نام پژوهشگر: عبدالمجید برقسوار
عبدالمجید برقسوار فریماه مخاطب رفیعی
چکیده همواره دغدغه شرکتها و سازمانهای تولیدی – صنعتی در زمینه استفاده از تکنولوژی اطلاعات در فرآیندهای کاری خود، این بوده است که یک سیستم جامع کامپیوتری داشته باشند که با کمک آن بتوانند کلیه فرآیندهای دستی خود را حتی الامکان بطور خودکار انجام دهند. هرچه یک شرکت دارای بخش های بیشتری شود، سیستمهای داخلی آن نیز پیچیده تر می شود. بعد از سپری شدن این دوران، شرکت ها با یک سیستم جامع اطلاعاتی پیچیده سروکار دارند که از مجموعه ای از زیرسیستم های مستقل درهر بخشی( و یا در بهترین شرایط، یکپارچه) تشکیل شده است. این مجموعه سیستم ها، حجم انبوهی از اطلاعات درون سازمان را تولید و پردازش می کند. مشکل از آنجا شروع می شودکه این سازمان ها نمی توانند داده ها و اطلاعات داخلی خود را برای بخش های مختلف خود به اشتراک گذارند و یا از اطلاعات آنها در سیستم درونی خود به صورت مشترک و یکپارچه استفاده کند. چراکه بخش های مختلف سازمان نیز به نوبه خود سیستم داخلی خود را دارند که ممکن است براساس استاندارد متفاوت و روی پلات فرم های متفاوتی پیاده شده باشد. چنین معضلی کم و بیش در سازمانهایی که با بخش های مختلف خود مبادله اسناد می کنند، وجود دارد و به سیستم داخلی بخش ها خدشه وارد کرده و آنها را دچارمشکل درانتقال اطلاعات و بهره گیریی از فناوری اطلاعات کرده است. از سوی دیگرمدت زیادی است که برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک ضرورت برای بهره برداری از منابع بالقوه سیستم ها و فناوری های اطلاعاتی شناخته شده است. برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات، فرایند منطقی گام به گام، زمانبندی شده و هدفمند است که می تواند ورود موفق فناوری اطلاعات را به سازمان تسهیل نماید. در این تحقیق به ارائه چارچوب وپلات فرم جهت یکپارچه سازی سیستم های اطلاعات در شرکت پارس دانش با استفاده از رویکرد معماری سازمانی پرداخته می شود. شایان ذکر است از آنجا که دامنه این پژوهش وسیع بود لذا جهت استقرار چارچوب طراحی شده تیمی از شرکت مذکور با محقق همراهی نمودند. در اقتصاد جهانی بسیار رقابتی امروز، تقاضا برای محصولات تولیدی با کیفیت بالا، هزینه کم و با چرخه های کوتاه تر تولید، صنایع تولیدی را وادار به تغییر مداوم روش های بهبود تدریجی به منظور اتخاذ استراتژی های عملکردی جدید کرده است. در نتیجه، الگوهای جدیدی مانند یکپارچه سازی سازمانی ظهور کرده اند. هدف شرکت ها و سازمان ها کاربرد اطلاعات به عنوان ابزاری برای به حداکثر رساندن بهره وری است. درفصل دوم چندین رویکرد تحقیقی را جهت یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی بررسی نمودیم و در پژوهشی نشان داده شد که استقرار erp لزوماً به معنا افزایش تولید نمی باشد اما بر فرآیندهای سازمانی، یکپارچگی و استاندارد نمودن در سازمان و تصمیم گیری در سازمانها اثرگذار است. در ادامه به مرور ویژگی های سیستم های اطلاعاتی یکپارچه پرداختیم: در سال های اخیر، یک انقلاب در برنامه ریزی و طراحی سیستم های روی داده است. مدیریت دیدگاه یکپارچه وگسترده شرکت را از گزینه ها وسرمایه گذاری های it اتخاذ می کند و یک سیستم erp را پیاده سازی می کند که فرآیندهای کسب و کار اصلی کل یک شرکت را درون یک سیستم نرم افزار و سخت افزاری واحد یکپارچه می سازد. سیستم های erp به عنوان سیستم های مدیریتی ظهورمی کنند که اداره منابع سازمان به شیوه ای یکپارچه را با خودکارسازی اکثر بخش ها یا توابع امکان پذیرمی سازند، به طوری که ایجاد اطلاعات موجود در زمان واقعی فراهم شود. آنها تصمیم گیرندگانی با یک مرور کلی از وضعیت این سازمان، در سطح جهانی و در هر یک از بخش های آن و در امتداد کل زنجیره ارزش (داخلی وخارجی) فراهم می کنند. سیستم های erp معمولاً سه حوزه اصلی سیستمهای کاربردی را پوشش می دهند که عبارتند از: حسابداری، لجستیک و مدیریت منابع انسانی.