نام پژوهشگر: مهسا زارعی
مهسا زارعی محمودرضا تدین
به منظور ارزیابی اکوتیپ های شاهدانه از لحاظ تحمل به شوری و بررسی نقش کودهای زیستی و شیمیایی در تحمل به شوری گیاه شاهدانه آزمایشی مزرعه ای در بهار سال 1391 در شمال شرق شهر اصفهان به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار روی گیاه شاهدانه انجام گرفت. آب منطقه ی مورد نظر دارای پی اچ 25/8 و هدایت الکتریکی 12250 میکرو دسی زیمنس بر سانتی متر و خاک آن دارای پی اچ 67/8 و هدایت الکتریکی 21/5 میکرو دسی زیمنس بر متر بود. عوامل مورد آزمایش شامل سه اکوتیپ شاهدانه اصفهان، شیراز، مشهد و تیمارهای کودی شامل اوره، نیتروکسین، سوپرنیتروپلاس، بیوسولفور، مایکوریزا گونه glomus mosseae و شاهد (بدون کود) بود. صفات اندازه گیری شده شامل درصد سبز شدن بوته ها در مزرعه، میزان کلونیزاسیون، طول ریشه کلونیزه شده، طول ریشه، میزان سدیم و پتاسیم شاخساره، شاخص سطح برگ (lai)، سرعت رشد محصول (cgr)، تعیین مراحل فنولوژیک بر اساس gdd، ارتفاع بوته، تعداد شاخه های فرعی بوته، وزن خشک بوته های نر، تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و درصد روغن بودند. نتایج نشان داد که استفاده از تیمار کودی برای همه صفات مورد آزمایش به جز وزن هزار دانه تفاوت معنی داری داشتند. کود بیولوژیک مایکوریزا به طور معنی داری سبب بهبود صفات تعداد شاخه های فرعی بوته، وزن خشک بوته های نر، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، میزان کلونیزاسیون، طول ریشه کلونیزه شده، طول ریشه، میزان پتاسیم شاخساره، سرعت رشد محصول و شاخص سطح برگ در شرایط تنش شوری گردید. ارتفاع بوته تحت تأثیر همه تیمارهای کودی قرار گرفت و شاهد کمترین و سایر تیمارهای کودی بیشترین ارتفاع بوته را نشان دادند. وزن هزار دانه تحت تیمار کودی معنی دار نگردید ولی اکوتیپ های شیراز و مشهد بیشترین و اکوتیپ اصفهان کمترین وزن هزار دانه را نشان دادند. عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک پس از تیمار قارچ مایکوریزا تحت تیمار کود اوره بیشترین مقدار را داشت. کود زیستی بیوسولفور بیشترین شاخص برداشت را نشان داد. در بررسی اکوتیپ ها، اکوتیپ های اصفهان و شیراز بدلیل شاخص برداشت بیشتر جهت تولید دانه و اکوتیپ مشهد با شاخص برداشت کمتر، جهت تولید فیبر مناسب به نظر می آیند.
مهسا زارعی رضا مهرآفرین
حکومت اشکانی (225ق.م تا 226م) از مدت دارترین سلسله های پادشاهی دوران تاریخی ایران است که با توجه به کاوش های اندک باستان شناسانه، دارای محوطه های قابل توجهی در داخل مرزهای کنونی ایران و خارج از آن است. اشکانیان که پس از هشتاد سال فرمانروایی یونانیان بر امپراتوری پهناور هخامنشی، بار دیگر آن را به ایرانیان بازگرداندند؛ توانستند علی رغم نفوذ فرهنگی این قوم بیگانه، عناصر ملی – ایرانی را احیاء و یا جنبه های جدیدی از آن را تقدیم تاریخ هنر و معماری بکنند. از این دوره، آثاری معماری و هنری قابل توجهی بدست آمده که در نوع خود بی نظیر است. این آثار علاوه بر آن که به عنوان شیوه ی پارتی در تاریخ معماری معروفند، الگویی جهت ساخت و سازهای ادوار بعد، خصوصاً دوره ی ساسانی گردیدند. هر یک از بناهای مهم و شناخته شده ی دوره اشکانی چه در مرزهای داخلی ایران و چه خارج از آن دارای تزیینات زیبایی هستند که شناخت آنها می تواند باستان شناسان، معماران و مورخین تاریخ هنر را در بازسازی اوضاع فرهنگی – عقیدتی جامعه پارتی، دستاوردها و نوآوری های آنها در زمینه ی معماری، اصول و تزیینات وابسته بدانها یاری کند. شناخت برهم کنش های فرهنگی اشکانیان و یونانیان از دیگر اهداف این پژوهش است که می تواند میزان تاثیر گذاری فرهنگ هلنی را بر جامعه ی آن روزگار ایرانی آشکار سازد. تحقیق حاضر که بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است تلاش نموده تا با استفاده از منابع مکتوب و داده های باستانی (مواد فرهنگی) به اهداف و فرضیات مطرح در این پژوهش تحقق بخشد. بر این اساس، هنر و معماری دوره اشکانی را می توان به سه دوره تقسیم نمود. در دوره اول، میزان نفوذ عناصر معماری و تزیینات وابسته به آن از یونانیان بسیار زیاد است. در دوره دوم، این میزان کاهش یافته و سهم ایرانیان با یونانیان برابر می گردد. در دوره سوم نفوذ یونانیان قطع و یک هنر کاملاً ایرانی متولد می گردد. مطالعه ی بناهای اشکانیان نشان داد که تزیینات ساختمانی این دوره به دو گروه: تزیینات داخلی و تزیینات خارجی قابل تقسیم است. از تزیینات خارجی می توان به رواق (porch)، کنج ها/ پستوها، طاق و قوس، طاقنما، صورت نگاره (سردیس)، فریز، ستون، نیم ستون و از تزیینات داخلی به فرسک (رنگ و نقاشی)، گچ بری، تاق، تاقچه و رف، نقوش برجسته گلین و کاشی کاری اشاره کرد. واژگان کلیدی: اشکانیان، یونان، معماری، تزیینات معماری، آثار باستانی