نام پژوهشگر: ملیحه کروخی
ملیحه کروخی میترا حبیبی
ظهور و تولد هر کدام از نظریه های برنامه ریزی شهری متناسب با زمان ، مکان و مشکلاتی است که هر کدام از این جوامع مبدأ، با آن رو در رو بوده اند. توجه به این عوامل در کاربرد این نظریه ها در مشکلات شهری کشورهای دیگر می تواند به کاهش معضلات و مشکلاتی از همان گونه بیانجامد و از تکرار اشتباهات و هزینه های بیشتر جلوگیری نماید. از جمله مشکلات کشور ما، اثرات طرح های بزرگ شهری همچون طرح های نوسازی و بهسازی بر گروه هایی از مردم در سال های گذشته می باشد. فن گرایی، کالبد گرایی و بویژه اعیان گرایی در این طرح ها و نادیده گرفتن گروه های کم قدرت شهری به نوعی عدالت این طرح ها را به زیر سوال برده است! نظریه برنامه ریزی وکالتی(حمایتی) که در دهه 70 توسط پل دیویدووف مطرح شد از جمله نظریه هایی است که به این گروه ها توجه می کند. این تحقیق ابتدا به بررسی نه اصل اساسی مطرح شده در این نظریه پرداخته و سپس با استفاده از معیارهای استخراج شده از این اصول به ارزیابی طرح نوسازی وبهسازی اطراف حرم امام رضا (ع) در مشهد جهت سنجش میزان در نظر گرفتن نیاز های دوگروه زائران و ساکنان می پردازد.بعلاوه در بخشی دیگر به بررسی و تحلیل تمامی برنامه ریزانی که به نحوی در تهیه یا اجرای طرح تأثیر داشته اند می پردازد. در ادامه تحلیل داده های آماری استخراج شده از پرسشنامه ها با نرم افزار spss صورت گرفت و از ارزیابی طرح مشخص شد ماهیت سیاسی برنامه ریزی و مسئولیت پذیری اجتماعی درمسئولان مورد پذیرش و سیاست منافع عمومی اجرا می شود و تمایل به برابری اجتماعی است، گزینه های جایگزین مناسب نه دراجرای طرح و نه برای ساکنان وجود نداشته و قبول مشارکت و نیز آموزش، از سوی مسئولین درسطوح ابتدایی قرار دارد و گرچه برنامه ریز هنجارگراست اما به علت درک متفاوت از عدالت به نفع طبقه محروم فعالیت نمی کند.