نام پژوهشگر: رضا سخراوی
رضا سخراوی کیومرث بشلیده
خلاصه پژوهش امروزه تقریباً همه ی سازمان ها با ویژگی های محیطی پویا از جمله تغییرات تکنولوژیکی سریع، کوتاه شدن چرخه ی حیات سازمانی و جهانی شدن مواجه می باشند (زامپتاکیس و ماستاکیس ، 2010). در مقوله ی جهانی شدن و عرصه ی رقابت سازمان ها، نوآوری و انطباق با شرایط محیطی به عنوان عوامل کلیدی در موفقیت و تداوم سازمان ها در شرایط محیطی رقابتی است (شالی و گیلسون ، 2004). اغلب محصولات جدید سودآور آن هایی هستند که برای نیاز مشتریان، اثربخش تر از و جذاب تر از محصولات رقیب می باشند و بنابراین به وسیله ی مشتری ها انتخاب می شوند و بر سایر کالاها ترجیح داده می شوند، بنابراین سازمان ها نیازمند نوآوری و توانمند نمودن کارکنان خویش برای این مهم از طریق آموزش دانش و مهارت های لازم می باشند (جونگ و همکاران، 2003). از آنجایی که یادگیری سازمانی ظرفیت مناسبی را در راستای توانمند نمودن فنی و روانشناختی کارکنان و سازمان ها جهت انطباق با شرایط محیطی متغیر و نوآوری در محصولات و خدمات را فراهم می آورد در این پژوهش به بررسی پیشایندها و پیامدهای یادگیری سازمانی پرداخته شده است. هم چنین جهت بررسی و مقایسه ی پاسخ کارکنان در ارتباط با پیاده سازی فرایند یادگیری سازمانی نیز ویژگی شخصیتی نیروی نیاز به رشد به عنوان متغیر نعدیل کننده در رابطه ی میان یادگیری سازمانی و پیامدهای آن که شامل نوآوری سازمانی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و توانمندسازی روانشناختی در نظر گرفته شده است. در فصل اول 23 فرضیه (19 فرضیه ی مستقیم، 3 فرضیه ی غیرمستقیم و 1 فرضیه ی تعدیل گر) در خصوص روابط بین متغیرها در الگوی پیشنهادی مطرح گردیدند. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ی کارکنان شرکت ملّی حفاری ایران بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 219 نفر از جامعه ی آماری به عنوان نمونه ی فرضیه آزمایی و 100 نفر نیز به عنوان نمونه ی اعتبار یابی جهت تعیین اعتبار و پایایی ابزار پژوهش انتخاب شدند. در پژوهش حاضر جهت تعیین پایایی مقیاس های مطالعه ی حاضر، از روش آلفای کرونباخ و تنصیف و جهت بررسی روایی آن ها نیز از روش تحلیل عوامل تأییدی و همبسته نمودن با یک سوال محقق ساخته استفاده شده است. بررسی نتایج این پژوهش با تحلیل های مقدماتی مختلف (میانگین، انحراف معیار و همبستگی-های مرتبه ی پیرسون) جهت کسب بینش اولیه نسبت به داده ها آغاز گردید. سپس تحلیل های پیچیده تری جهت ارزیابی برازندگی الگوی پیشنهادی صورت گرفت که همگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (sem) با استفاده از حداکثر درست نمایی نرم افزار amos ویراست 18 اعمال گردیدند. هم چنین جهت بررسی روابط تعدیل کننده نیز از روش رگرسیون همزمان در سه مرحله با استفاده از نرم افزار spss ویراست 16 استفاده شده است. نتایج حاصل از برازندگی الگوی پیشنهادی بر اساس سنجه های برازندگی مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفت که از میان مسیرهای مستقیم در الگوی پیشنهادی 5 مسیر در سطح معنی داری 05/0p< غیر معنی دار بودند، هم چنین نتایج نشان داد که از میان 3 فرضیه ی غیرمستقیم 2 فرضیه به همراه فرضیه های فرعی آن ها که شامل رابطه ی رهبری تحولی و فرهنگ یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی، نوآوری سازمانی، رضایت شغلی و توانمندسازی روانشناختی با توجه به نقش میانجی گری یادگیری سازمانی در پژوهش حاضر معنی دار می باشند و در نهایت نیز در خصوص تعدیل گری نیروی نیاز به رشد در رابطه ی بین یادگیری سازمانی و پیامدهای آن، فقط رابطه ی میان یادگیری سازمانی با نوآوری سازمانی توسط نیروی نیاز به رشد تعدیل شده بود. با وجود اینکه الگوی پیشنهادی در برخی شاخص های برازندگی هم چون ifi، cfi، gfi و nfi دارای برازش نسبتاً خوبی بود اما شاخص های دیگر نشان دادند که الگو نیاز به بهبود دارد. در الگوی نهایی که در آن 5 مسیر غیر معنی دار حذف شده ، برازش نسبتاً مطلوبی از داده ها حاصل شد.