نام پژوهشگر: ابوالفضل داودی
سید جواد درخشن ابوالقاسم دادور
هنر در حیطه فرهنگ و محیط اجتماعی، زائیده اندیشه است که در این میان هنر دوره قاجار نیز از تمایلات فکری و فرهنگی تأثیر می پذیرد. که درمیان هنرهای عهد قاجار نقاشی جایگاه ویژه ای بین درباریان داشته است.در واقع این هنر را می توان در دو طبقه بررسی کرد: نقاشان درباری نقاشان بازاری. نقاشان درباری کارهای مربوط به دربار از جمله دیوارنگاری ،نسخه آرایی ،پیکره نگاری و همچنین نقاشیهای لاکی و مینایی و شکل گیری روزنامه های دولتی و سفرنامه های شاه را انجام می دادند. آنها علاوه بر دربار گاهی برای اعیان و اشراف هم کار می کردند. نقاشان بازاری طراحی ها و نقاشی هایی را برای فروش در بازار برای عامه مردم تدارک می دیدند و آثار هنری خود را مستقیماٌ در بازار می فروختند. آنها داستانهای عامیانه و کتابها و روزنامه ها را شکل پردازی می کردند. یا روی قلمدان و قاب آیینه و صندوقچه و جلد کتابها نقاشی های لاکی می کشیدند.در این پایان نامه سعی شده تا با شناخت سیر تفکر و دیدگاه نقاشان درباری نسبت به بکارگیری سایر هنرهای هم عصر خود نظیر پارچه و لباس در آثار خود و اینکه چه تأثیری بر زیبایی این هنر داشته است ، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی با تجزیه بصری زیبایی شناسانه و تحلیلی کیفی جامعه شناسانه است، با روش گردآوری داده ها از طریق اسنادی، کتابخانه ای و مشاهده ای صورت گرفته است. اهداف این پروژه بررسی و سیر تحول نقوش و نمادهای بکاررفته در تزئینات و البسه نقاشی های قاجار و همچنین تجزیه و تحلیل زیبایی شناسانه نقوش و نمادهای بکاررفته در تزئینات البسه این نقاشی ها می باشد .
فریده دشتی اردکانی ابوالقاسم دادور
چکیده هنر در فلات ایران تاریخ مداوم و بسیار کهنی دارد. اهمیت خاص هنر ایرانی تزیین و زینت¬بخشی است نه بازنمایی هنر. در میان بارزترین و مهم¬ترین دستاوردهای هنری ایرانیان می¬توان به اشیایی ساخته شده از سفال، طلا، نقره، برنز، بلور و... اشاره کرد که به عنوان ظروف آشامیدنی مورد استفاده قرار می¬گرفته است. بر روی ساغرها، جام¬ها و پیاله¬های ایران باستان، آرایه¬های ظریف و متنوعی از جمله نقوش جانوری، اساطیری، گیاهی و... دیده می¬شود. این طرح¬ها معمولاً به طرز جالبی ساده شده و با طبیعت¬گرایی تلفیق گشته¬اند. با بررسی این دستافریده¬ها امکان شناخت و درک مفاهیم ذهنی ایرانیان باستان و همچنین نوع زندگی اجتماعی و فرهنگی جوامع آن دوران برای ما مشخص می¬شود. در این پژوهش سعی شده که انواع، اشکال، نقوش، تزیینات، مضمون¬ها و جنس تعداد محدودی از ظروفی را که برای آشامیدن شراب طی دوره¬های ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی در مراسم جشن¬ها و ضیافت¬ها به کار می¬رفته مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. بر این اساس تعدادی از ریتون¬ها، پیاله¬ها، ابریق¬ها، جام¬ها و جام¬های لب¬تخت این چهار دوره بررسی شده. آنچه که از این پژوهش نتیجه گرفته شده این است که سیر تغییر و تحول ساخت ظروف یاد شده تحت تأثیر هنرهای شرق قدیم مانند عیلام، بابل، آشور، اورارتو، لرستان، زیویه و همچنین یونان بوده است. واژگان کلیدی: فرم، نقشمایه، ساغر، ماد و هخامنشی، پارت و ساسانی
مهدی سرخی زاده یزدی محمد محسین جعفری نعیمی
