نام پژوهشگر: محمد حسین خصم افکن نظام

نقش شهرداریها در مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری شهری با استفاده از مدلهای ای اچ پی- تاپسیس و مدل اهمیت- عملکرد مورد مطالعه شهرداریهای استان کردستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده مدیریت 1392
  سید اسعد حسینی   علی نصر اصفهانی

گردشگری شهری جزیی از صنعت گردشگری است که از منابع نوپای ایجاد درآمد در شهرها به حساب می آید. روند پرشتاب توسعه شهرنشینی و تغییرات کیفی آن در دنیای معاصر و حاد شدن مسائل و مشکلات زیست محیطی و اجتماعی شهرها در چند دهه اخیر، نیازهای جدیدی را به وجود آورده که اساس گردشگری شهری را در معرض تحول بنیادی قرار داده است. در این میان، موضوع چگونگی نوع گردشگری، تأمین امکانات گردشگری و تفریح و سامان دهی فضایی آن به خصوص در شهر ها به یک محور اصلی در برنامه ریزی گردشگری شهری و شهرداری ها بدل گردیده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش شهرداری ها در مدیریت و برنامه ریزی پایدار گردشگری شهری در استان کردستان تدوین شده است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و کتابخانه ای ، توصیفی، تحلیلی، علی و مطالعات میدانی است. جامعه آماری را کارشناسان شهرداری ها و کارشناسان گردشگری منطقه مورد مطالعه تشکیل داده است. روش نمونه برداری به شیوه روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است و برای تحلیل داده ها از روشهای ahp- topsis و همچنین تکنیک اهمیت- عملکرد(ipa) استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که تدوین راهبردهای توسعه گردشگری و برنامه ریزی و مدیریت محیط های اوقات فراغت شهری ، نیازمند آگاهی از قابلیت های تاریخی، طبیعی و زیست محیطی هر شهر است. یافته ها نشان می دهد که معیار های میزان طرحهای سرمایه گذاری و زیر ساختهای گردشگری نسبت به معیارهای دیگر از نظر کارشناسان شهرداری از اولویت بیشتری برای نقش آفرینی شهرداری ها در زمینه گردشگری برخوردار بوده اند و شهرداری های سقز، مریوان و بانه رتبه های اول تا سوم و شهرداری های سنندج و قروه رتبه های بعدی را در ارتباط با معیارهای شناسایی شده به دست آورده اند. در بحث اهمیت معیارها اکثر کارشناسان گردشگری اهمیت بالا را برای معیارهای شناسایی شده در نظر گرفته اند، اما در رابطه با عملکرد، اکثر شهرداریها در معیارهای نیروی انسانی متخصص، مشارکت جامعه محلی، میزان طرح های سرمایه گذاری، استفاده از فن آوری پیشرفته و رویه ها و سیاستهای شفاف در منطقه ضعف قرار دارند و در سایر موارد عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده اند. مقایسه تطبیقی نتایج نشان دهنده ی تفاوت در عملکرد شهرداری های مذکور می باشد.

ارائه الگوی رابطه ای فرهنگ سازمانی و میزان آگاهی مشتریان از برند شرکت با در نظرگرفتن نقش میانجی گری کارآفرینی شرکتی (مورد مطالعه: شرکت فرآورده های لبنی کاله آمل)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده مدیریت 1393
  سونیا کیانی   محمد حسین خصم افکن نظام

امروزه سازمان ها در راستای تحقق اهداف و مأموریت های خویش، نیازمند نیروی انسانی تحول یافته و کیفی هستند تا با استفاده از توان ذهنی و فکری خود به خلاقیت و نوآوری بپردازند. فرهنگ سازمانی یکی از منابعی است که می تواند نقش پایه ای در انگیزش و شکل دهی فعایت های کارآفرینانه داشته باشد. از سوی دیگر برای بسیاری از سازمان ها، سود یک هدف مهم است و می تواند نتیجه ساخت برندهای قوی بخاطر ارزش ویژه بالای آن ها باشد. در این راستا سازمان ها می بایست با شناسایی و تقویت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه، طراحی و ساخت برندهای قوی را تشویق نموده و به تبع آن با افزایش میزان آگاهی مشتریان از برند شرکت به هدف سودآوری بیشتر دست یابند. بر این اساس این پژوهش بدنبال آن است تا رابطه میان فرهنگ سازمانی و میزان آگاهی مشتریان از برند شرکت را با در نظر گرفتن نقش میانجی گری کارآفرینی شرکتی، بررسی و مدل سازی نماید. در این راستا از میان صنایع غذایی ایران، شرکت فرآورده های لبنی کاله به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب شده است. در این مطالعه جهت کسب داده های مناسب، از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، کارآفرینی شرکتی و آگاهی از برند بهره گرفته شده است. جهت بررسی موضوع و جمع آوری داده ها 247 پرسشنامه فرهنگ سازمانی و کارآفرینی شرکتی میان مدیران و کارکنان شرکت کاله و همچنین 171 پرسشنامه آگاهی از برند میان مشتریان توزیع گردید. روش این تحقیق از نظر اهداف و ماهیت، کاربردی و توسعه ای است و از نظر جمع آوری داده ها در آزمون فرضیه ها، روش توصیفی پیمایشی می باشد. پس از تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، نتایج دلالت بر تأیید تأثیر فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی شرکتی در قالب فرضیه اول و عدم تأثیر فرهنگ سازمانی بر آگاهی از برند در قالب فرضیه دوم و همچنین عدم تأثیر کارآفرینی شرکتی بر آگاهی از برند در قالب فرضیه سوم دارد و به علت رد برخی از فرضیه ها، مدل ارائه شده در تحقیق از طرف داده ها مورد حمایت قرار نمی گیرد.

