نام پژوهشگر: بهاء الدین نجفی
زینب شکوهی جواد بخشوده
اثر بخشی سیاست های متفاوت قیمتی و غیر قیمتی در بخش کشاورزی بستگی به عکس العمل زارعین و اثر این سیاست ها بر رفتار تولیدی آنها دارد. بنابراین مطالعه عوامل موثر بر رفتار تولید کنندگان در بخش کشاورزی می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای اتخاذ سیاست های مناسب در این بخش باشد. رفتار تولیدی در این مطالعه تحت تأثیر سه عامل که عبارتند از عوامل درونی، عوامل بیرونی و اقدامات دولتی، بررسی شد. اثر عوامل بیرونی با استفاده از تخمین توابع عرضه کل و عرضه چند محصول عمده منطقه شامل گندم، جو، ذرت، برنج و گوجه در چهاچوب مدل تعدیل جزئی نرلاو بررسی شد. برای بررسی اثر عوامل درونی و اقدامات دولتی، عوامل موثر بر پذیرش تسطیح لیزری با استفاده از مدل لاجیت و اثر آن بر الگوی کشت و نهاده های مصرفی با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات تکنولوژی به جز محصول گندم در دیگر محصولات و عرضه کل اثر به سزایی نداشته، ریسک قیمتی نیز اثر منفی بر عرضه محصولات جو، ذرت، برنج داشته است. همچنین ریسک بارندگی برای محصولات صیفی برنج و ذرت که دارای نیاز آبی بالا هستند معنی دار شده است. به دنبال تخمین مدل لاجیت سطح زیرکشت، تحصیلات، درآمدخارج از مزرعه، دسترسی به وام، وجود دستگاه تسطیح لیزری در روستا و دسترسی به منبع آبی سد نسبت به چاه به ترتیب با اثر نهایی 3/4، 1/2، 4/1، 2، 62 و 47 درصد اثر مثبت بر پذیرش و تعداد نیروی کارخانوادگی با اثر نهایی 1/.- اثر منفی بر پذیرش تسطیح لیزری دارد. نتایج نشان داد که در پی پذیرش این تکنولوژی تمامی نمایندگان گروه های همگن زارعین الگوی کشت خود را به سمت محصولات آب برتر مانند برنج و گوجه فرنگی که محصولات پر درآمدتری نیز هستند، تغییرمی دهند. از طرف دیگر در سه محصول گندم، جو و ذرت که هر یک با چهار تنش آبی وارد مدل شد، الگوی کشت از سمت محصولات پر تنش تر به سمت محصولات با آبیاری کامل حرکت می کند. همچنین به کارگیری نیروی کار در اکثر گروه های همگن زارعین در مجموع کاهش و میزان درآمد در تمامی این گروه ها با پذیرش تسطیح لیزری با افزایش همراه می باشد. بنابراین موفقیت استفاده از این تکنولوژی به عنوان ابزاری برای مدیریت تقاضای آب در سطح مزرعه وابستگی زیادی به شرایط تولیدی کشاورزان در هر منطقه دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که چنانچه کشاورزان در دسترسی به آب با شرایطی روبرو باشند که در نتیجه آن سطوح کشت نشده و یا تنش های آبی بالا برای محصولات وجود داشته باشد، کاربرد این تکنولوژی به عنوان ابزاری برای کنترل تقاضای آب در سطح مزرعه کارآمد نخواهد بود. اگرچه گسترش این تکنولوژی را برای افزایش کارآیی نهاده های مصرفی، افزایش تولید در واحد سطح و تسهیل عملیات کشاورزی به عنوان یک ابزار مناسب می توان به کار برد.
