نام پژوهشگر: سمیه درستکام
سمیه درستکام غلامرضا لطیفی
نظام برنامه ریزی در ایران در طول تاریخِ 64 ساله ی خود از 1327 تا 1391، همواره دربردارنده ی تمرکز و برنامه ریزی ازبالا به پایین بوده است. بدین ترتیب با افزایش درآمدهای نفتی، مساله ی نظام برنامه ریزی این بوده است که چگونه پول نفت را سرمایه گذاری یا هزینه کنیم؟ در این مسیر با دوگانه ی توسعه ی ملی و توسعه ی منطقه ای مواجه ایم. پرسش بنیادین پژوهش پیش رو، پرسش از نسبت میان برنامه ریزی منطقه ای و برنامه های عمران و توسعه، پیش و پس از انقلاب است که نگارنده با روش تحلیل اسنادی به بررسی آن پرداخته است. دوگانه ی دیگری که در علم برنامه ریزی توسعه منطقه ای مطرح است، تمرکز و عدم تمرکز است. نگارنده معتقد است عدم تمرکز در برنامه های چهارم و پنجم پیش از انقلاب و برنامه های پس از انقلاب به صورت تمرکز زدایی از تهران و چند شهر دیگر و تمرکز بر سایر نواحی فهم شده است. در این تحقیق در جهت تحلیل ارزیابی دوگانه ی مذکور، میان سه سطح تفکیک شده است: سطح نخست ناظر بر مطالعات برنامه، سطح دوم برنامه-ریزی و سطح سوم در ساز و کار اجرایی برنامه است. پایان نامه نتیجه می گیرد تجربه ی تاریخی ایران نشان می دهد الگوی موفق برنامه ریزی، تمرکز در مطالعات به وسیله ی بخش های غیر دولتی، برنامه ریزی به وسیله ی سازمان های منطقه ای فرابخشی و فرا استانی(مناطق بزرگ برنامه) مستقر در مناطق و ایجاد دفاتر نیاز سنجی و هماهنگی در استانداری ها جهت ایجاد هماهنگی میان سازمان های منطقه ای و ساختارهای سیاسی اداری محلی. در این زمینه تجربه ی برنامه ی دوم پیش از انقلاب می تواند الگوی مناسبی برای این منظور به شمار آید البته با حفظ ارتباط میان مناطق. بررسی روندها در تاریخ برنامه ریزی کشور نشان می دهد: زمانبندی برنامه ها از 7 سال به 5 سال، روند فعالیت شرکت های مهندسین مشاور از خارجی به داخلی تغییر یافته است. برنامه های ملی دو بار (1337 و 1353) مورد بازنگری قرار گرفته اند که افزایش درآمد نفت در هر دو بازنگری موثر بوده است. روند فعالیت سازمان های توسعه منطقه ای از عمران ناحیه ای به سوی برنامه ریزی جامع منطقه ای برای مناطق بزرگ در سال های پیش از انقلاب و طرح های مناطق کوچک در سالهای پس از انقلاب تحول یافته است که بیان گر نقش و جایگاه برنامه ریزی منطقه ای در برنامه های ملی است. برنامه های پس از انقلاب بیش از آن که منطقه-ای باشند، بخشی اند و این اصل در خصوص برنامه ی سوم پیش از انقلاب نیز صادق است.