نام پژوهشگر: زهرا سیّار
زهرا سیّار افسانه امیری
پیشرفت فوق العاده علوم در دوران تمدن طلایی اسلام نتیجه اهمیت و ارزش علم ودانش و دعوت به مطالعه آفرینش بود . قرآن با تاکید بر واقعیت طبیعت به عنوان باز نمود علم الهی، علم ودین را در تعامل تکمیلی با یکدیگر قرار داده است . به عقیده پاپ ، این دو می توانند اثر سازنده ای بر یکدیگر نیز داشته باشند: «علم می تواند دین را از خرافات برهاند و دین می تواندعلم را از بت پرستی و مطلق های باطل بپیراید». هدف علم ، توصیف و تبیین پدیدههای مادی است و دین نیز در کنار دعوت به شناخت طبیعت برای ما روشن کرده که شما هیچ گاه نمی توانید به ذات برخی از پدیده ها برسید . لذا به نظر می رسد اصل عدم قطعیت هایزنبرگ گواهی براین مدعاست که ما هیچ گاه نمی توانیم ذات طبیعت را درک کنیم. دین را می توان با زبان فیزیک درک کرد ودرباره آن بر اساس نظریه های ترمودینامیک و مکانیک کوانتوم قضاوت کرد و الهیّات را ورای فیزیک دانسته و باور داشت که فیزیک در شکل دادن به آن سهم دارد. از این رو دروازه ای برای درک الهیات مبتنی بر دانش باز می شود. هدف اصلی این مقاله ، تلاشی است که نشان دهیم ، رویکرد هایی در حوزه علم و دانش و معنویت بشری به موازات یکدیگر در حال رخ دادن است که به تدریج فاصله فیزیک و متافیزیک را از بین می برد و نیز در می یابیم، مکانیک کوانتوم نمونه فعالیت عالی ذهن انسانی است که هدف آن اتصال به هسته مرکزی واقعیت از طریق ابعاد نامکشوف می باشد . مکانیک کوانتوم با سربلندی قادر است حقیقت انسان را در کنار حقیقت کائنات، سنجیده و دور از تناقض، تبیین کند . آگاهی بیشتر بر حقیقت انسانی، مقدمه نزدیکی به حقیقت بیکران خداوند است.در مبحث ترمودینامیک ، آنتروپی یا بی نظمی نیز مطرح شده است. این برهان، ازلی بودن جهان را نفی می کند، که اگر جهان ازلی باشد، یعنی شروعی در زمان نداشته باشد، ما همواره بی نهایت زمان را پشت سر گذارده ایم و با توجه به این که آنتروپی جهان در حال افزایش است در نتیجه جهان باید در بی نظمی مطلق به سر برد، طوری که هیچ فرآیندی انجام نخواهد شد. چون می بینیم جهان در چنین حالتی نیست، پس جهان نمی تواند ازلی باشد و حتما باید شروعی در زمان داشته باشد. این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است. در فصل اول مقدماتی از موضوع در رابطه با کتاب آسمانی ، علم و دین آمده است و درفصل دوم مطالعات نظری شامل تاریخچه علمی وتاریخچه فلسفی و مباحث علمی ترمودینامیک شیمیایی و مکانیک کوانتوم مطرح شده است. فصل سوم شامل روش شناسی و نظریات برخی دانشمندان غربی معاصر است.درفصل چهارم تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق ازجنبه اعتقادی مطرح شده است و درفصل پنجم نتیجه گیری مباحث و پیشنهادات ارائه گردیده است.به طور کلی ، باتوجه به مطالب این تحقیق ، بدیهی است که یک وجود مطلق در کائنات هست که این وجود دارای شعور مطلق است وهمه واقعیت های عالم از آن ناشی می شود .