نام پژوهشگر: اکرم علمدار
اکرم علمدار حمیدرضا بهرامی
کارکنان امروزی بیشتر از گذشته درباره زندگی کاری خود فکر می کنند و نگران هستند، آنها شغل مطمئن، درازمدت و ارضا کننده می خواهند، کارمندان اغلب حرفه خود را با امید وانتظاراتی ویژه برای رسیدن به بالاترین سطح در سازمان شروع می کنند و اکثر آنها به پیشرفت خود، رسیدن به قدرت، کسب بالاترین مسئولیتها و پاداشها اهمیت می دهند. با این وجود نیروی کار در مسیر ترقی شغلی به نقطه ای می رسند که احتمال صعود از نردبان ترقی کاهش می یابد. در این ناحیه احتمال اندکی وجود دارد که شخص پس از آن ارتقای مقام یابد، این ناحیه "سکون" نام دارد. از سوی دیگر فرصتهای اندک برای ارتقاء و وجود قوانین و مقررات خشک این احساس را در فرد ایجاد می کند که در یک نظام غیر منصف گرفتار آمده است و این احساس باعث می شود فرد نسبت به شغلش نقطه نظرهای منفی پیدا کند که بدبینی مزمن، فقدان پیشرفت، دلسردی، بی علاقگی و ... از جمله نشانه های تحلیل رفتگی هستند. پژوهش حاضر با استفاده از روش همبستگی در جامعه آماری کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی کاشان (قریب به 3097 نفر در سال 90) با حجم نمونه 348 نفر انجام پذیرفت. جمع آوری اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه بسته شامل پرسشنامه سکون زدگی در مسیر پیشرفت شغلی و پرسشنامه تحلیل رفتگی "مسلش جکسون" صورت گرفت. یافته های حاصل از این تحقیق پیرامون فرضیات تحقیق نشان داد که بین سکون زدگی در مسیر پیشرفت شغلی با تحلیل رفتگی و مولفه های آن (فرسودگی عاطفی، جسمانی، کاهش عملکرد و تهی شدن از ویژگیهای شخصیتی) رابطه وجود دارد.