در معماری اسلامی، به ویژه در شرق اسلامی و ایران ساخت گنبد در بنا، تکامل و تحول فرائانی یافت و بنای گنبد دار به تدریج بر دیگر سبک ها پیشی گرفت و در روزگار سلجوقیان در معماری مساجد به طور کامل جانشین شبستان ستون دار شد. گنبد اصولاً جنبه حفاظتی دارد ولی این عنصر حفاظتی نیز مانند عناصر انتفاعی، عملاً دارای جنبه های هنری است و به عبارت دیگر ذوق و سلیقه ی زیبایی خواهی در آن وجود دارد و انواع ساده و به خصوص نوع دو پوششی آن را می توان در زمره ی هنرهای تزئینی محسوب داشت. جلوه گنبد و عظمت آن با تزیین تکامل یافت. تزئیناتی که در معماری با مصالح بکاربرده شده در ساخت گنبد ارتباط مستقیم داشت . نقشها و طرح ها بر روی گنبد با به کارگیری کاشی و روش های کاشی کاری و همچنین چیدمان آجر و قرار گیری آنها در کنار هم و استفاده از رنگ هایی که در طبیعت موجود بود با ذکر نام حضرت حق و به صورت کتیبه جلوه گر شده است. در این رساله به روش توصیفی تحلیلی نقوش روی گنبد هشت نمونه از ابنیه قدیمی شهر یزد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت . علاوه بر نقوش طرح ها و مصالح مورد استفاده در تزئینات روی گنبد بناهای مذکور در تحلیل و نتیجه گیری نهایی مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از مطالعه و بررسی نقوش روی گنبدهای انتخاب شده در یزد بعضی از نقوش با آرایش آجری و بخشی نیز با کاشیکاری روی گنبدها جلوه گر شده اند .پوشش بیرونی بعضی از گنبدها از آجر و چیدمان آن بوده که منجر به نقش اندازی و جلوه ای برای زیبایی و تزیین گنبد بوده است و روی پوسته بعضی دیگر از این گنبدها تزیینات کاشی کاری با انتخاب نوع کاشی و نوع رنگ به کاررفته در آن زیبایی را به این سازه های معماری اسلامی داده است . مبانی نقوش مثل : تکرار، تنوع، تقارن، توازن، وحدت نیز مورد مطالعه قرار گرفت و با توجه به اینکه تکرار نشان از ذکر است و وحدت در عین کثرت همه اجزا را به نقطه مرکزی گنبد می رساند و همچنین از حیث روانشناسی رنگ، رنگهای استفاده شده رنگهای پاک هستند ؛ نمود رنگ ایمان، رنگ دانش ( آبی و زرد ).
روناک کردی ابوالفضل داودی
جامعه امروزی ما با توجه به گستردگی های ارتباطی به سرعت در حال تغییر و تحول می باشد. یکی از این عوامل تاثیرگذار در سبک پوشش جوانان وجود گروه هایی با فرهنگ زیرزمینی می باشد. اکثر سبک ها و نمادهای مورد استفاده در این گروه ها خارج از دامنه ی تحمل و پذیرش فرهنگ جاری است و با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی تناقض دارد. از آنجا که پوشش مردم به عنوان یک پدیده و محصول اجتماعی با فرهنگ، سنت و ارزش های اجتماعی پیوند دارد، در این پایان نامه انواع سبک های پوشش و نمادهای مختلفی که توسط جوانان استفاده می شود مورد بررسی قرار گرفت و نمادهای دو فرهنگ زیرزمینی یعنی شیطان پرستی و موسیقی زیرزمینی بررسی شد و اثرات آنها بر نحوه پوشش جوانان پسر شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش پیمایشی و اسنادی استفاده شده و بر اساس پرسشنامه نتایج تجزیه و تحلیل شدند. نهایتاً در بخش عملی طرح یکی از نمادهای مورد استفاده در فرهنگ زیرزمینی که ریشه ایرانی دارد انتخاب و همراه با رنگ و طراحی لیاس هایی که مورد پذیرش جوانان می باشد ارائه شد.
