، درصد لاشه، درصد چربی بطنی، وزن نسبی سینه، ران و کبد، وزن نسبی بورس و طحال و مرفولوژی روده کوچک بودند. برای تعیین اثر تیمارهای آزمایشی در پاسخ آنتی بادی نسبت به تزریق آنتی ژن گلبول قرمز گوسفند در 21 و 35 روزگی تزریق آنتی ژن و در دو نوبت(27 و 42 روزگی) خونگیری انجام شد، همچنین کلسترول و تری گلیسیرید سرم در42 روزگی اندازه گیری شد. آنالیز داده ها به وسیله نرم افزار sas و مقایسه میانگین ها توسط آزمون دانکن انجام گردید. نتایج آزمایش نشان داد که تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی از نظر خوراک مصرفی وجود نداشت. وزن بدن در 42 روزگی معنی دار بود (0/05 > p)، به طوری که تیمار آنتی بیوتیک بالاترین وزن بدن را نشان داد. ضریب تبدیل 42 روزگی در بین تیمارهای آزمایشی معنی دار بود(0/05 > p). به طوری که بالاترین و پایین ترین ضریب تبدیل به ترتیب مربوط به تیمار شاهد جو و تیمار آنتی-بیوتیک بود. تحریک سیستم ایمنی به وسیله تیمارها در دو مرحله ارزیابی گردید و مشخص شد که عیار آنتی بادی بر علیه گلبول قرمز گوسفند در تیماراسیدآلی در نوبت دوم خونگیری بالاتر از سایر تیمارها بود (0/05 > p). سطح کلسترول و تری گلیسرید سرم نیز تحت تاثر تیمارها قرار گرفت (0/05 > p). بالاترین و پایین ترین میزان کلسترول به ترتیب برای تیمار آنتی بیوتیک و گیاهان دارویی بود. اثر تیمارهای مختلف بر ارتفاع پرزهای دئودنوم و ژژونوم نیز معنی دار بود (0/05 > p). قابلیت هضم مواد مغذی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت.