نام پژوهشگر: حسینعلی تاج الدین
حسینعلی تاج الدین عبدالمجید یعقوب پور
محدوده سقز - سردشت، که در شمال شرق پهنه سنندج - سیرجان واقع شده است، میزبان تعدادی از کانسارها و رخدادهای طلا از انواع سولفید توده ای غنی از طلا و کوهزایی می باشد. تنها نمونه از کانسارهای سولفید توده ای غنی از طلا (و نقره)، کانسار باریکا است که در مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی - رسوبی دگرگون شده کرتاسه رخ داده است. کانسار باریکا از دو بخش کانسنگ چینه سان و پهنه استرینگر تشکیل شده است. بخش چینه سان کانسار، که بخش عمده طلا و نقره را دربر دارد، متشکل از کانسنگ های سولفیدی و باریتی همراه با بخش های فرعی از نوارهای سیلیسی می باشد که به صورت توده ای و یا نوارهای موازی بر روی رگه های سیلیسی پهنه استرینگر قرار گرفته است. بخش چینه سان کانسار از نظر کانی شناسی تنوع زیادی داشته و از پیریت، اسفالریت، گالن، استیب نیت، مجموعه ای از سولفوسالت ها و طلا (الکتروم) تشکیل شده است. کانی شناسی رگه های سیلیسی این پهنه ساده بوده و شامل پیریت، گالن، اسفالریت، تتراهدریت - تنانتیت و مقادیر نادر کالکوپیریت است. هر دو بخش کانسنگ چینه سان و پهنه استرینگر در اثر عملکرد پهنه بُرشی باریکا به شدت دگرشکل شده اند. مطالعه میانبارهای سیال بر روی نمونه های کوارتز و باریت در کانسار باریکا، حاکی از آن است که دمای همگن شدگی سیالات کانه ساز در محدوده 132 تا 283 درجه سانتی گراد و شوری آنها در محدوده 4/1 تا 6/9 درصد وزنی nacl بوده است که نزدیک به شوری آب دریاست. مقدار ?34s برای کانه های سولفیدی (پیریت، اسفالریت و گالن) موجود در بخش های مختلف کانسنگی، تغییرات محدودی در دامنه 8/0- تا 6/5‰+ را نشان داده و در محدوده کانسارهای سولفیدی آتشفشان زاد کوروکو قرار می گیرد. همچنین این مقادیر از ترکیبات ?34s منشأ گرفتن گوگرد از سنگ های آندزیتی کمرپایین را نشان می دهد. دماهای ایزوتوپی برای دوازه جفت کانه همزیست گالن - اسفالریت و گالن - پیریت در محدوده 146تا 293 درجه سانتی گراد محاسبه شده که با دماهای حاصل از مطالعه میانبارهای سیال منطبق است. فرایندهای دگرگونی و دگرشکلی اعمال شده بر روی کانسار باریکا، ساخت، بافت و کانی شناسی کانسنگ چینه سان اولیه را تغییر داده و ساخت ها، بافت ها و سیماهای جدیدی از کانه زایی را ایجاد نموده است. عملکرد دگرگونی ناحیه ای بر بخش چینه سان کانسار، به تبلور پیریت های فرامبوئیدال، تشکیل پیریت های درشت بلور و تشکیل الکتروم در مرز دانه های پیریت دوباره متبلور شده منجر شده است. عملکرد پهن? بُرشی باریکا، دگرشکلی شدید کانسار و تحرک دوباره طلا و عناصر ag, pb, sb, hg و asاز کانسنگ اولیه و نهشت دوباره آنها در فضاهای ایجاد شده در اثر دگرشکلی را موجب شده که نتیجه آن به تشکیل الکتروم های درشت دانه قابل مشاهده با چشم و کانه های سولفوسالتی با ترکیب پیچیده غنی ازag, pb, sb, hg و pb در ریز شکستگی ها و فضاهای باز موجود در کانسنگ چینه سان منجر شده است. موقعیت کانی سازی های طلای کوهزایی در محدوده سقز - سردشت، که به دو زیر رده مزوزونال و اپی زونال قابل تمایزند، توسط پهنه های بُرشی کنترل شده است. کانه زایی های طلای مزوزونال که کانسارهای قلقله، کرویان، قبغلوجه و رخدادهای طلای کَسنزان، حمزه قرنین و قَره چَر را شامل می شوند، در پهنه های بُرشی شکل پذیر - شکنا جایگیر شده و با کانه زایی پیریت، پیروتیت، آرسنوپیریت، کالکوپیریت، اسفالریت، گالن، الکتروم و ± مولیبدنیت همراهند. دگرشکلی کنترل کننده این نوع کانه زایی ها (d2a)، از نوع شکل پذیر - شکنا بوده و با دگرسانی های سیلیسی، کربناتی، سولفیدی و متاسوماتیسم پتاسیک همراه است. بر اساس مطالعات ریزدماسنجی میانبارهای سیال، سیالات کانه ساز در کانسار قبغلوجه سیالاتی کم شور (2/0 تا 2/9 معادل با درصد وزنی nacl) با دمای همگن شدن 168 تا 376 درجه سانتی گراد بوده است. مقدار ?18o برای نمونه های کوارتز از کانسنگ های طلادار قبغلوجه در