نام پژوهشگر: عبدالحسین ابراهیمی خبیر
عبدالحسین ابراهیمی خبیر سیدمحمد نوع پسند اصیل
سال های آغازین قرن بیست و یکم که بشر متمدن ، سال ها چشم انتظار رسیدن به آن بوده است نویدبخش آسایش نیست و چالش های پیش روی انسان ها و تمدن ها ، در این سال ها بیش از همیشه تاریخ به چشم می آید . از آنجا که بنگاه های اقتصادی و سازمان های بخش خصوصی و دولتی ، موتور محرک اقتصاد هستند ، شاید اصلی ترین سئوال پیش روی ملت ها این باشد که چگونه می توان راه را برای رشد و سرآمدی سازمان ها گشود ، به نحوی که بتوانند در عرصه رقابت جهانی پیروز شوند . نظریه هوش سازمانی به دنبال آن است که با سنجش وضعیت هوشمندی سازمان ها ، توانایی ها و ضعف های آن ها را شناسایی و بر اساس نتایج به دست آمده راه کارهای لازم را برای بهبود هوش سازمانی و در نهایت عملکرد سازمان ارائه نماید . هوش سازمانی را داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان ، رقبا ، محیط اقتصادی ، عملیات و فرآیندهای سازمانی که تاثیر زیادی بر کیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان می گذارد تعریف کرده اند . هوش سازمانی ، ما را برای تصمیم گیری در همه عوامل موثر بر سازمان ها و شرکت ها توانمند می سازد . بنابراین با انجام مطالعاتی از این قبیل می توان وضعیت سازمان خود را از لحاظ میزان هوشمندی در ابعاد مختلف آن سنجیده و برنامه ریزی لازم را برای برطرف نمودن ضعف های آن انجام داد . هدف از این تحقیق بررسی جایگاه هوش سازمانی در بانک ملی ایران و ارائه راه کارهایی جهت بهبود وضعیت فعلی می باشد . این پژوهش از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و از جهت روش اجرا پژوهشی توصیفی است . روش گردآوری اطلاعات ، روش میدانی است و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات پرسش نامه می باشد . جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شعب بانک ملی ایران در شهرستان تهران می باشند که بعد از استخراج تعداد کل کارکنان ، با استفاده از فرمول کوکران و یا جدول مورگان ، حجم نمونه 400 نفر انتخاب گردیده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور تعیین وضعیت موجود از نظر عوامل مورد مطالعه و ارایه چارچوب پیشنهادی از روش های آماری مختلف استفاده شده است . نتایج حاصل بیان گر آن است که جایگاه هوش سازمانی در بانک ملی ایران در حد متوسط بوده و از هفت مولفه هوش سازمانی دو بعد از حد متوسط پایین تر و پنج بعد در حد متوسط می باشند .