انسیه طاهره آقایی میبدی ابوالفضل داودی
هدف اصلی این پژوهش بررسی زیبایی شناسی ساختار و فرمِ نقوش زیلو بوده و از طریق توصیف و تحلیل داده های موجود به این پرسشها پاسخ داده شده است : چگونگی تبیین مبانیِ زیباییِ طرح و نقش زیلو و همچنین وجه تمایز این دست بافته با دیگر زیراندازهای سنتی. دراین راستا از میان زیلوهای موجود در "موزه زیلوی میبد"، پنج فرد* زیلو پس از تقسیم جامعه آماری به قسمتهای همگن، به صورت نمونه های تصادفی ساده مستقل ، استخراج و از بین نقوش این پنج زیلو، بیست نگاره شاخص برای بررسی زیبایی شناسی انتخاب شدند. پس از مطالعه این نقوش ، ارزشهای بصری و زیباشناختی شناسایی شده و به درک انسجام طرح و رنگ این نقوش و ترکیب بندی معقول آنها در بستر فرهنگی زمان تولید زیلوها منجرشد. دستاورد این پژوهش طراحی زیلوهای نوگرا متناسب با خواسته ی بازار و مبتنی بر اصول طراحیِ گرافیک می باشد.
الهه رمضانپور ابوالفضل داودی
هدف هنرمند در هنر پرداختن به آفرینش هنری و بیان نگرش ها و ارزش ها، فرانمایی عواطف و احساسات یا ابراز تمایلات نا آگاهانه است.آنچه ابراز میشود احساسات یا ابراز تمایلات خود آگاه و نا خودآگاه است که با انتقال مستقیم یا خیال پردازی مشترک از سوی مخاطب دریافت می شود ..با این وجود برای انتقال ایده ها و نگرش و ارزش ها در هنر کاربردی طراحی پارچه استفاده از سیستم رنگرزی پلی کروماتیک(چند رنگی) که یک سیستم صنعتی هنری است را انتخاب کردیم..سیستم مذکور یک روش چند رنگی است که در طی این پروسه پارچه چندین رنگ می شود و طرح هایی را به وجود می آورد که شبیه به سیستم چاپی می باشد و نیاز به یک ماشین رنگرزی دارد که قابلیت استفاده از چندین محلول رنگ را در مخزن های مجزا داشته باشد.بنابراین پس از تحقیقات ما را بر آن داشت که با ساخت آزمایشگاهی یک دستگاه طراحی پارچه هایی را انجام دهیم که از سیک انتزاعی پیروی میکند.در این تحقیق کوشیدیم که نشان دهیم یک طراح پارچه چگونه با استفاده از بداهه سازی و خلاقیت های ذهنی نقش هایی را در حین عملیات تولید پارچه به وجود می آورد که شبیه به سیستم چاپ باشد اما نیاز با شابلون و میز شابلون و و نرم افزار های مربوط به این سیستم را نداشته یاشد.همچنین بتواند طرح های انتزاعی که باطل کردن یک شکل قابل مشهود میباشد را به طور مکرر و تخمینی تکرار کند.با توجه به پژوهش که یک روش تجربی است ،پس آزمایشات لازم به این نتیجه رسیدیم که این پروسه قابل اجرا و جدید میباشد .و میتواند پارچه هایی را شبیه به سیتم چاپ به صورت یک رو و دورو به وجود آورد و صرف عملیات پر هزینه چاپ با شابلون های متعدد و یا سیکل های مکرر رنگرزی جلوگیری کند و سبب ایجاد طرح های انتزاعی شود.
