نام پژوهشگر: زهرا شیخ
زهرا شیخ احمد پهلوانروی
روش های تحلیل منطقه ای طیف گسترده ای از مطالعات هیدرولوژیکی است، که جهت رفع مشکل حوزه های بدون آمار و برآورد منطقه ای متغیرهای هیدرولوژیکی در نقاط بدون داده توسعه یافته اند. کاربرد زمین آمار جهت برآوردهای منطقه ای سیلاب، یک نوآوری در این عرصه محسوب می گردد. پایه و اساس این تکنیک بر درون یابی متغیرهای هیدرولوژیکی در فضای فیزیوگرافی بجای فضای جغرافیایی معمول تأکید دارد. در این تحقیق از روش های زمین آمار جهت تحلیل منطقه ای آبخیزهای استان مازندران استفاده شد. طراحی فضای فیزیوگرافی با استفاده از متغیرهای اقلیمی، فیزیوگرافی و هیدرولوژیکی حوزه های آبخیز و براساس روش های آماری چند متغیره ی cca و pca انجام شد. مناطق همگن هیدرولوژیکی براساس رویکرد همسایگی هیدرولوژیکی تعیین گردیدند. سپس از روش های کریجینگ معمولی، idw و کریجینگ ساده به منظور بررسی ساختار همبستگی مکانی متغیرهای هیدرولوژیکی و درون یابی آن ها در فضاهای فیزیوگرافی cca و pca استفاده گردید. با بکارگیری روش های درون یابی در فضای فیزیوگرافی مقادیر منطقه ای سیلاب با دوره های برگشت 10، 20، 50 و 100 سال محاسبه گردید. در ادامه با هدف ارزیابی و مقایسه ی عملکرد روش های زمین آمار از روش گشتاورهای خطی نیز جهت تحلیل فراوانی منطقه ای سیلاب استفاده شد. در این روش مناطق همگن هیدرولوژیکی براساس الگوریتم خوشه بندی سلسله مراتبی ward تعیین گردیدند. پس از بررسی همگنی مناطق بدست آمده از خوشه بندی با استفاده از آزمون های همگنی و ناهماهنگی، همگنی مناطق تعدیل گردید. براساس آزمون نکوئی برازش و آماره z dist بهترین تابع توزیع منطقه ای برای هر یک از مناطق انتخاب شد و برآوردهای منطقه ای سیلاب با دوره های بازگشت 10، 20، 50 و 100 سال براساس روابط منطقه ای بدست آمد. در نهایت عملکرد روش های زمین آمار و گشتاورهای خطی با استفاده از روش ارزیابی متقابل جک نایف و پنج شاخص آماری bias، biasr،rmse ،rmser و nash مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد کاربرد زمین آمار، رویکردی عملی، موثر و کارآمد جهت تحلیل منطقه ای سیلاب است. روش های زمین آمار بطور خاص براساس چهار شاخص bias، biasr،rmse و rmser عملکرد بهتری نسبت به روش گشتاورهای خطی ارائه می دهند و با افزایش دوره بازگشت کیفیت برآوردهای آن ها بهبود می یابد. در حالی که روش گشتاورهای خطی برای دوره های بازگشت کوتاه عملکرد مطلوبی را نشان می دهد. علاوه براین مقایسه نتایج درون یابی نشان داد، روش های درون یابی در فضای فیزیوگرافی cca نسبت به فضای فیزیوگرافی pca عملکرد بهتری را ارائه می دهند و روش کریجینگ معمولی در فضای فیزیوگرافی cca براساس شاخص های آماری، بهترین عملکرد را نشان می دهد.
زهرا شیخ سعید جمالی
ترکیبی از اندازه گیری، در دسترس بودن آب، ظرفیت اجتماعی واقتصادی برای دسترسی به آن بینش جدیدی در زمینه از مدیریت منابع آب و کاهش فقر داده است. این روش به تعریف از شاخص فقر آب (wpi) توسط سالیوان منجر شد. متدولوژی اولیه به وسیله سالیوان و لارنس برای محاسبه wpi مبتنی بر وزن مساوی متوسط برای 5 مولفه منابع، دسترسی، ظرفیت، مصرف و محیط زیست بود. در این تحقیق نیز متاثر از چارچوبwpi سالیوان و همکارانش شاخص فقر آبی به عنوان یک ابزار جامع برای ارزیابی تنش آب در حوضه رودخانه جراحی و زهره واقع در دامنه های جنوبی زاگرس میانی ایران مورد بررسی قرار گرفت وعدد 37.42 به عنوان میانگین شاخص فقر آبی(عدد شاخص فقر آبی بین 0تا100 است) در حوضه مورد مطالعه بدست آمد. همچنین مناطق اردکان چشمه سفید و امام زاده جعفر به ترتیب با مقادیر wpi 59.88 و 28.90 به عنوان بهترین وبدترین مناطق از نظر شاخص فقر آبی شاخته شدند که نهایتاً ارقام بدست آمده بیانگر آن هستند که طرح¬های مدیریتی برای بهبود وضعیت کلی فقر آب در حوضه مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد
زهرا شیخ عباسعلی وفایی
این پژوهش به بررسی تحلیلی صفت و قید از جنبه های ساختاری ، وابستگی و کاربرد بر اساس کتاب های معتبر دستور زبان پرداخته است. در ابتدا تعاریف مباحث مربوطه استخراج شده ، سپس اهد مثال هایی برای آن ها ذکر شده است و در نهایت نیز ، با دید انتقادی به تعاریف و مفاهیم نگریسته شده و هر جا ضرورت می نمود، نقدهایی بر تعاریف، ویژگی ها و ... وارد شده است. هدف از این تحقیق گشودن روزنه ای برای تحقیقات بیشتر و علمی تر در این مبحث بوده و حاصل پژوهش، نقد کردن برخی از دیدگاه ها در ارتباط با قید و صفت بوده است که در به روز کردن و هر چه علمی تر شدن دستور زبان (در این دو مقوله) می تواند حائز اهمیت باشد. کلیدواژه ها: دستور زبان فارسی، قید، صفت، ساختار، وابستگی، کاربرد