نام پژوهشگر: طاهره هاشمی گلپایکانی
طاهره هاشمی گلپایکانی موسی ملایری
برزخ یکی از آموزه های قرآنی کلامی است. معنی لغوی آن حائل و واسطه است و معنی اصطلاحی آن عالمی است میان این دنیا و آخرت. این پژوهش که آیا این عالم مادی است یا غیرمادی. علی الخصوص آیا روح انسان دارای بدن هست یا نه و اگر دارای بدن هست چگونه بدنی دارد. ما در این پایان نامه، دیدگاه فیض کاشانی و علامه مجلسی را در رابطه با بدن برزخی مورد بررسی قرار می دهیم و همانگونه که خواهیم دید فیض کاشانی و علامه مجلسی هر دو در مورد نوع و چگونگی بدن برزخی اتفاق نظر دارند ولی در مورد زمان پیدایش آن اختلاف عقیده دارند و بدین صورت که فیض کاشانی معتقد است که بدن برزخی، بدن مثالی است و از این دنیا هم با انسان همراه است و جسم دنیوی مانند غلافی ان را در بر گرفته است. و بعداز مفارقت روح از جسم دنیوی، روح به بدن مثالی تعلق دارد و تمام مراحل عالم برزخ ماند سوال قبر، فشار قبر و تنعم و عذاب با بدن مثالی است و مقصود از بدن مثالی صورتی است میان تجرد محض و مادی محض. موجودات مثالی مادی نیستند ولی بعضی از آثار ماده (کم، کیف و أین) را دارند و دارای اندازه و حد و رنگ و شکل هستند ولی بر اساس مبنای مشهور برخی خواص دیگر همانند زمان، ماده و تغیّر را ندارند. ولی نظر علامه مجلسی در این باره متفاوت است بدین صورت که معتقد است بعد از مرگ روح از بدن مادی جدا می شود و وقتی میت را در قبر می گذارند روح دوباره به همین بدن مادی بازمی گردد و امر سوال قبر و فشار قبر با همین بدن خاکی است و بعداز این مراحل روح به بدن مثالی تعلق می گیرد و به واسطه بدن مثالی است که متنعم و یا معذّب می گردد.