داریوش جهانشاهی نعمت الله موسوی
هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر تعاونیهای تولیدکشاورزی بر درآمد، تولید،اشتغال و همچنین عوامل موثر بر کارایی و سود آنها می باشد به همین منظور از تعداد 106 تعاونی تولید کشاورزی با گرایش, باغبانی , گلخانه ای و صیفی جات تعداد 46 واحد آنها در پنج شهرستان استان کهگلویه و بویر احمد آمار و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردید و تابع سود و انواع کارایی با استفاده از نرم افزار eveies5 و deep وexecl تعیین گردید و نتایج برآورد تابع سود تعاونیها نشان می دهد متغیر های تعداد اعضا ء سیستم آبیاری و متغییر منطقه اثر منفی و متغییر های تنوع در فعالعیت ها , مخارج وسطح تحصیلات و سطح زیر کشت اثر مثبت بر سود دارند و متغییر فاصله از شهر و ارزش فعلی سرمایه بی معنی می باشند و میزان اشتغالزایی پیش بینی شده در تعاونیها اختلاف زیادی با اشتغال ایجاد شده دارد به طوری که میزان اشتغالزایی ایجاد شده تنها 26% از اهداف اشتغالزایی مورد نظر از طرحهای مورد مطالعه، محقق شده است که از این تعداد 55 درصد عضو تعاونی و 45درصد شاغلین غیر عضو بوده اند و از نظر ارزش دارایی، تعاونی ها روند صعودی داشته اند به طوری که بیش از 90 درصد طرحها ارزش فعلی آنها چند برابر شده است. درآمد تعاونیها دارای نوسان بالایی است بطوریکه درآمد تعدادی از آنها صفر و یا بسیار پایین است و متوسط درآمد بهره برداران 17درصد افزایش داشته است. نقش تعاونیها در تولید مشابه یافته های درآمد است وهمچنین نتایج کارایی نشان داده که سطح تحصیلات و سابقه فعالعیت و آموزش ترویجی سیستم آبیاری تاثیر مثبت بر کارایی فنی و معنی دار بوده و متغییر های اندازه تعاونی و سطح زیر کشت ومالکیت و منطقه معنی دار نمی باشد و متوشط کارایی فنی واحد ها در سطح 50? و کارایی تخصصی 3/31 درصد و کارایی اقتصادی 26? می باشد. کلمات کلیدی : تعاونی, تولید, کشاورزی, تابع سود, کارایی، درآمد، اشتغال
ابوذر روستا بهاء الدین نجفی
از مسائل مهم در کشاورزی ریسک بالای این فعالیت نسبت به دیگر فعالیتها می باشد. ایجاد تنوع در محصولات کشاورزی از راههای مقاابله با این مسأله می باشد. برای محاسبه تنوع در استان فارس در این پژوهش از شاخص های آنتروپی، تمرکز اصلاح شده، سسمپسون، بری، مارگالف، منهینیک، هرفیندال استفاده شده و همچنین عوامل موثر بر تنوع بررسی گردید. در این مطالعه از داده های پنج محصول عمده شهرستان های استان فارس شامل گندم، جو،برنج، پنبه، چغندرقند استفاده گردید. به منظور تعیین اثر عوامل تعیین کننده تنوع شامل قیمت ، هزینه تولید سالانه ، بیمه ، میزان صادرات و واردات و متوسط درآمد کشاورزی و غیر کشاورزی از داده های دوره 1388-1374 استفاده گردید این داده ها برای شهرستان های مختلف استان به صورت داده های ترکیبی استفاده گردید. نتایج نشان داد که تنوع زراعی محصولات با قیمت محصولات زراعی رابطه مستقیم و با هزینه تولید رابطه معکوس دارد. همچنین با افزایش متوسط در آمد های کشاورزی و غیر کشاورزی ، تنوع محصولات افزایش می یابد. افزون بر این بیمه محصولات کشاورزی با شاخص آنتروپی رابطه مثبت و معنا داری نشان داد. رابطه میان میزان صادرات و تنوع محصولات مثبت و رابطه میان میزان واردات و تنوع منفی به دست آمد.
