نام پژوهشگر: ابراهیم محمدی
عفت مامور مرادعلی واعظی
بحران اساسی بشر در جهان امروز، فاصله گرفتن از معنویت و فقدان ارزشهای اخلاقی و سرگشتگی انسان است. کشور هایی که مثل ایران از فرهنگ پر بار و گرانقدر ارزشهای معنوی و اخلاقی سرشارند، نباید دغدغه فقدان معنویت را داشته باشند؛ زیرا اندیشمندان بزرگ، آثار گرانسنگی به جا گذاشته اند که می تواند در همه ی شوون و سطوح زندگی کارساز باشد . این پژوهش بررسی و واکاوی دو اثر ارزشمند دوران معاصر است که می توانند بر افراد و جامعه تأثیر سازنده ای داشته باشند. مضامین عرفانی و اخلاقی کتاب حجم سبز سهراب سپهری با مثنوی عرفانی اسرار خودی، اقبال لاهوری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. معرفی اجمالی شخصیت و جامعه اقبال و سپهری و دیدگاههای هر کدام برای شناخت بهتر از انسان،جهان و آفریدگار متعال هستی، محور اساسی این پژوهش است و سعی شده است که از نکات و موضوعات، تکراری و غیر مربوط خودداری گردد، تا نتایج دقیقتری به دست آید. اقبال لاهوری در اسرار خودی با بیانی عـارفانه ا نسان مسلمان آسیایی شرقی را در برابر دسیسه های غـرب آگاه و بیدار می سازد و ضمن توجه او به داشته های خویش، راه کمال را به او نشان می دهد. سپهری نیز در حجم سبز توا نسته است ا نسان سرگشته را به ساحل آرا مش رهنمون شود و از طریق ارزشهای معنوی و عرفانی به کمال مطلوب متوجه سازد. در بسیاری موارد اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه آنها قابل بررسی بوده در این پژوهش هم به آنها پرداخته ام. مثلا عشق آرام و انفرادی سپهری با عشق پویا و پر شور اقبال به کلی متفاوت است، سپهری اهل توکل و رضاست ولی اقبال تلاش و مبارزه را هم به توکل و رضا می افزاید. وحدت وجود سپهری همان است که عرفای پیشین گفته اند ولی اقبال به اتحاد مسلمانان و ساکنان مشرق زمین توجه بیشتری دارد و سعادت آنها و راه رسیدن به خداوند را اتحاد و یکدلی می دانند. هر دو خودشناسی را شرط اصلی معرفت می دانند ولی خودی در اقبال پر رمز و راز است. خود اقبال ابعاد گسترده تری دارد، تا خودی که در آثار سپهری توصیف شده است. سپهری به جنبه ی فردی انسان توجه دارد ولی اقبال نقش اجتماعی او را مهم می دانند. سفر در شعر سهراب سپهری بیشتر جنبه ی انفسی دارد ولی در شعر اقبال لاهوری آفاق و انفسی است هر دوی آنها سیر در آفاق و انفس را از آموزه های ناب قرآن فرا گرفته اند.