مهدیه مباشر شهرزاد امین شیرازی
روش معمول در ارتباط با تعیین نوع بافت، با تخریب پارچه همراه می باشد و بدین صورت می باشد که نخ های تار از یکدیگر جدا شده و از این روش، نوع بافت و راپورت بافت تعیین می گردد. در رابطه با پارچه های سنتی و قدیمی تشخیص نوع بافت می بایست به گونه ای باشد که پارچه صدمه ای نبیند. برهمین اساس در این تحقیق، انواع پارچه های سنتی یزد مورد بررسی قرار گرفت و انواع بافت و خصوصیات نخ های تار و پود آنها از طریق روشهای استاندارد معمول تعیین گردید. با توجه به بررسی های انجام شده و نوع بافت نمونه ها، 6 نوع پارچه انتخاب شد و با استفاده از تصاویر میکروسکوپی بدست آمده از این پارچه ها و امکانات پردازش تصویر نرم افزار مطلب، برنامه ای نوشته شد که با دریافت تصویر میکروسکوپی نوع بافت پارچه توسط نرم افزار تعیین می گردد
حسن توکلیان ابوالفضل داودی
پارچه های دابی بخش زیادی از صنعت نساجی را تحت پوشش خود قرار می دهند و همواره یکی از دغدغه های طراحان پارچه و لباس و به طور اختصاصی در این پژوهش ، طراحان پارچه های پیراهنی ، ارائه طرح های مناسب و به موقع به بازار جهت ایجاد رضایتمندی در مشتری ،با توجه به نیازهای وی بوده است . لذا شناخت ساختار نقش ها و رنگ های پارچه های پیراهنی در ایران از سال 1387 تا 1393 ، وشناخت نیازهای واقعی مشتری با توجه به بررسی طرح های گذشته و موجود در بازارمساله مورد مطالعه در این پژوهش قرار گرفت تا با توجه به پیشینه سفارشات مشتری بتوان پیش زمینه ای جهت ارائه طرح به وی برای طراح و تولید کننده فراهم گردد . درهمین راستا ، جهت سازماندهی روند کارهای عملی پژوهش از روش qfd به عنوان ابزاری که تبدیل کننده نیازهای واقعی مشتری به ویژگی های محصول یا خدمت می باشد و در آن با روشی مدون و ساختار یافته به گردآوری نیازهای مشتری پرداخته خواهد شد استفاده شد تا بر اساس آن و با توجه به منابع سازمانی و توانایی های سازمان بتوان به نیازها و خواسته ها مشتریان پرداخت .qfd ،سیستمی است که نیازمندی های مشتری را به محصول مناسب وی تبدیل میکند. بر همین اساس جمع آوری نمونه پارچه ها و طرح های پیراهنی بافته شده در طی سال های مورد نظر پژوهش و طبقه بندی آنها با ارائه جدول های تفکیک شده از لحاظ نقش و رنگ به عنوان گام اول این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت . سپس ارائه پرسشنامه های روشqfd ، جهت شناسایی نیازها و خواسته های مشتریان در دستور کار قرار گرفت . سپس تحلیل پرسشنامه های تفکیک شده در روش میدانی ، و ارائه جدول ها و نمودارها بر اساس نیازهای واقعی و مورد انتظار مشتری مورد بررسی قرار گرفت تا از طریق آنها به نتایج پژوهش دست یافته شود . همانطور که از نتایج نمودارها و جداول نیاز ها و خواسته های مشتری بر می آید ، طرح های ساده تترون و کجراه به عنوان اولین نیاز مشتریان مطرح شدند که با مقدار متراژی که روند صعودی این ژانر را در سال 1393 در نمودارها نشان می دهد مطابقت دارد . و این بدان معناست که با توجه به ندای مشتری این نوع طرح ها همچنان مورد اقبال مشتریان خواهد بود و احتمال ادامه درخواست این نوع طرح ها در سال های آتی به عنوان اولین انتخاب مشتریان نیز وجود خواهد داشت .پس از آن طرح های چهارخانه عدسی در مرتبه دوم و چهارخانه ریز در مرتبه سوم و در آخر طرح های راه راه ریز به عنوان گزینه آخر از انتظارات و خواسته های مشتریان مورد نظر قرار گرفتند .