میترا عزیزی سید نعمت اله موسوی
بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات مواد غذایی در ایران چکیده شناسایی رفتار واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی، برای طرح ریزی سیاست های مناسب امنیت غذایی همواره مورد توجه محققین اقتصادی بوده است. همچنین انتخاب استراتژی مناسب واردات منوط به در نظر گرفتن عوامل موثر بر آن می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات مواد غذایی ایران طی دوره زمانی 1386-1350انجام شد. به منظور بررسی رابطه میان متغیرها ازالگوی خود توضیح با وقفه های گسترده (ardl) ، استفاده گردید. عوامل موثر بر تقاضای واردات موادغذایی نیز شامل قیمت نسبی مواد غذایی، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، درآمدهای حاصل از صادرات نفت، نرخ واقعی ارز و درجه باز بودن اقتصاد انتخاب گردید. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان داد که در بلند مدت واردات با تولید ناخالص داخلی بدون نفت، درآمدهای حاصل از صادرات نفت و درجه باز بودن اقتصاد رابطه مثبت و با قیمت نسبی مواد غذایی و نرخ واقعی ارز رابطه منفی دارد. همچنین نتایج حاصل از برآورد رابطه کوتاه مدت بین متغیرها با استفاده از الگوی تصحیح وخطا بیانگر آن بود که در هر دوره 55% از عدم تعال از بین می رود و تعدیل در جهت بلند مدت صورت می گیرد. واژه های کلیدی: تقاضای واردات، بخش کشاورزی، مواد غذایی، الگوی خود توضیح با وقفه های گسترده (ardl) ، ایران.
حسین معصومی بهاء الدین نجفی
با توجه به اهمیت نقش بخش تعاون در اقتصادکشور و نقش مهم این بنگاه های اقتصادی در چرخه اقتصادی کشور، در این پژوهش به بررسی عملکرد اتحادیه های تعاونی روستایی در استان فارس پرداخته شده است. داده های مورد نیاز از اطلاعات موجود در ترازنامه ها، صورت حساب های سرمایه ، سود و زیان همه 25 اتحادیه های تعاونی روستائی شهرستان های استان فارس در سال مالی 1389 و از طریق تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با مدیران عامل اتحادیه ها جمع آوری گردید. در مرحله بعد از میان آنان تعداد 12 شهرستان انتخاب و در هر شهرستان با یک نمونه 7-5 نفری از مدیران عامل شرکت های تعاونی مصاحبه ای برای ارزیابی عملکرد اتحادیه ها انجام شد. نتایج نشان داد که تجربه عملی مدیران عامل، میزان تحصیلات ، تعداد شرکت های عضو اتحادیه میزان فروش و قدرت مالی مدیران عامل اتحادیه ها تاثیر مثبت و معنی داری بر سودآوری اتحادیه ها داشته است. علاوه براین به منظور تعیین عوامل موثر بر رضایت شرکت های تعاونی از اتحادیه ها از مدل لاجیت استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان معاملات با اتحادیه و تعداد سهام شرکت ها در اتحادیه ها، تاثیر مثبت و معنی داری بر میزان رضایت شرکت ها از اتحادیه های تعاونی روستایی دارد.
نجمه رستمی بهاء الدین نجفی
در این مطالعه به بررسی اثرات کاهش یارانه انرژی بر سودو تقاضای نهاده ها در واحدهای مرغداری ، عرضه و تقاضای مرغ پرداخته شده است. داده ها ، ارقام و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه حضوری،و تکمیل پرسشنامه از مرغداران استان فارس بدست آمده است. داده های مورد نیاز برای تخمین تابع عرضه و تقاضای مرغ از پایگاه آماری سازمان خواربار وکشاورزی (fao) و نشریه های مختلف بانک مرکزی برای دوره زمانی88-1350 جمع آوری گردیده است. در راستای اهداف مطالعه از تابع سود ترانسلوگ و تابع تولید کاب-داگلاس و همچنین بمنظور تخمین اثر افزایش قیمت مرغ بر تقاضای مصرف کننده وعرضه از برآورد همزمان تابع عرضه و تقاضا و داده های سری زمانی اسستفاده کردیم. نتایج مطالعه نشان می دهد که کاهش یارانه انرژی و افزایش قیمت گازوئیل موجب افزایش هزینه و کاهش سود مرغداران شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که تقاضای نهاده ها و نیز تولید با کاهش یارانه انرژی، کاهش پیدا کرده است.برآورد تابع تقاضای مصرف و عرضه مرغ نشان می دهد که ده درصد افزایش قیمت مرغ موجب کاهش تقاضای مرغ و افزایش عرضه به ترتیب به میزان 1 و 9 درصد می گردد.
