نام پژوهشگر: میترا سنگ سیاهی
میترا سنگ سیاهی میر احمد امیرشاهی
یکی از بازارهای هدفی که برای بسیاری از بازاریابان اهمیت بسیار زیادی دارد بازار کودکان است. امروزه، بخش عمده ای از فعالیت های بازاریابی شرکت ها روی هدف قرار دادن کودکان متمرکز شده است و سازمان ها سعی می کنند از راههای گوناگون و متنوع آنان را جذب کنند. یکی از این راهها تبلیغات است. تبلیغات جذاب تاثیر عمیقی بر نگرش و رفتار کودکان می گذارد و منجر به رفتار خرید و یا به عبارتی تقاضا برای محصول می شود. از آنجایی که نگرش ها پیش بینی کننده های خوبی برای رفتارهای مصرف کنندگان می باشند، می توانند به بازاریابان کمک کنند تا پیش بینی کنند مصرف کنندگان چه کالا و برندی را خریداری خواهند کرد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضراین است که با ارزیابی نگرش کودکان نسبت به تبلیغات بازرگانی تلویزیونی، راه کارهایی برای اثربخش تر نمودن آن تبلیغات به منظور برقراری ارتباط موثرتر با کودکان ارائه نماید. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تبلیغات بازرگانی تلویزیونی بر نگرش کودکان 10 تا12 ساله تهرانی طراحی و اجرا شده است. تحقیق حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده از نوع تحقیقات پیمایشی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان 12-10 ساله تهرانی تشکیل می دهند. برای آزمون فرضیه ها از روش های آزمون های تکراری و آزمون میانگین چند جامعه (anova) با کمک نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تبلیغات بازرگانی تلویزیونی بر نگرش کودکان اثر گذار است. همچنین اجزای سه گانه نگرش با یکدیگر در ارتباط هستند و همبستگی مثبت دارند؛ بدین معنا که زمانی که کودک از تبلیغات تلویزیونی بیشتر لذت می ببرد، به تبلیغات بیشتر اعتماد می کند و در نهایت قصد خرید کودک افزایش می یابد. لذا، می توان با تقویت کردن هر جزء، سه جزء دیگر را نیز بهبود بخشید. واژگان کلیدی: تاثیر تبلیغات تلویزیونی، نگرش، اجزای نگرش، کودکان