نام پژوهشگر: فریبا خیاطی
فریبا خیاطی محمد علی نظری
اصطلاح هیجان از ریشه لاتین emovere به معنی حرکت ، تحرک ، و حالت تنش مشتق شده است. تعریف اساسی از هیجان باز می گردد به " یک حالت احساسی که شامل تفکرات ، تغییرات فیزیولوژیکی و یک تظاهر رو به بیرون یا رفتاری می باشد " هیجانات تغییر دهنده ارزیابیها از موقعیت ها ، آمادگی برای حالات مختلف از افکار و اعمال و احساسات ، اظهارات و رفتارهایی است که موثر بر هیجانات و رفتارهای دیگران هستند ، از این رو هیجانات از عناصری بسیار فراتر از احساسات متشکل شده اند(پاروت،1995،به نقل از فلدمن و سالوی2002). به عقیده لونسون(1994)هیجانات پدیده های فیزیولوژیکی روانشناختی،با حیات کوتاه مدت هستند که الگوهای کافی از سازگاری را برای تغییر تمناهای محیطی فراهم می کنند(کلتنروگراس1999).هیجانات هنگامی که شامل منظومه ای از خصوصیات باشند می توانند فهمیده شوند،این خصوصیات شامل ارزیابی،آمادگی برای فکرکردن و عمل در جهات خاص،تغییرات فیزیولوژیکی ،علائم اجتماعی بعلاوه احساسات می باشند(فلدمن و سالوی2002)بطور کلی توانش های هیجانی درتشخیص پاسخ های هیجانی مناسب در مواجهه با رویدادهای روزمره،گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات،نقش موثری دارند. تحقیقات اخیر نشان می دهند که سیستم های عصبی شناختی و هیجانی باهم کار می کنندتا رفتار،راهبردهای عقلانی را شکل دادهه و بعنوان واسطه عمل نمایند،حتی روانشناسان معاصر از این دیدگاه که شناخت برتر از هیجان است فاصله گرفته ودر جهت تأکید برکارکرد هیجان حرکت کرده اند.بنابراین براساس نظریات و تحقیقات جدید در روانشناسی و نوروآناتومی هیجان اغلب یک عنصر حیاتی قابل استفاده ای برای انطباق با موقعیت اجتماعی می باشد.شاید یکی از جهانی ترین تأثیرات هیجان این باشد که افکار و پاسخ های ما را رنگ آمیزی می کند(سیاروچی،فورگاس و مایر2001). در زندگی روزانه ما هیجانات بسیار شایع بوده و نقش کلیدی در ارتباطات غیرکلامی ایفا می کنند.ارزیابی هیجان می تواند کیفیت تعامل افراد را با یکدیگر بهبود بخشد.ازدیدگاه فلسفی،دکارت شش هیجان اولیه را مطرح می سازد؛ تحسین، عشق، نفرت، کشش، خوشی و غم.از نظر دکارت، آمیزه این شش هیجان، احساس ها و هیجان های فرعی دیگر را سبب می شود(کاویانی، پورناصح و گلفام،1384). با الهام از نظریه داروین،اکمن 6 جلوه جهانی صورت را مطرح کرد: شادی، تعجب، عصبانیت، تنفر، غم وترس.فیزیولوژیست ها هیجانات را در یک فضای n بٌعدی نمایش می دهند. مثلاً در نظریه شناختی از فضای دو بٌعدی خوشایندی/ انگیختگی بحث می شود. خوشایندی عبارت است از روشی که فرد یک موقعیت را از خوشایند تا ناخوشایند ارزیابی می کند، و انگیختگی بیانگر درجه هیجانی است، که فرد از آرامش تا هیجان زدگی احساس می کند(چنل،کرونگ،گراندجین و پان ؛2005). درواقع هیجان ها،الگوی واکنش ارگانیزم نسبت به محرک های درونی و بیرونی تلقی می شوند که در ابعاد خوشایند ـ ناخوشایند(نزدیکی ـ اجتناب) و تحریکی ـ بازداری تجلی می یابند و بطور تدریجی از انگیزه ها متمایز می گردند(خداپناهی،1385). لانگ و همکارانش(1990) دو بٌعد برانگیختگی و جاذب بودن را ازجنبه خوشایندی- ناخوشایندی هیجان ها قابل تفکیک می دانند و معتقدند هیجان های مثبت و منفی می توانند در دو سوی محورهای برانگیختگی و جاذب بودن مشاهده شوند(کاویانی و همکاران،1384). شاید بتوان به آسانی از روی جنب? شهودی رفتار یک فرد به این امر که آیا فرد هیجانی را تجربه می کند یا نه پی برد.شواهد علمی عنوان می کنند که اندازه گیری حالت هیجانی افراد یکی از مسائل بسیار مشکل در این زمینه است(ماووس،رابینسون ،2009).دستگاه عصبی از بخشهای مختلفی چون: دستگاه عصبی مرکزی شامل مغزونخاع شوکی، دستگاه عصبی پیرامونی و دستگاه عصبی خودمختار تشکیل شده است.دستگاه عصبی خودمختار در جریان پدیدایی رفتارهای هیجانی نقش مهمی ایفا می کند زیرا فعالیتهای درونی بدن مانند کنترل ماهیچه قلب، ماهیچه های صاف و دستگاه معده- روده ای و آزادسازی هورمونهای درون ریز به آن بستگی دارد(خداپناهی،1385)، و یک سیستم فیزیولوژیکی همه منظوره جهت تعدیل عملکردهای محیطی است(اهمن،هام و هیوجدال ،2000،به نقل از ماووس و رابینسون،2009).این سیستم شامل شاخه های سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد.بخش سمپاتیک دستگاه عصبی خودمختار در زمینه فعالیتهای اضطراری مانند آماده سازی ارگانیزم برای جنگ و گریز،و بخش پاراسمپاتیک با ایجاد آرامش ارتباط دارد(خداپناهی،1385). امروزه می توان با استفاده از وسایل اندازه گیری مناسب تغییرات فیزیولوژیک هیجان را اندازه گیری کرد.عمومی ترین ارزیابی شاخصهای فعالیت سیستم عصبی خودمختار براساس پاسخ برقی پوست و یا پاسخ قلبی-عروقی می باشند.پاسخ برقی پوست، نوعاً برحسب میزان رسانایی پوست(scl) یا پاسخ های کوتاه مدت رسانایی پوست (scrs) اندازه گیری می شوند.معمولاً اندازه گیری های قلبی- عروقی شامل ضربان قلب(hr) ، فشارخون(bp) و تغییرپذیری ضربان قلب (hrv) می باشند،که هر یک از این اندازه گیریها برحسب اینکه ابتدا فعالیت سمپاتیک،پاراسمپاتیک یا هردورخ می دهد ،تغییرمی کنند (کاکیپو،برنستون،لارسن،پولمن و ایتو ،2000،به نقل از ماووس و رابینسون،2009).