نام پژوهشگر: اعظم دامرودی
اعظم دامرودی شهلا شریفی
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای روایت های شفاهی و کتبی در زبان فارسی بر اساس الگویی که لباو در سال 1972 برای هر روایت کامل مربوط به تجربه شخصی ارائه نموده است، می پردازد. همان طور که لباو می گوید هر روایت شفاهی کامل دارای شش بخش می باشد که عبارتند از: 1ـ چکیده 2ـ جهت گیری 3ـ کنش گره افکن 4ـ ارزیابی 5ـ فرجام و 6ـ نتیجه گیری. از اهداف این پژوهش بررسی این بود که آیا روایت های شفاهی و کتبی در زبان فارسی با این الگو مطابقت دارند؟ و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان روایات شفاهی و کتبی فارسی از لحاظ الگوی لباو و ویژگی های گفتمان شفاهی و کتبی چیف وجود دارد؟ بدین منظور، 30 روایت شفاهی و 30 روایت کتبی از 30 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد جمع آوری گردید. از هر شرکت کننده یک روایت شفاهی و یک روایت کتبی استخراج شده است. میانگین سنی شرکت کنندگان 25 سال بود. در این تحقیق متغیر جنسیت در نظر گرفته نشده است. پس از جمع آوری داده ها، روایات شفاهی پیاده سازی شدند. ابتدا این روایات را بر اساس ویژگی هایی که چیف مطرح کرده است بررسی نمودیم. نتایج نشان داد که همان طور که چیف می گوید زبان نوشتار فشرده و منسجم می باشد، برخلاف زبان گفتار که به دلیل مکث، شروع غلط و پرکننده ها گسسته می باشد. روایات شفاهی طولانی تر از روایت های کتبی بودند. میانگین کلمات در روایات شفاهی 227 و در روایات کتبی 138 بود. در مورد ساختار روایات نیز نتایج نشان داد که هم روایات شفاهی و هم روایات کتبی از الگوی لباو تبعیت می کنند. تنها تفاوت در دو مقوله چکیده و نتیجه گیری بود که به نظر می-رسد در روایات زبان فارسی اختیاری هستند و راویان فارسی زبان کمتر از این دو مقوله در روایات خود استفاده می کنند ولی 4 بخش دیگر ضروری هستند. از دیگر نتایج این پژوهش این بود که اختلاف معناداری بین این دو گروه از روایات از نظر انواع ارزیابی مانند لانه گیری شده، کمیت نماها، مقایسه گرها (جملات منفی، سوالی، امری) وجود داشت. بدین معنا که ابزارهای ارزیابی-کننده در روایت های شفاهی بیشتر از روایات کتبی استفاده شده اند.