نام پژوهشگر: سمیه رسولی ابراهیمی فرد
سمیه رسولی ابراهیمی فرد پرویز اقبالی
بازتاب وقایع صدراسلام در هنر، در هر دوره با توجه به شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی روزگار خود، ارائه ی متفاوتی نسبت به دوره های دیگر داشته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، تلاش های فراوانی در زمینه ی تولید و نشر کتب مصور دینی با هدف ایجاد جاذبه و القاء متن و تأثیرپذیری آن در ذهن مخاطب برای احیای باورهای دینی صورت پذیرفته که از ابزارهای مهم تربیت مذهبی کودک و نوجوان می باشد و از آنجا که مخاطبان این کتاب ها حساس ترین قشر جامعه می باشند، باید ویژگی های تصویرگری دینی برای کودک و نوجوان از سوی تصویرگر مورد توجه قرار گیرد.چنانچه تصاویری درخور و شایسته برای این کتاب ها فراهم شود، هم احترام به روایات محفوظ می ماند و هم تصاویری غیرمنطقی از مردان و زنان اسلام در ذهن کودک و نوجوان نقش نمی بندد. نظر به اینکه برخی آثار منتشر شده در این زمینه، عمدتاً فاقد کیفیت های مطلوب می باشد، پرداختن به این موضوع ضروری به نظر می رسد. فصل اول این پژوهش کلیات تحقیق و فصل دوم مروری بر ویژگی های تصویرسازی مذهبی است که در آن به عناوینی چون؛ عوامل موثر در تصویرگری دینی، ارتباط متن و تصویر در کتاب های مذهبی، انواع تصویرسازی مذهبی از نظر شیوه و نقش عناصر بصری و تصویری در آثار تصویرسازی مذهبی اشاره شده است. فصل سوم، سیر تاریخی تصویرسازی مذهبی در ایران در سه مقطع قبل از اسلام، دوران اسلامی و دوران قاجار مطالعه و در ادامه سیر تصویرسازی مذهبی برای کودک و نوجوان در ایران از سال 1300 تا 1357 و دهه های60 و70 بررسی شده است. درفصل چهارم چند نمونه از آثار منتشر شده در این زمینه (فاصله ی سال های1380-1360) مورد تحلیل قرار گرفته است و فصل پایانی شامل بحث و نتیجه است. یافته های حاصل از این پژوهش عبارتند از: 1- از مجموع 20 اثر تحلیل شده، در بیشتر آثار درک تصویرگر از متن و توجه وی به محتوا و سبک ادبی داستان، موجب پدید آمدن تصاویری واقع گرا برای متون دینی-تاریخی شده است. 2- گرایش به استفاده از ویژگی های نگارگری- به هدف انتقال محتوا و مضمون و قرابت بیان تصویری موجود در آن با تصویرسازی دینی- بعد از رئالیسم محض بیشترین سهم را در شیوه ی تصویرگری کتاب های دینی داشته است. 3- در مطالعه ی آثارانتخابی، برخی از تصویرگران برای بیان موضوع از مولفه های تصاویر سنتی ایران و قواعد نقاشی قهوه خانه ای بهره برده اند. تعدادی از آثار به ویژگی های چاپ سنگی نزدیک شده و برخی از تصویرگران نیز با گرایش به مکتب سقاخانه ای سعی کرده اند حس و حال دینی و عرفانی در آثارشان ایجاد کنند. 4- در بررسی های انجام شده عواملی چون ساختار طراحی، ترکیب بندی و رنگ آمیزی در بیان تصویرسازی های مذهبی تأثیر داشته و در این میان توجه به ساختار طراحی انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است هرچند در مواردی، ساختار طراحی فدای روایت گری متن شده است و تصویرگران بیشتر درصدد بیان داستان از طریق تصاویر بوده اند. 5- استفاده از ترکیب متقارن، تأکید تصویرگران روی عنصری خاص، تضاد حاصل از بکارگیری سطوح تیره و روشن، تعادل میان سطوح تصویری و ریتم به عنوان مهمترین نیروهای موجود در ترکیب تصاویر، بیش از سایر عوامل در ایجاد ترکیب بندی مجموع آثار به چشم می خورد. 6- در بیشتر آثار بررسی شده، تصویرگران با ارزش گذاری و توجه مستقیم به رویکرد های خط، از اصول طراحی فیگوراتیو در نمایش حالات و حرکات انسانی پیروی کرده اند. 7- بیان اکسپرسیو و حسی موجود در خطوط نرم و سیالی که در ساختار طراحی فرم ها به کار رفته، تحت تأثیر محتوای متن بوده است. 8- تلاش برای ساده سازی فرم ها و خطوط در تعدادی از آثار، در راستای ایجاد فضایی کودکانه و تناسب آن با گروه سنی مخاطب صورت گرفته است. 9- کاربرد خطوط سیاه و دوری از رنگ در بیشتر آثار، علاوه بر کاهش هزینه ی انتشار کتاب، به خواسته های گروه سنی مخاطب بخصوص نوجوانان نزدیک شده است. 10- شناخت فضای حاکم بر متن توسط تصویرگر در برخی از آثار، موجب انتخاب شیوه ی اجرایی و بهره گیری از امکانات موجود در مواد و ابزار و همسو کردن فضای اثر با محتوا و مضمون داستان شده است با این حال ضعف در فضاسازی و کم توجهی به آن یکی از آسیب های موجود در تعدادی از آثار تحلیل شده است. مهمترین نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: در تصویرگری کتاب های کودک ونوجوان دهه ها ی60 و70 با مضمون غدیر تا عاشورا، شیوه ی واقع گرایی حضور بیشتری داشته و محتوا و مضمون داستان، بر تکنیک وساختار آثار تأثیرگذار بوده و همچنین ساختار طراحی انسان بیش از سایر عوامل مرتبط با موضوع در مصورسازی این آثار تأثیر داشته است.