محدوده 8/4 تا 5/7‰ و مقدار ?34s برای پیریت های موجود در کانسنگ، تغییرات محدودی در دامنه 4/0 تا 4/3‰ را نشان داده اند. سن کانسنگ های طلادار در این دسته از کانسارها به روش 40ar/39ar، 2/59 میلیون سال تعیین شده است که با دگرشکلی مرحله d2a همزمان است. کانه زایی های طلای اپی زونال که رخدادهای میرگه نقشینه، زاوه کوه و شُوی را شامل می شوند، به صورت رگه و رگچه های سیلیسی کانه دار در پهنه های برشی شکنا تمرکز یافته اند. دمای همگن شدن میانبارهای سیال در رخداد طلای میرگه نقشینه در محدوده 162 تا 215 درجه سانتی گراد و شوری آنها 1/11 تا 1/15معادل با درصد وزنی nacl اندازه گیری شده است. مقدار ?18o برای نمونه های کوارتز از کانسنگ های طلادار میرگه نقشینه در محدوده 6/3 تا 6/4‰ و مقدار ?34s برای استیبنیت های رگه های کانه دار زاوه کوه 1/2- و 1/3-‰ اندازه گیری شده است. مجموعه داده های آزمایشگاهی نشان می دهد که سیالات کانه ساز در کانسارها و رخدادهای طلای کوهزایی در منطقه سقز - سردشت، سیالات دگرگون زادی هستند که در موقعیت کانسارهای مزوزونال، احتمالاً با آبهای ماگمایی و در موقعیت کانسارهای اپی زونال با آبهای جوی اختلاط یافته و به صورت اپی ژنتیک در موقعیت های مناسب ساختاری (پهنه های بُرشی و گسل ها) نهشته شده اند. کانسارهای مزوزونال، از نظر ذخیره و عیار طلا، از اهمیت اقتصادی بالاتری نسبت به کانه زایی های اپی زونال برخوردارند. مجموعه مطالعات انجام شده بر روی کانسارها و رخدادهای طلا در محدوده سقز - سردشت، نشاندهنده آن است که موقعیت تکتونیکی، دگرگونی، دگرشکلی و نوع آنها، ماهیت و نوع سنگ میزبان، دگرسانی گرمابی و بالاخره ماگماتیسم از عوامل کنترل کننده تشکیل و تمرکز کانه زایی طلا در این محدوده بوده اند.
زینب شیری شجاع الدین نیرومند
بررسی زمین شناسی، کانی شناسی، ژئوشیمی و ژنز کانسار روی و سرب انارو، جنوب دامغان به وسیله زینب شیری کانسار روی و سرب انارو در 150 کیلومتری جنوب شرق سمنان و 105 کیلومتری جنوب دامغان واقع گردیده است که از نظر جغرافیایی در دامنه جنوبی کمربند ترود – چاه شیرین قرار گرفته و شامل کوه انارو، قله انارو و دره روباج می باشد. کانه زایی در منطقه مورد مطالعه در دو موقعیت متفاوت (قله انارو و معدن متروکه انارو) بطور غالب به صورت کربنات روی، در یک توالی از سنگ های رسوبی کربناته (دولومیت و آهک) با سن پالئوزوئیک رخداد دارد. علاوه بر کربنات ها، سنگ های دگرگونی شیست و اسلیت و سنگ های پیروکلاستیک دگرگونی نیز در منطقه گسترش دارد که از نظر چینه شناسی شباهت بسیاری به سازندهای نیور، پادها، سیبزار و بهرام دارد. کانسار انارو از نوع چینه کران (strata – bound) بوده و با اشکال رگه – رگچه ای قابل مشاهده است. دگرسانی سنگ میزبان به صورت دولومیتی شدن واحد آهکی است. بر این اساس و با توجه به مشاهدات صحرایی، مطالعات کانی شناسی و بافتی و نتایج حاصل از بررسی های ژئوشیمیایی، می توان در نظر گرفت که کانی زایی روی و سرب در منطقه مورد مطالعه در ابتدا از نوع کانسارهای دره می سی سی پی (mvt) بوده و کانی های اولیه از نوع سولفیدی بوده اند که تحت تأثیر فرآیند سوپرژن قرار گرفته و ظاهری غیرسولفیدی پیدا کرده است. از جمله این شرایط مساعد می توان به نبود و یا عدم تاثیر توده-های آذرین و وجود گسل های مهم و کنترل کننده (گسل های انجیلو و ترود با راستای شمال شرق – جنوب غرب در شمال و جنوب ناحیه) اشاره نمود. به منظور بررسی توزیع عناصر از نمودارهای مربوط به مقادیر نرمال و خام حاصل از نتایج آنالیز icp استفاده گردید. بر اساس مطالعات کانی شناسی به روش xrd بر روی نمونه های ماده معدنی واقع در واحد آهکی مشاهده گردید که کانه زایی صرفا به شکل کربنات روی (اسمیت زونیت و هیدروزینسیت) می باشد و کانی های سولفیدی سرب، روی و مس به ندرت در داخل رگه های پرعیار مشاهده می شود که حضور این کانی ها با ساخت کلوفورمی و قرار گرفتن در سقف حفاری، تشکیل این کانی ها را در اثر فرآیند سوپرژن نشان می دهد.