اولویت بندی عوامل سازمانی و تعیین تاثیر آن ها بر اجرای استراتژی تجارت الکترونیک (مطالعه موردی: شرکت کشت و صنعت تیوندشت)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده مدیریت 1393
  میترا افشار   محمد حسین خصم افکن نظام

رشد سریع و روز افزون تجارت الکترونیکی در کشورهای پیشرفته، به مفهوم آن است که کشورهای در حال توسعه باید سریعا در استراتژی ها و سیاست های تجاری و بازرگانی خود تجدید نظر اساسی به عمل آورند. اکثر سازمان ها بر تاثیر اینترنت و بخصوص تجارت الکترونیک بر آینده سازمان آگاه بوده و سعی دارند استراتژی مناسبی را در این حوزه به اجرا بگذارند. در این میان، شناخت عوامل سازمانی تاثیر گذار بر اجرای استراتژی های تجارت الکترونیک، مقوله ای ضروری به حساب می آید. از این رو، در این پژوهش به دنبال اولویت بندی عوامل سازمانی و تعیین تاثیر آن ها بر اجرای استراتژی تجارت الکترونیک مورد مطالعه ی شرکت کشت و صنعت تیوندشت می باشیم. مورد مطالعه ی تحقیق، کارمندان و مدیران شرکت نمکین (کشت و صنعت تیون دشت) است که تعداد آن ها 95 نفر است. از این میان، اندازه ی نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 77 نفر بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از نرم افزار smart pls برای بخش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار expert choice به منظور اولویت بندی متغیرهای عوامل سازمانی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان 5 بعد تشکیل دهنده ی عوامل سازمانی، ترتیب اهمیت ابعاد، به صورت 1- محصول/خدمات 2- منابع انسانی 3- اندازه سازمان 4- ساختار 5- فرهنگ سازمانی می باشد. همچنین نتایج آزمون فرضیات نیز نشان داد که عوامل سازمانی بر اجرای استراتژی تجارت الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. در قسمت آزمون فرضیات فرعی نیز تنها تاثیر گذاری متغیرهای فرهنگ سازمانی و اندازه سازمان بر اجرای استراتژی تجارت الکترونیک رد گردید و سایر فرضیات فرعی مورد تایید قرار گرفتند. واژگان کلیدی: تجارت الکترونیک، عوامل سازمانی، نگرش مدیران، آمادگی سازمانی

سنجش به کارگیری ظرفیت خواهرخواندگی در توسعه گردشگری شهر اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیخ بهایی - دانشکده مدیریت 1393
  خاطره کرامت پور   محمد زاهدی

در قرن بیست و یکم، گرایشی برای شهرهای بین المللی برای ایجاد و همکاری های رسمی بین شهری ایجاد شد تا از این طریق به معرفی تاریخ، فرهنگ، هنر، جاذبه های گردشگری و سایر عناصر ملی و مذهبی خود بپردازند. امروزه قراردادهای خواهرخواندگی یکی از روش هایی است که موجب نزدیک تر شدن شهرها و تقویت ارتباط میان آن ها می گردد. پیمان های خواهرخواندگی رابطه ای دوستانه و هدفمند است که به منظور تبادل اطلاعات، تجربیات و توسعه مناسبات فرهنگی، اقتصادی، هنری، اجتماعی، فنی و سیاسی میان یک جامعه شهری با جامعه شهری مشابه خارجی برقرار می شود. شهر اصفهان به دلایل مختلفی همچون دلایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و هنری یکی از شهرهای مهم ایران به شمار می آید. برخورداری از جاذبه های گردشگری متنوع تنها جزئی از ظرفیت های بیکران این شهر تاریخی است. شهر اصفهان در صدد است با شهرهایی که دارای زمینه های مشترک تاریخی و فرهنگی هستند قراردادهای خواهرخواندگی امضا کند تا از مزایای آن سود ببرد. امروزه گردشگری به عنوان یکی از همکاران اصلی اقتصادی از روابط شهرهای خواهرخوانده در نظر گرفته می شود. این پژوهش در پی سنجش به کارگیری ظرفیت خواهرخواندگی در توسعه گردشگری شهر اصفهان می باشد.