نام پژوهشگر: جعفر الهادی
محمدحسین شریفی جعفر الهادی
خداوند سبحان برای هدایت و سعادت بشر نمایندگانی را فرستاد که از لحاظ جسم و روح کاملترین افراد بودند. آنان در پرتو وحی و الهام که به تمام معنی واقع نما است و از هر گونه خطا و اشتباه مصون می باشد، جامعه را به خیر و رستگاری در هر دو جهان رهبری می نمایند. اینها نه تنها از صفات زشت و غیراخلاقی دور و پاک بودند، بلکه جامعه بشری را به تهذیب نفس و پاکیزگی روح و نوع دوستی و ضعیف پروری دعوت نموده و خود به آنها به شدت عامل بودند. مصطفی، عالم، حکیم، مخلص، صدیق، امین، نفی شخصیت پرستی، عصمت و ... از جمله صفاتی است که خداوند برای پیامبران تصریح فرموده است.از پیامبران الهی پنج نفر پیامبران اولواالعزم می باشد که دارای شریعت بودند و ویژگیهای خاصی برای آنان ذکر گردیده است. از میان پیامبران اولواالعزم، حضرت محمد برتر و افضل و اکمل می باشد، اما پیامبرانی که خداوند اینچنین آنها را توصیف نمودند و الگو برای بشر قرار دادند، در کتاب "صحیح بخاری" و "صحیح مسلم" که در نزد اهل سنت معصوم من الجلد الی الجلد و بعد از قرآن صحیح ترین کتاب می باشد، چهره های تابناک آنها را خدشه دار نموده و روایتهایی در مورد آنان نقل نموده که نه با قرآن و روایات معتبر دیگر این دو کتاب سازگاری دارد و نه با عقل سلیم انسان. در این مورد حتی پیامبر مکرم اسلام هم مستثنی نیست بلکه شخصیت و رفتار آن الگوی بشری و خلق عظیم را مورد سوال قرار داده اند. اما با بررسی و تتبع بر اهل دانش و پژوهش روشن می شود که این روایات و داستانها ساخته و پرداخته دشمنان دانا یا دوستان نادان یا دین فروشان می باشند. و از این طرف حکام و خلفاء اموی و عباسی برای حفظ جایگاه و مقام و مشروع جلوه دادن و سرپوش گذاشتن اعمال خلاف عفت و ظلمهای خود توسط بندگان دنیا، روایات جعل کردند و از این کار زشت خود شخصیت پیامبر اسلام را از حد یک انسان معمولی پایین آوردند و از این طریق ضربه جبران ناپذیری به اسلام وارد کردند و به دشمنان اسلام میدان دادند، که علیه قرآن و اسلام و پیامبر حمله کنند و با استناد به معتبرترین کتب مسلمانان و مقدسات حمله می کنند.
منیر حسین محمد باقر قیومی
اشاره به دو دیدگاه با اختلاف وسیع است. البته در برخی موارد اشتراک هم دارند اختلافات تا حدی است که شیعه امامیه را از اصول دین واهل سنت از فروغ دین می دانند. شیعه امامیه برای مقام امامت سه معنا معتقداند. شان اول امام رهبری اجتماع ریاست عامه سیاسی و انتظامی اجتماع میباشد. امامیه حکومت و ریاست و رهبری جامعه اسلامی را یکی از شاخه های امامت می دانند امام وظایفی را به عهده دارد که یک شیعه آن حکومت است. شان و مقام دوم امامت تبین و تشریح مسائل و معارف الهی است پس امامت طبق نظریه امامیه همان استمرار نبوت است. شان و مقام سوم امامت مقام ولایت و خلیفه الله بودن امام است. امامیه معتقدانه که هیچ وقت زمین از حجت خدا خالی نمی ماند. ولی اهل سنت امامت را یک مقام اجتماعی می دانند و امام را فقط برای امور اجتماعی و حکومت می خواهند. برای امام وظایفی بیان کرده اند که همه وظایف حکومتی و اجتماعی اند. به اعتقاد اهل سنت امام برای بیان شریعت نیست. مقام امامت را در حد یک حاکم می دانند. همین طور شیعه امامیه متعقدند که امام با انتصاب از طرف خداوند تعالی تعبین می شود و هیچ راهی دیگر وجود ندارد اما اهل سنت چندین راه را برای انتخاب امام ارایه کرده اند. با بررسی راههای اهل سنت برای انتخاب امام معلوم شده است که اختیار و استخلاف و شورا که عمده طرف اهل سنت بودند از طرف شریعت معین نشده و از لحاظ عقل و نقل باطل اند. و راه ثواب همین راه نص من الله تعالی است و راههای دیگر برای تعیین خلیفه باعث به انحطاط کشاندن مقام خلافتند بالتبع جامعه اسلامی شدند که بعد از خلافت عثمانی سکولاریسم جای خلافت را گرفت.