مریم نیایش ابوالقاسم دادور
در این پژوهش به بررسی المان های هخامنشی در معماری معاصر شهر مرودشت پرداخته شده است. المان یا نماد شهری در شناخت منطقه به لحاظ تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی دارای اهمیت می باشد. دوران هخامنشی یکی از پرشکوه ترین دوران تمدن ایران بوده است. عظمت و قدرت این امپراتوری باعث گردیده بود تا بهترین هنرمندان آن دوران به خلق آثار خود در بناهای ساخته شده توسط حکمرانان این سلسله بپردازند. آثار پاسارگاد به عنوان نخستین کانون امپراتوری و معرف سبک معماری این دوره و مجموعه تخت جمشید به عنوان مرکز آیینی و تشریفاتی در شهر مرودشت منابع مطالعاتی غنی در تحقیق پیرامون هنر و معماری این دوران می باشند. از آنجاییکه شهر مرودشت وارث بخشی از قلمرو هخامنشیان است، نمادها و سبک معماری آن دوران، در هنر و معماری این شهر که مبیّن هویت فرهنگی ساکنین می باشد، مشاهده شده است. مسئله اصلی تحقیق بررسی احیای هویت هنر هخامنشی در شهر مرودشت بوده و از این جهت به فرهنگ به عنوان عامل هویت بخش معماری و ارتباط آن دو با یکدیگر توجه شده است. از این رو بررسی این المان ها در دو بخش معماری و نقش برجسته، عوامل موثر در بکارگیری آنها و تأثیرات آن بر گردشگری منطقه از اهداف اصلی این مطالعه بوده است. این پژوهش به روش کیفی-تحلیلی بوده و بر این اساس اطلاعات نظری آن با استفاده از منابع مکتوب و به روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و سپس با روش مقایسه ای-تطبیقی چگونگی استفاده از المان های هخامنشی در معماری معاصر مرودشت بررسی شده است. نتایج حاصله تأثیرپذیری از ستون های پاسارگاد، تخت جمشید و نقوش برجسته آن و نیز نقوش سفالینه های ماقبل تاریخ و دستبافته های عشایری این منطقه در هنر و معماری این شهر را نشان می دهد. در نهایت با توجه به نقاط قوت و ضعف شهر در راستای توسعه گردشگری و نیز پویایی فضای شهری پیشنهاداتی ارائه شده است.
فاطمه پناهی فاطمه شاهرودی
هنر گرافیتی یکی از مهم ترین راه ها برای بیان خواسته های فردی و گروهی در فضای شهری امروزی است که محور اصلی پایان نامه حاضر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی هنر گرافیتی ایران و انگلستان در محدوده زمانی چهار دهه اخیر به بررسی آثار دو هنرمند از کشورهای مذکور به نام های «تنها» و «بنکسی» به عنوان نمونه های موردی پرداخته است. نتایج این پایان نامه که با روش تطبیقی و همچنین توصیفی- تحلیلی بدست آمده نشان می دهد که هنرمند ایرانی در آثارش بیشتر به بیان و نقد وقایع جامعه ایران پرداخته و مسائلی که در جهان مطرح است و برای وی در درجه دوم اهمیت قرار دارد ولی تکیه بنکسی در آثارش بر رخدادهای روز جهان در گذشته و اکنون است. علاوه بر این به نظر می رسد هنرمند ایرانی محافظه کارانه تر دست به خلق آثاری با محتوای اجتماعی و سیاسی می زند ولی هنرمند غربی جسارت و صراحت بیشتری در بیان هنری خود داشته و گاه مستقیما به بازنمایی و نقد شخصیت های واقعی جامعه خود می پردازد. در آثار هنرمند ایرانی به خوبی می توان هویت ایرانی وی را تشخیص داد اما آثار هنرمند غربی نشان از تعلق وی به کشور خاصی ندارد.