الهام حاتمی بهاء الدین نجفی
چکیده تأثیر مخارج دولت بر رشد بخش کشاورزی در چند دهه اخیر توجه زیادی از اقتصاد دانان را به خود جلب کرده است.سیاستهای مالی و پولی ابزار هایی هستند که دولت ها می توانند از طریق آنها بر متغیر های کلان اقتصادی همانند سرمایه گذاری، تولید، اشتغال، مصرف بخش خصوصی، صادرات، واردات و سطح عمومی قیمت ها و در نتیجه بر رشد بخش کشاورزی به صورت مستقیم و غیر مستقیم اثر گزارند .اهداف اصلی در این پژوهش تعیین میزان تاثیر مخارج دولت بر رشد بخش کشاورزی می باشد،.اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از منابع کتابخانه ای و پایگاههای اطلاعاتی بانک مرکزی ایران و مرکز آمار ایران برای دوره 1355 تا 1389 جمع آوری شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در بلندمدت تأثیر ضریب متغیر نسبت مخارج سرمایه گذاری بخش دولتی در بخش کشاورزی به ارزش افزوده این بخش بر رشد بخش کشاورزی مثبت و به لحاظ آماری معنی دار می باشد. مطابق نتایج بلند مدت و کوتاه مدت، ضریب متغیر رشد اشتغال نیروی کار بخش کشاورزی، مثبت و از لحاظ آماری معنی دار بدست آمده است . همچنین تاثیر متغیر مجازی جنگ بر رشد کشاورزی در بلندمدت دارای ارزش آماری است . نتایج الگوی تصحیح خطای رشد بخش کشاورزی نشان داد که در کوتاه مدت متغیر های نسبت مخارج سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی به ارزش افزوده این بخش، مخارج سرمایه گذاری بخش دولتی در بخش کشاورزی به ارزش افزوده این بخش و متغیر رشد اشتغال اثر معنی داری به لحاظ آماری بر رشد بخش کشاورزی دارند و سایر متغیر ها فاقد تاثیر معنی دار هستند.
شیوا رنجبر بهاء الدین نجفی
این مطالعه با هدف تعیین نقش عوامل موثر بر صادرات محصولات بادام، فندق صورت گرفت. بدین منظور اثر متغیرهای تولید داخلی، نسبت قیمت جهانی به داخلی و نرخ ارز بر تابع صادرات با استفاده از روش خود توضیح برداری با وقفه های گسترده (ardl) در بلندمدت و کوتاه مدت مورد ارزیابی قرار گرفت. دوره ی مورد مطالعه سال های1991- 2009 می باشد. بر اساس نتایج، متغیرهای نسبت قیمت جهانی به داخلی، تولید داخلی و نرخ ارز در بلندمدت اثر معناداری بر عرضه صادرات بادام دارند که اثر متغیرتولید داخلی بر صادرات مثبت می باشد. همچنین در کوتاه مدت اثر این متغیرها بر میزان صادرات بادام معنادار می باشد. صادرات محصول فندق در بلندمدت تحت تأثیر میزان تولید داخلی و نرخ ارز می باشد. همین طور در کوتاه مدت متغیرهای تولید داخلی و نرخ ارز اثر معنا داری بر میزان صادرات محصول فندق دارند.