بهزاد حمامی پور بارنجی حسینعلی تاج الدین
چکیده کانسار طلای سه بندون در شمال شرقی ایران و 40 کیلومتری شمال بردسکن واقع شده است. این محدوده به لحاظ تقسیم بندی زون های ساختاری، در زون ایران مرکزی و زیر پهنه سبزوار قرار دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده مورد مطالعه شامل یک توالی از سنگهای آتشفشانی – رسوبی به سن کرتاسه فوقانی می باشند که از قدیم به جدید مجموعه ای از گدازه های با ترکیب تراکیت تا تراکی آندزیت ، شیل های کربناتی و نهشته های ویتریک کریستال توف با میان لایه هایی از گدازه های ریولیتی تا داسیتی را شامل می شوند که در زمان بعد از ائوسن توسط توده های نیمه عمیق با ترکیب سینیت- کوارتز مونزونیت و دایک های دیابازی قطع شده اند. در کانسار سه بندون، کانی سازی طلا در امتداد یک پهن? خرد شد? گسلی و بیشتر در سنگهای میزبان آتشفشانی با ترکیب تراکیت- تراکی آندزیت (واحد k2v) و با فراوانی کمتر در شیل های کربناتی (واحد k2sh) رخ داده است. دگرسانی های گرمابی شناسایی شده در محدوده کانسار سه بندون شامل انواع سیلیسی، سیلیسی - سولفیدی و پروپیلیتی می باشند. کانسنگ های اصلی طلا در این کانسار در زونهای دگرسانی سیلیسی – سولفیدی و سیلیسی قرار داشته و عیار طلا در آنها در محدود? 1/0 تا 5/8 گرم در تن اندازه گیری شده است. ذخیر? اصلی طلا در این کانسار، قیفی شکل می باشد و بیشتر به صورت کانسنگ های سیلیسی – سولفیدی در ابعاد 150 × 90 متر در سطح رخنمون داشته و تا عمق 70 متری زیر سطح زمین ادامه دارد. مهمترین ساخت و بافت مشاهده شده در کانسنگ های طلادار کانسار، رگه- رگچه ای (استوک ورک) و برشی می باشد. بر اساس مطالعه نمونه های دستی و مغزه های حفاری، ساخت و بافت رگه- رگچه ای، که از کوارتز، کانه های سولفیدی (معمولاً 3 تا 5 درصد) و مقادیر نادر آدولاریا تشکیل شده است، متداول ترین سیمای کانی سازی در کانسار است که از سطح زمین تا عمق 40 متری ادامه دارد. برشهای تشکیل شده در این کانسار، که در اثر عملکرد فرآیندهای تکتونیکی و هیدروترمال تشکیل شده اند، معمولاً در عمق های 40 تا 70 متر گسترش داشته و بخش قابل توجهی از ذخیره را دربر دارند. در بخش های مختلف کانسنگ های طلادار، سولفیدها اصلی ترین کانه های فلزی بوده و 1 تا 20 درصد (معمولاً 3 تا 5 درصد) از حجم کانسنگ ها را تشکیل داده اند. کانی شناسی شامل پیریت، اسفالریت، کالکوپیریت، بورنیت، گالن، آرسنوپیریت، طلا، کوولیت، کالکوسیت و هیدروکسیدهای آهن می باشد. طلا در اندازه های کوچکتر از 40 میکرون و بیشتر در همراهی با پیریت و کالکوپیریت مشاهده شده است. بر اساس مطالعات میکروسکوپی، بافت کانه ها در کانسار طلای سه بندون متنوع بوده و شامل بافت های دانه پراکنده، فرامبوئیدال، اسفنجی، رگچه ای، جانشینی، اکسولوشن و برشی می باشد. کانه های سولفیدی در رگه - رگچه های سیلیسی، سیمان سیلیسی پرکنند? بین قطعات برشی و در متن سنگ میزبان دگرسان شده تشکیل شده اند. کانی های باطله، که کانه های سولفیدی (و طلا) را همراهی می کنند شامل کوارتز، کانی های رسی و مقادیر جزیی آدولاریا می باشند. مطالعه و بررسی میانبارهای سیال بر روی رگچه های کوارتزی کانه دار نشان می دهد که اغلب میانبارهای اولیه از نوع دو فازی مایع + بخار (lv) و به صورت بی شکل و در اندازه های کوچکتر از 10 میکرون می باشند. بر اساس مطالعات ریز دماسنجی، دمای همگن شدن میانبارهای دو فازی به فاز مایع در محدود? 