چکیده : اولین بحث ها درباره امنیت در وضعیت مدرن را می توان در کتاب لویاتان اثر توماس هابز مشاهده کرد هابز معتقد است که فلسفه وجودی دولت ها تحقق امنیت است، به نظر وی انسان در یک دو راهی قرار گرفته که یک طرف آن آزادی، و طرف دیگر آن امنیت است، از نظر هابز برای تحقق امنیت، انسان بخشی از آزادی خود را که ارزش و اهمیت زیادی دارد از خود سلب و به سازمانی واگذار می کند که ایشان این سازمان رسمی قدرت را لویاتان یا دولت می نامد. بنابراین،دل نگرانی های امروز مردم در ارتباط با زندگی روزمره آنها و در برابر خطراتی است که در گذشته به بدترین گونه نمود داشته است،این موضوع، کارکردها و وظایف دولت یا حکومت را که به نمایندگی از ملت خویش عهده دار ایجاد و پایدار سازی امنیت است.تغییر می دهد و متناسب با نیازهای جدید، تقاضای فراهم سازی بستری ایمن برای زندگی شهروندان را دارد. تحت تأثیرتحولات جامعه بشری و مطالبات جدید ایجاد شده، مفهوم امنیت نیز در سه جهت اصلی تغییر یافته است: • به جای تاکید انحصاری بر امنیت حکومت، تاکید بیشتر بر امنیت مردم • به جای امنیت نظامی، به امنیت در توسعه روابط انسانی • امنیت روانی که نتیجه گسترش شهرنشینی و توسعه می باشد اخلال در امنیت روانی جامعه از مشکلات قرن اخیر است.جرائمی که سبب اخلال در امنیت روانی جامعه می شوند و روش جلوگیری از آن و ابعاد امنیت روانی در این پایان نامه بررسی شده است. به تعبیر دیگر،اگر در گفتمان سنتی امنیت، دولت به عنوان عنصر تهدید کننده وتهدید شونده تلقی می شد،در گفتمان جدید این مرجعیت به جامعه منتقل شده است، بدون این که دولت اهمیت خود را کاملاً از دست بدهد، علاوه بر این، در تعبیری مدرن از امنیت، فقط دفع یا نبود تهدید به امنیت منجر نمی شود بلکه تعقیب مداوم و مرتب ایمنی، از طریق اقدام مثبت و پیشگیرانه است که امنیت را در پی می آورد.