سمیه ولی زاده سید نعمت اله موسوی
افزایش تقاضا به دلیل رشد جمعیت و از سوی دیگر محدودیت اراضی قابل کشت، مسیر حرکت بشر را از تلاش در جهت افزایش سطح زیرکشت به سمت افزایش عملکرد در واحد سطح سوق داده است. در این راستا مدیریت واحدهای تولیدی نقشی موثر در بازده (عملکرد) هر بنگاه دارد. به این منظور بررسی میزان تاثیر مدیریت بر افزایش عملکرد و ارائه راهکارهایی جهت افزایش نقش آن در تولید انار یزد هدف اصلی مطالعه پیش رو بوده است. اناریکی از اقلام مهم صادراتی استان یزد محسوب می شود. شرایط خاص اقلیمی و دانش بومی کشاورزان منطقه از عوامل بسیار مهم رشد و توسعه تولید انار در این استان به شمار می آید. صادرات انار به طور مستقیم سبب تحصیل ارز خارجی، افزایش اشتغال در تولید و صنایع جنبی آن و به طور غیرمستقیم سبب رشد و توسعه روستایی و فقرزدایی وکوی زدایی و در نتیجه، رسیدن به توسعه پایدار شده است. برای منظور از مفاهیم تابع تولید، کارایی، سودآوری و بهره وری کل عوامل تولید استفاده شد. با توجه به نتایج جدول متغیرهای معنی دار عبارتند از آب مصرفی،کود حیوانی،کود شیمیایی، نیروی کار، سن درخت و شوری آب و متغیر غیرمعنی دار شامل نیروی کار وسم مصرفی است. تحقیق حاضر برمبنای تحلیل داده های فراگیر بود. آمار و اطلاعات سال 90-1389 ازطریق مراجعه مستقیم به باغداران و تکمیل 1?? پرسشنامه درباره هزینه تولید ازشهرستان های استان یزد به روش خوشه ای تصادفی به دست آمده است. در این مطالعه، تحت فروض بازده ثابت ومتغیربه مقیاس، به ترتیب میانگین کارایی فنی باغداران انار 6/79 و 9/67 درصد و متوسط کارایی مقیاس نیز 1/66 درصد براورد شده است. تحت فرضیه بازده متغیر به مقیاس وحداقل سازی هزینه، میانگین کارایی های فنی، تخصیصی و اقتصادی به ترتیب 1/68، 2/68 و 48 درصد به دست آمده است. اختلاف بین بهترین باغدار انار و میانگین نمونه ها از نظر کارایی فنی وتخصیصی به ترتیب برابر با 7/31 و 6/31 درصد بوده که چنانچه این اختلاف ازطریق افزایش کارایی فنی به صفربرسد، تحت شرایط موجود و بدون افزایش مصرف نهاده ها، میزان تولید 7/31 درصد قابل افزایش است. اما اگر این اختلاف از طریق تخصیص بهینه عوامل تولید به صفر برسد، تحت شرایط موجود می توان 6/31 درصد هزینه ها را کاهش داد. شایان ذکراست ازمجموعه 120 نمونه موجود، 13 درصد (15 مورد) درسطح بهینه مقیاس، 78 درصد(94 مورد) پایینتر و فقط 9درصد (11 مورد) بالاترازحد بهینه وسعت باغی فعالیت می کنند. این واقعیت تأکید براین نکته دارد که به لحاظ سیاستگذاری، توجه به افزایش وسعت باغ های انار راهکار بهتری برای افزایش تولید و عملکرد و کاهش هزینه تولید می باشد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که با فرض بازه ی ثابت به مقیاس تنها هفت واحد دارای کارایی 100 درصد بودند و بقیه واحدها دارای درجات متفاوت ناکارایی بودند. ولی با فرض بازدهی متغیر به مقیاس هفده واحد دارای کارایی 100 درصد بودند. میانگین کارایی واحدها با استفاده از روش بازدهی ثابت به مقیاس 6/48 درصد می باشد و با روش بازدهی متغیر به مقیاس برابر 90 درصد می باشد. یکی از اهداف دیگر بررسی میزان تاثیر مدیریت بر افزایش عملکرد بود که از مدل لوجیت برای تعیین عوامل موثر بر کارایی فنی به منظور بررسی میزان تاثیر مدیریت بر افزایش عملکرد استفاده شد که نتایج نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، برخورداری از پوشش بیمه ای، شرکت در کلاس های ترویجی، اعتبارات و تسهیلات بانکی، آزمون خاک، مصرف کود شیمیایی، در سطح معنی داری 5 درصد بر کارایی فنی انارکاران منطقه مورد مطالعه تأثیرگذار می باشند. هم چنین، متغیرها ی تجربه بهره برداری و عضویت در تعاونی در سطح معنی داری 10 درصد بر کارایی فنی انارکاران تأثیر داشتند.
