نام پژوهشگر: بنت الهدی جغتایی
بنت الهدی جغتایی محمد تقی فعالی
امروزه با وجود شیوه های متعدد در دستیابی به آرامش، تشنگی بشر در این زمینه همچنان باقی است و خلأ الگوی جامع آرامش همواره احساس می شود. جریان ها و مکتب های بسیاری در صدد ارائه چنین الگویی بر آمدند. این در حالی است که انواع آرامش های ارائه شده مبتنی بر انسان شناسی برخاسته از تجربه های حسی و شهودی است. اما نگاه اسلام از ماوراءِ انسان به انسان است. که این دو نگاهِ بسیار متفاوت به انسان, سبب ارائه دو الگوی متفاوت از آرامش شده است. از این رو رسال? حاضر بر آن است تا با ارائه الگوی آرامش، مبتنی بر آموزه های اسلام(دینی وحیانی و جامع) و یوگا(از فلسفه های شش گان? هند) به مقایس? این دو الگو بپردازد. بررسی الگوهای ارائه شده، اینگونه می نمایاند که شیو? ارائ? الگوی آرامش همسو با هدف غائی ای است که در هر یک از این مکتب ها برای انسان ترسیم شده است. اما وجه تمایز این دو الگو آن است که متعلَق آرامش حاصله از الگوی اسلامی، بُعد روحی انسان است و از آنجا که روح، بُعد اصیل وجود انسانی است بالطبع بُعد جسمانی انسان نیز تحت تأثیر قرار می گیرد. این در حالی است که متعلَق آرامش در یوگا بُعد جسمانی و غیر اصیل انسان است. این دو نوع آرامش، برآمده از دو دیدگاه متفاوت خدامحورانه و سکولار هستند.که به دنبال آن دستورالعمل ها و راهکارهای ارائه شده نیز از دو منبع با دو سنخ بسیار متفاوت خواهد بود. منبع الگوی اسلامی، آموزه های وحیانی است و ماهیت آن(آرامش) از منظر اسلام امری قدسی است. همچنین سکونی که پس از فائق آمدن انسان بر کشاکِش های درونی(جریان فطرت و شهوت) به دست می آید. اما منبع در الگوی یوگایی تجرب? شخصی، حسی و شهودی است. همچنین آرامش برآمده از یوگا سکونی است که در پی خاموشی تموجات ذهنی و سرکوب سازی تمایلات درونی ایجاد می گردد؛ به بیان دیگر سکونی است که بر خلاف حرکت طبیعت انسانی حاصل می شود. حاصل آنکه در تمامی زوایای آرامش مورد نظر در الگوی اسلامی، حضور خداوند مشهود است و غایت این راه رسیدن به نفس مطمئنه ای است که بی هیچ تزلزلی به قُرب خداوند نائل شده است. در حالی که هیچ گونه رشد و تعالی ای برای نفس انسان در پس الگوی آرامش در یوگا متصور نیست و عملاً اتصال به موجودی برتر حاصل نمی شود.