نام پژوهشگر: یاسمن افتخاری روزبهانی
یاسمن افتخاری روزبهانی حبیب الله لزگی
در این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده تا با مقایسه ی جنبه های نمایشی داستان های مارگریت دوراس و زویا پیرزاد، قابلیّت تبدیل این متون ادبی متأثر از رمان نو، به متون نمایشی بررسی شود. جنبه های نمایشی رمان نو، برگرفته از شیوه های متأخر داستان نویسی از قبیل الگوهای جدید شخصیّت پردازی، روایت هایی با جهش زمانی و استفاده از دیالوگ برای پیشبرد روایت، توسط سردمداران این جنبش ادبی قرن بیستم فرانسه می باشد. این ویژگی های ساختاری و محتوایی در رمان نو، متأثر از سینمای مدرن و تأثیرگذار بر درام پس از جنگ جهانی دوم بوده است. از یک سو، حضور موثر و پررنگ شخصیّت های زن در آثار دوراس و نزدیکی فضای داستانیِ نوشتار وی به دنیای نمایشی و از سوی دیگر، پرداختن به جنبه های روزمرّه و شبه نمایشیِ زندگی زنان و اقلیّت های مذهبی در رمان های زویا پیرزاد، امکان تطبیق جلوه های دراماتیک در داستان های این دو نویسنده را فراهم آورده است. پژوهش حاضر سعی دارد تا با انتخاب جنبه های نمایشی مدرن در داستان های مارگریت دوراس و زویا پیرزاد و با بررسی ویژگی های خاصّ رمان نو در مقایسه با ادبیات کلاسیک، نشان دهد به چه میزان این متون ادبی ظرفیّت نمایشی دارند. در انتها نیز، یافته های این تحقیق از جمله حرکت شخصیّت اصلی زن، زمان پریشی در روایت و نقش اشیاء در نمونه های مطالعاتی، همراه با نمودارها و جداول ارائه شده است.