مرضیه غلامی سیدنعمت اله موسوی
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر اعتبارات بر صنایع تبدیلی کشاورزی است. داده های مورد استفاده تحقیق بصورت تابلویی وشامل 21 واحد تبدیلی برای دوره 89-1379 می باشد. داده های مورد نیاز مطالعه از منابع مختلف آماری از جمله پایگاه اطلاعاتی اوراق بهادار گردآوری شد. بمنظور بررسی تاثیر عوامل مختلف بر تولید صنایع تبدیلی از تابع تولید کاب داگلاس استفاده شد. در این مطالعه جهت بررسی ایستایی داده ها از آزمونهای ایم، پسران و شین(ips ) ، لوین، لین و چو، هادری، بریتونگ، آزمون فیشر براساس دیکی فولر تعمیم یافته (adf) و آزمون فیشر براساس فیلیپس پرون(pp) استفاده شده است. این آزمونها با استفاده از بسته نرم افزاری eviews و stata صورت گرفت و نتایج آزمون ایستایی حاکی از آن بود که تمام متغیرهای مورد بررسی در مدل در سطح ایستا هستند. نتایج برآورد مدل نشان داد ضریب متغیر سرمایه مثبت و معنی دار است در حالی که ضریب متغیرانرژی منفی و فاقد اهمیت آماری است. همچنین ضریب متغیرنرخ بهره مثبت و معنی دار ارزیابی شد. ضریب متغیرهای اعتبارات بانکی با یک وقفه زمانی مثبت اما فاقد اهیمت آماری است. همچنین ضریب نیروی کار منفی و فاقد اهمیت آماری ارزیابی شد. مجموع کشش های جزیی تولید بیشتر از یک بدست آمد، به این معنی که صنایع تبدیلی دارای بازده صعودی نسبت به مقیاس بوده و افزایش مقیاس صنایع تبدیلی کشاورزی اقتصادی است.
پانته آ محبان سید نعمت الله موسوی
هدف از تحقیق حاضر بررسی صنایع تبدیلی کشاورزی ایران از نظرانواع کارایی وتعیین بازدهی نسبت به مقیاس بود. بدین منظور اطلاعاتی شامل مقدار سرمایه، تعداد نیروی کار، مواد اولیه مصرفی ومقدار مصرف انرژی در فاصله سال های 89-1379از 15 واحد صنایع تبدیلی در ایران از پایگاه اطلاعاتی سازمان بورس و اوراق بهادار گردآوری شد. این واحدها براساس نوع تولیداتشان به دو گروه قند و صنایع غذایی تقسیم شده، انواع کارایی، بهره وری و بازدهی نسبت به مقیاس برای هر سه گروه با استفاده از نرم افزار (deap) محاسبه گردید. درگروه قندها، میانگین کارایی فنی 95 درصد است که نشان می دهد می توان به طور متوسط 5 درصد از میزان مصرف نهاده ها را کاهش داد بدون این که میزان تولید فعلی کاهش یابد. اختلاف کارایی بین بهترین وبدترین واحد 11 درصد است. 60 درصد از این واحدها دارای بازده افزایشی، 20 درصد دارای بازده ثابت و 20 درصد هم دارای بازده کاهشی نسبت به مقیاس هستند. در گروه صنایع غذایی، میانگین کارایی فنی تقریباً 82 درصد است که دراین جا نشان می دهد می توان تقریبا 18 درصد از میزان نهاده ها را بدون هیچ تغییری در میزان تولید کاهش داد. اختلاف کارایی بین بهترین وبدترین واحد86 درصد است. 40 درصد از این واحدها دارای بازده افزایشی، 40 درصد دارای بازده ثابت و 20 درصد هم دارای بازده کاهشی نسبت به مقیاس هستند ودر نهایت میانگین کارایی فنی همه ی واحدها 77 درصد بدست آمد. از میان 15 واحد مورد مطالعه، 5 واحد کارا بودند و اختلاف کارایی بین بهترین و بدترین واحد86 درصد می باشد. 40 درصد از این واحدها دارای بازده افزایشی، 3/33 درصد دارای بازده ثابت و 7/26 درصد هم دارای بازده کاهشی نسبت به مقیاس هستند. بنابراین برای 40 درصد از این واحدها، در صورتی که مدیریت مصرف نهاده هایشان کارا شود، توسعه ی ابعاد فعالیت از نظر تعداد نیروی انسانی وسرمایه، سبب افزایش تولید با بازدهی صعودی خواهد شد. با توجه به کارایی مدیریتی بالا نسبت به کارایی مقیاس، مشخص شد که مهمترین علت ناکارایی فنی بهینه نبودن مقیاس واحدها می باشد. رشد بهره وری صنایع قند به طور متوسط 3/0 درصد است. مهم ترین منشا رشد بهره وری تغییرات تکنولوژیکی می باشد. کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس نیز در این دوره رشد داشته اند. میانگین بهره وری صنایع غذایی دارای 7درصد کاهش می باشد و این در حالی است که کارایی فنی وتغییرات تکنولوژیکی رشد داشته اند. البته رشد کارایی فنی کمتر از تغییرات تکنولوژیکی است. کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس دارای رشد منفی هستند که کاهش رشد بهره وری را توجیه می کند. رشد بهره وری کل صنایع مورد بررسی حدود 3درصد است. منشا رشد بهره وری رشد کارایی فنی می باشد زیرا تغییرات تکنولوژیکی رشد منفی داشته است. کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس نیز دارای رشد مثبت می باشند.
