نام پژوهشگر: لیلی امیری ابراهیم اباد
لیلی امیری ابراهیم اباد مختار کمیلی
«ادبیات تطبیقی» در پی یافتن پیوند میان ادب گذشته و حال است. هر چند از مقایسه و موازنه جداست اما می توان از آن به منظور بررسی اثرگذاری و اثرپذیری آثار دوره های مختلف، بهره برد. از گذشته و در قلمرو زبان و ادب فارسی، همواره اندیشه تألیف و تصنیف اثری چون آثار بزرگان در میان ادب دوستان وجود داشته است. یکی از نویسندگان بزرگ این مرز و بوم «نصرا... منشی» است که کتاب معروفش «کلیله و دمنه» همواره مورد تقلید بوده است اما از میان همه مقلدان، «شمس سُجاسی» با آفرینش اثری تحت عنوان «فرائدالسلوک فی فضائل الملوک» گوی سبقت از دیگران ربوده و توانسته است از جنبه های مختلف اثر خود را به «کلیله و دمنه» نزدیک کند. در این پژوهش، با اشاره به جایگاه ارزشمند «کلیله و دمنه» در زبان و ادب فارسی، اثرپذیری «فرائدالسلوک» را از «کلیله و دمنه» مورد بررسی قرار داده ایم و به لحاظ زبانی، ادبی، محتوایی و داستانی دو اثر را مقایسه کرده ایم. در حیطه زبانی واژه های کهن دو کتاب، میزان استفاده از کلمات عربی، پر بسامد ترین کلمات در دو اثر و ویژگیهای نحوی و دستوری را مورد بررسی قرارداده ایم. در مقایسه ادبی سعی کرده ایم میزان استفاده دو نویسنده از هنر سازه های ادبی را برای تأثیرگذاری بیشتر کلام در سه مبحث بیان، بدیع و معانی بررسی کنیم. به لحاظ مقایسه محتوایی، سیاست، اخلاق و زن را بررسی کرده ایم و در مقایسه داستانی شروع و پایان داستانها، عناصر داستان، حجم داستان و نوع داستان را بررسی کرده ایم. در برخی مباحث نتایج مقایسه را ثبت کرده ایم و در پایان مطالب به نتیجه گیری و جمع بندی از همه بررسی ها و داده های این پژوهش پرداخته ایم.