170 تا 278 درج? سانتی گراد و شوری بین 6/0 تا 22/7 درصد وزنی معادل نمک طعام اندازه-گیری شده است. نمودار دمای همگن شدن در برابر شوری، روندی از اختلاط سیالی با شوری و دمای بالاتر با سیالی با دما و شوری پایین تر را نشان می دهد که بر این اساس روند تکاملی سیال گرمابی در کانسار سه بندون با ترکیبی از فرآیندهای رقیق شدگی، اختلاط و احتمالاً جوشش سازگار است. همچنین بر اساس نمودار تعیین عمق کانه سازی، عمق تشکیل این کانسار حدود 700 متر زیر سطح آبهای زیر زمینی قدیمی تخمین زده می شود. مطالعات ژئوشیمیایی و محاسبه ضریب همبستگی بین عناصر نشان می دهد که در زونهای کانه دار طلا بیشترین همبستگی مثبت را با سرب (72/0) و نقره (64/0) و بعد از آن با مولیبدن (57/0) ، مس (54/0) و آرسنیک (47/0) نشان می دهد. همبستگی مثبت این عناصر با طلا نشان دهنده همزمانی تشکیل کانه های سولفیدی این عناصر (مانند کالکوپیریت, اسفالریت، گالن و آرسنوپیریت) می باشد که با نتایج مطالعات پاراژنز کانه ای مطابقت دارد. نسبت ag/au نیز در بخشهای کانه دار کانسار سه بندون بین 4/0 تا 28 (میانگین 2/9) متغیر می باشد. با توجه به انطباق موقعیت زون های دگرسانی گرمابی (در محدوده کانسار طلای سه بندون) با موقعیت جایگیری توده های نفوذی نیمه عمیق ( با ترکیب سینیت -کوارتز مونزونیت ) و نیز ناهنجاری های مثبت طلا در زون های دگرسانی رخ داده در همبری توده های مذکور، به نظر می رسد که توده های نفوذی نیمه عمیق به عنوان یک منبع حرارتی برای به گردش درآوردن سیالات جوی و شاید در تأمین بخشی از سیالات کانه ساز (و فلز) نقش داشته باشند. مقایسه ویژگی های مطالعه شده در کانسار سه بندون با ویژگی های شاخص کانسارهای اپی ترمال مطالعه شده در دنیا و ایران نشان می دهد که کانسار سه بندون به لحاظ ویژگی های زمین شناسی (نوع سنگ میزبان، ارتباط زونهای دگرسانی با مناطق گسله)، کانی شناسی (حضور کانی های تشکیل شده در شرایط احیایی مانند آرسنوپیریت و عدم حضور کانی های تشکیل شده در شرایط اکسیدی مانند انارژیت و لازونیت) ، دگرسانی (حضور کانی آدولاریا در زونهای دگرسانی با عیار بالای طلا و عدم حضور کانی آلونیت هیپوژن در این زونها)، ژئوشیمی (همبستگی مثبت طلا با عناصر سرب، نقره، آرسنیک و نسبت ag/au) و میانبارهای سیال (دمای همگن شدن سیالات دو فازی در محدوده دمایی 170 تا 287 درجه سانتیگراد و محدوده شوری 6/0 تا 22/7) بیشترین شباهت را با ذخایر اپی ترمال سولفیداسیون پایین تا سولفیداسیون حدواسط نشان می دهد.
حسینعلی تاج الدین ابراهیم راستاد
چکیده ندارد.