بهروز سادات ابراهیمی بهاء الدین نجفی
چکیده با توجه به مسئله¬ی کمبود آب به عنوان یک فاکتور کلیدی و مهم در افزایش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، می¬توان در صورت تخصیص بهینه مصرف آب در تولید محصولات کشاورزی با یک حجم مشخص و یکسان آب، به یک سطح حداکثریدرآمدرسید، برای دستیابی به این هدف مهم تعیین الگوی بهینه کشت یکی از راهکارهای ضروری می-باشد.در این راستا ازروش برنامه¬ریزی ریاضی چند هدفه درشهرستان شوشتر واقع در استان خوزستان استفاده گردید. اطلاعات مورد نیاز در این زمینه با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان در سال زراعی 91-1390 جمع¬آوری گردید. نتایج به دست آمده در این زمینه با روش مقید نشان داد در گروه نماینده کوچک مقیاس محصول زراعی برنج در تمامی الگوهای کارا از مدل حذف گردید. همچنین در نماینده بزرگ مقیاس مشخص شد،محصولات کلزا آبی و ذرت دانه¬ای به میزان بیشتری در سطح زیر کشت نسبت به الگوی فعلی سهم دارد. برای جلوگیری از هدر رفت آب بهتر است حدوداً ده درصد از سطح زیر کشت محصول نیشکر کاسته شود و بین محصولات گندم آبی، کلزا آبی و ذرت دانه¬ای تقسیم شود.در پایان پیشنهاد می¬گردد در نمایندهگروه کوچک مقیاس نیز،از سطح زیر کشت گندم آبی کاسته شود و در جهت افزایش بازده برنامه¬ای،محصول نیشکر به نسبت بیشتری نسبت به الگوی فعلی وارد الگوی کشت شود.
فرج علی امرائی بهاء الدین نجفی
وارد کردن شرایط ریسک و عدم¬قطعیت در بخش کشاورزی امری اجتناب¬ناپذیراست. این موضوع سیاست¬گذاران بخش کشاورزی¬ را برآن داشته است تا به برنامه¬ریزی و مدیریت درست منابع موجود بپردازند. بیمه محصولات کشاورزی یکی از راهکارهای مهم کاهش ریسک در بخش کشاورزی به شمار می¬آید. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش بیمه محصولات زراعی بر الگوی کشت بهینه می-باشد. برای این منظور با استفاده از مدل برنامه¬ریزی توأم با ریسک بر اساس روش تارگت موتاد به بررسی این موضوع در شهرستان کوهدشت پرداخته شد. داده¬های مورد نیاز این مطالعه از طریق روش نمونه¬گیری تصادفی دو مرحله¬ای و تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری در سال زراعی 91-1390 گردآوری شد. نتایج مطالعه نشان داد اعمال بیمه بر الگوی کشت بهینه اثر گذاشته به طوریکه سطح زیر کشت بهینه محصول گندم آبی در نماینده بزرگ مقیاس افزایش و محصولاتی نظیر ذرت دانه¬ای و عدس دیم و نخود دیم در مدل باقی می¬مانند. در حالت اعمال ریسک بدون دخالت دادن بیمه نیز در این گروه نماینده، محصولاتی نظیر گندم دیم، جو آبی و چغندر قند حذف می¬گردند. در نماینده کوچک مقیاس نیز نتایج حاکی از آن است که محصول زراعی عدس دیم به مقدار قابل توجهی وارد مدل می¬شود و محصول گندم دیم حذف می¬گردد. همچنین با دخالت دادن بیمه محصول ذرت دانه¬ای که از نوسانات قیمتی بیشتری برخوردار بوده وارد مدل می¬شود. در مجموع بیمه محصولات کشاورزی باعث ایجاد افزایش در بازده ناخالص مزرعه و جلوگیری از کاهش بازده ناخالص مزرعه می¬گردد.
