نام پژوهشگر: خسرو آسیوندزاده چهار محالی
خسرو آسیوندزاده چهار محالی فریبرز محرمخانی
کاربرد خشونت و ترور در عرصه سیاست و مطلق انگاری در عرصه دین و ایدئولوژی بدون تردید روند دموکراتیزاسیون جامعه را دچار اختلال و همبستگی انسانی و اجتماعی را از بین می برد. دو فاکتور خشونت و مطلق انگاری زمینه و بستر مناسبی در مبدل شدن یک گروه و یا سازمان و تشکیلات سیاسی به فرقه و مناسبات فرقه گرایانه است. موضوع پایان نامه در باره مکانیزم و چگونگی مبدل شدن سازمان مجاهدین خلق به یک گروه با ساختار و مناسبات فرقه گرایانه و تروریستی است. جمعبندی تحقیق و پژوهش مبتنی بر یافته های زیر است : مجاهدین خلق با اتخاذ شیوه های خشونت بار در مسیر کسب قدرت سیاسی ، پایگاه اجتماعی خود را از دست دادند ، انقلاب نوین ایدئولوژیک مجاهدین خلق نافی انگاره ها ، مولفه ها و روش های دموکراتیک در درون تشکیلات بود ، خودکامگی و اتوریته رهبر عقیدتی در شتاب بخشیدن به پایه ریزی شالوده های بنیادین فرقه گرایی در تشکیلات مجاهدین خلق نقش عمده ای ایفاء کرد ، قرائت و تلقی فاشیستی از دین و سیاست از عوامل مهم و اساسی در بکارگیری ترور و شیوه های قهرآمیز و تبهکارانه از سوی مجاهدین بود. روش تحقیق بر اساس یافته های کتابخانه ای و در مواردی متکی به مصاحبه با کادرهای تشکیلاتی جدا شده مجاهدین خلق است. کلید واژه : فرقه ، تروریسم ، مجاهدین خلق ، انقلاب ایدئولوژیک ، جنگ مسلحانه