نام پژوهشگر: سمانه معصومی
سمانه معصومی پژمان خدیوی
شبکه های بی سیم امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و استفاده از آن ها در حال افزایش است. این مساله باعث شده است که محققان شبکه در پی راه حل هایی برای بهبود عملکرد و افزایش گذردهی شبکه های بی سیم باشند. یکی از این راه حل ها کدینگ شبکه می باشد که از سال 2000 بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این پایان نامه برروی بهبود گذردهی شبکه ها ی بی سیم کار شده است. در ابتدا مختصری به معرفی کدینگ شبکه و بررسی مسیریابی آگاه به کدینگ شبکه که موضوع اصلی پایان نامه است پرداخته شده است، در این پایان نامه برروی بهبود عملکرد و افزایش گذردهی پروتکل cope کار شده که در نتیجه کارهای انجام شده برروی این پروتکل منجر به ارائه ی یک پروتکل جدید شده است. در پروتکل cope هنگامی که کانال را ایده آل و بدون خطا در نظر می گیریم عملکرد شبکه خیلی خوب خواهد بود اما در واقعیت کانال دارای نویز می باشد، که باعث ایجاد خطا در رسیدن بسته ها به مقصد می شود. به این دلیل ما ابتدا با در نظر گرفتن احتمال ناموفق بسته ها در ارسال تک پخشی و همه پخشی در ارسال ها احتمال موفقیت را بدست آورده سپس در پروتکل جدید علاوه بر دریافت بسته های محلی، ارسال های همه پخشی و شنود فرصت طلبانه را هم در زمره ی ارسال های نامطمئن قرار می-دهیم. به این ترتیب عدم دریافت بسته از طریق آن ها در قالب پارامترهایی مجزا مدلسازی شده اند و تحلیلی بر اساس دو معیار میزان گم شدن بسته ها و نرخ گذردهی انجام شده است و به محاسبه ی این دو معیار در پروتکل cope و پروتکل ارائه شده پرداخته-ایم، همچنین مقایسه ای را بر حسب این دو معیار انجام داده ایم. در ادامه پروتکل جدید به این صورت ارائه شده است که در سناریوی توپولوژی cope ساده یک گره فرعی اضافه شده که دائم در حال گوش دادن به ارسال های درون شبکه است و آن ها را دریافت و ذخیره می کند که در هنگام رخ دادن خطا بوسیله ی تاخیرهای ایجاد شده در گره فرعی و میانی از آن ها برای کد کردن و ارسال به مقصدها استفاده شود. به طور مثال وقتی دو بسته بدرستی به گره میانی ارسال می شوند در این گره با ایجاد فرصت کدینگ دو بسته کد شده و به مقصدها ارسال می شود، با وجود این که گره فرعی به کانال گوش می دهد و بسته ها را دریافت می کند ولی ارسال نمی کند تا زمان رخ دادن خطا که مثلا یکی از بسته ها به گره میانی نرسد و گره فرعی که دائم درحال گوش دادن است متوجه می شود که گره میانی فرصت کدینگی برای بسته ها ندارد، سپس گره فرعی که از طریق فرصت شنیدن آن 2 بسته را دریافت کرده با فرصت کدینگ ایجاد شده آن دو را کد می کند و به مقصدهایشان ارسال می کند. شبیه سازی آن با نرم افزار ns3 انجام و به مقایسه ی نتایج آن با پروتکل cope پرداخته شده ، و در نهایت مشاهده شد که گذردهی پروتکل ارائه شده بهبود یافته-است.
سمانه معصومی محمود یحیی زاده فر
در سال های اخیر پیشرفت های قابل ملاحظه ای در استقرار حاکمیت شرکتی از طریق قانون گذاری و نظارت و نیز اقدامات داوطلبانه شرکت¬ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه صورت گرفته است. نظام حاکمیت شرکتی، مجموعه روابط میان مدیریت اجرایی، هیأت مدیره، سهامداران و سایر طرف های مربوط در یک شرکت است که با هدف ایجاد ساختاری مناسب موجب تنظیم اهداف شرکت شده و راه های دستیابی به آن اهداف و نظارت بر عملکرد را نیز تعیین می¬کند. استقرار مناسب ساز و کارهای نظام حاکمیت شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، ارتقای پاسخ گویی، شفافیت، رعایت انصاف و حفظ حقوق همه ذی نفعان شرکت¬هاست. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی شامل اندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره، دوگانگی نقش مدیرعامل، مالکیت مدیریتی، مالکیت متمرکز و مالکیت خانوادگی بر ریسک شرکت های مورد بررسی است. در تحلیل ها از داده های 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1391-1387 استفاده شده است. روش مورد استفاده برای آزمون فرضیه ها، روش رگرسیونی داده های ترکیبی است و متغیر ریسک در این تحقیق از طریق مدل capm استخراج شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین اندازه هیأت مدیره، مالکیت متمرکز و دوگانگی با ریسک وجود دارد. هم¬چنین رابطه منفی و معناداری بین مالکیت خانوادگی واستقلال هیأت مدیره با ریسک وجود دارد، ولی رابطه معناداری بین مالکیت مدیریتی و ریسک وجود ندارد. به¬علاوه رابطه مثبت و معناداری بین ساختار حاکمیت شرکتی با ریسک شرکت وجود دارد.