نیلوفر دادفر بهاء الدین نجفی
چکیده در سال های اخیر کشور در زمینه آموزش کشاورزی رشد قابل توجهی را (حداقل از بعد کمیت) تجربه کرده است. سوال این است که چقدر این آموزش ها توانسته یا می تواند بر ارتقای ارزش افزوده بخش کشاورزی تاثیر داشته باشد. و همچنین با توجه به رشد روزافزون جمعیت و افزاش تقاضا برای مواد غذایی و همچنین، با توجه به محدودیت های عوامل تولید، براساس مدل های رشد درون زا، بهترین راه افزایش عملکرد در هکتار بخش کشاورزی عبارت است از توجه به فعالیت های تحقیق و توسعه، جذب سر ریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری، و افزایش هزینه های آموزش و ترویج از این رو، مطالعه حاضر در قسمت اول به بررسی متغیرهای دانش (تأثیر انباشت هزینه های تحقیق و توسعه داخلی و خارجی، انباشت هزینه ترویج و آموزش) بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی طی سال های 1360 تا 1390 و در هدف در قسمت دوم این مطالعه بررسی تاثیر آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی می باشد. بدین منظور با استفاده از داده های سرشماری عمومی کشاورزی در سال 1392 برای استان های مختلف، تاثیر چند عامل از جمله آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی بررسی شد. برای اندازه گیری نقش آموزش (سرمایه انسانی) از چهار شاخص استفاده شده است. نسبت افراد با سواد به کل بهره برداران، نسبت بهره برداران با مدرک فوق دیپلم و بالاتر رشته های کشاورزی به بهره برداران، نسبت بهره برداران با مدرک فوق دیپلم و بالاتر رشته های غیرکشاورزی به بهره برداران باسواد و یک شاخص وزنی بر اساس تعداد سال های تحصیل بهره برداران. نتایج مطالعه بیانگر تأثیر اندک انباشت تحقیق و توسعه داخلی و انباشت تحقیق و توسعه خارجی بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی است؛ تأثیر ضریب متغیر انباشت هزینه ترویج و آموزش کشاورزی بر رشد ارزش افزوده این بخش نیز معنی دار معکوس دارد، در حالی که ضریب متغیرهای سنتی تولید (انباشت سرمایه مادی و نیروی کار) معنی دار است و همچنین در بررسی تاثیر متغیرهای آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی هر چهار شاخص از برازش مدل خوبی برخوردار بودند و شاخص سرمایه انسانی در تمامی رگرسیون ها به جز در رگرسیون سوم معنی دار بودند و همچنین نتایج بر تاثیر آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی حکایت می کند. کلید واژه ها: آموزش، بخش کشاورزی، ارزش افزوده، مولفه های دانش، سرمایه انسانی، تحقیق و توسعه
سپیده کاظمی سید نعمت اله موسوی
در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت محیط زیست و آزاد سازی تجاری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداخته شد. در این راستا، از دو شاخص انتشار گاز دی اکسید کربن (آلودگی هوا) و مواد آلی (آلودگی آب) برای نشان دادن کیفیت محیط زیست استفاده شد. نتایج بدست آمده از الگوسازی داده های ترکیبی برای دو گروه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته نشان داد که بین متغیرهای شاخص کیفیت محیط زیست و آزادسازی تجاری رابطه بلندمدت وجود دارد. همچنین، وجود منحنی زیست محیطی کوزنتس برای هر دو نوع آلودگی در گروه کشورهای توسعه یافته و برای آلودگی هوا در کشورهای در حال توسعه مورد تأیید قرار گرفت. از سوی دیگر، نتایج حاصل بیانگر عدم وجود منحنی یادشده برای آلودگی آب در کشورهای در حال توسعه می باشد.
زهرا طیبی بهاء الدین نجفی
چکیده ندارد.