نام پژوهشگر: محمدحسین بناکاران
محمدحسین بناکاران موسی ملایری
رهیافت های گوناگون برای بررسی مسأله ی خاتمیت و تفاسیر مختلف اندیشمندان از این مسأله وجود دارد. هر یک از این موارد براساس مبانی و ادله ای برای بیان ضرورت بحث نبوت و خاتمیت است. حال قرآن و روایات نیز به نحوی به تفسیر حقیقت خاتمیت پرداخته اند که شاید متفاوت با تفسیر برخی عالمان باشد. از سویی نیز پس از وفات خاتم انبیا صل الله علیه و آله، ارسال مردان آسمانی از سوی خداوند قطع نشد و مقامی به نام امامت ادامه یافت. چنین شد که برخی شئون و نقش ها نیز توسط ائمه علیهم السلام به عهده گرفته شد. این نقش ها و وظایف که هرکدام به نحوی بی بدیل برای امامان معصوم علیهم السلام در آیات و روایات فرض شده است، می تواند نحوه ی سازگاری مفهوم خاتمیت را با مقام امامت روشن تر سازد. اما از جهتی دیگر، برخی شبهه افکنان که بر اساس ارائه ی تفاسیر ناصحیح از خاتمیت و بعضاً امامت و همچنین طرح مباحثی تأمل برانگیز در نسبت میان آن دو، کوشیده اند مسأله ی امامتِ مورد ادعای تشیع را مورد تردید قرار دهند. ایشان معتقدند که تفسیر امامت از نظر شیعه، همان شوون پیامبری از جمله عصمت، ارتباط با غیب، حجیت و ولایت تشریعی را شامل میشود. از نظر آنان تشیع امامت را همان ادامهی پیامبری و نبوتِ همیشگی قلمداد میکند و این امر با اعتقاد به خاتمیت ناسازگار است. بنابر این خاتمیت در باورهای شیعیان تنها لفظی است که حقانیتی در برندارد. در برابر مخالفان سازگاری خاتمیت و امامت، اندیشمندان شیعه معتقدند که نه تنها این دو مفهوم با هم سازگار، بلکه لازم و ملزوم یکدیگر هستند. دین خاتم برای جاودانگی خود به کتاب آسمانی قرآن و شجرهی طیبهی امامت محتاج است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، با عنایت به همین مسأله به معرفی امامان بعد از خود پرداخت. تشریع احکامی که در 23 سال پیامبری حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) مجال و ظرفیت ابلاغ آن برای مردم یافت نمیشد، به دست پیشوایان معصوم (علیهم السلام) صورت گرفت و با انتظار حضرت موعود (عجل الله تعالی فرجه) تداوم خواهد یافت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به واسطهی خاتم الانبیا بودنِ خود، قلههای کمال را فتح کرد و کمالات کشف نشده را تمام کرد، از این رو جانشینان معصوم او مقامی چون او یافتند. پیامبر نبوت را به سرانجام رساند ولی مقام بلند امامت ادامه یافت.