نام پژوهشگر: مقداد نیلی احمدآبادی
مقداد نیلی احمدآبادی مهدی صادقی
چکیده افزایش دوره ای قیمت زمین و مسکن در ایران و علی الخصوص تهران، مساله ای است که اقتصاد ایان نزدیک به 30 سال است که با آن روبروست. این واقعیت از آن جهت که در این 40 سال به یک روند قابل پیش بینی تبدیل شده، در شکل دهی انتظارات عقلایی در اقتصاد هم نقش ایفا می کند و به همین جهت عامل مثبت در جذب سرمایه ها به این بخش برای کسب سودهای غیرقابل مقایسه با سایر بخش های تولیدی شده است. نتیجه این واقعیت آن شده است که سرمایه های اقتصادی به جای ورود به عرصه تولید، ترجیح نسبی به محبوس ماندن در بخش زمین و مسکن دارند و از جهت دیگر به دلیل افزایش برگشت ناپذیر قیمت، نیازمندان به نیاز اولیه مسکن از تامین یکی از ابتدایی ترین نیازهای خود ناتوان شده اند. با توجه به شکست بازار مسکن در بازگشت به نقطه تعادل و ثبت رکوردهای جدید قیمتی در هر دوره، برخی دانشمندان اقتصادی پیشنهاد می دهند تا دولت با وضع و اخذ مالیات در این بازار دخالت کند و تصمیم اقتصادی صاحبان سرمایه ای که به قصد کسب سود بالاتر در بلندمدت، بخشی از عرضه موجود در بازار مسکن را به تقاضای سودگرای خود اختصاص داده اند، متاثر کند. در این راستا، پیشنهاد شده تا در تهران نیز همانند تجربیات موفق مشابه در سایر نقاط دنیا، دولت از واحدهای مسکونی خالی از سکنه مالیات اخذ کند تا هزینه نگهداری آنها افزایش یافته و تقاضای سودگرای این بازار کاهش یابد. این پیشنهاد را با توجه به مختصات شهر تهران و آمار موجود در این باره، پس از دو فرض اساسی خود بررسی کرده ایم. مدل این پژوهش بر اساس 9 معادله ای بنا شده است که همگی استخراج شده از دو فرض اساسی وجود تعادل در بازار مسکن و برابری هزینه و درآمد خانوار هستند. این مدل قیمت خانه و درآمد خانوار متغیرهای درون زا هستند را پس از تخمین ضرایب همانند معادلات همزمان حل کردیم و از نتیجه آن نسبت تغییرات قیمت بر مبنای تغییرات مالیات را محاسبه کردیم. نتایج پژوهش نشا می دهد که با توجه به مختصات شهر تهران چنین مالیاتی نمی تواند قیمت مسکن در این شهر را کاهش دهد و حتی ممکن است آن را با افزایش مواجه کند. واژگان کلیدی: بازار مسکن، نرخ خانه های خالی از سکنه، مالیات بر ساختمانهای خالی، قیمت خانه، معادلات همزمان.