نام پژوهشگر: عزالدین رضانژاد امیردهی
اختر حسن شاه نقوی عزالدین رضانژاد امیردهی
این تحقیق شامل یک مقدمه و شش فصل است: در فصل اول از معنی لغوی و اصطلاحی غلو بحث شده است. در فصل دوم ثابت کردیم که در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه بعضی افراد در تعریف غلو اشتباه کرده اند، بلکه به الفاظ دیگر آنها در تعریف "غلو"، غلو کرده اند، بعد از تعریف های غلط غلو، معیارهای صحیح غلو مطرح شده است. فصل سوم درباره تفویض و مفوضه است در این فصل عقاید غالیان که بنام مفوضه هم شهرت دارند بطور فهرست وار ذکر کرده و یکی از عقاید باطله آنها یعنی "عقیده تفویض" را تاحدی مفصلا تبیین کرده و باطل بودن آن از نظر قرآن و روایات و آراء علماء اعلام شیعه ثابت نموده ایم. در فصل چهارم بحث درباره غلو از دیدگاه قرآن به طور مشروح مرود بررسی قرار گرفته و اقوال مفسرین در ذیل آیات غلو ذکر شده اند. در فصل پنجم بحث از مبارزات ائمه معصومین (ع) و علما کرام شیعه با غلات و شیوه های مبارزه علمی و عملی را مفصلا مورد بررسی قرار داده ایم و در نتیجه ثابت کردیم که غلات از نظر ائمه معصومین (ع) و علماء شیعه محکوم به کفراند و تمام احکام کفر از قبیل نجاست، عدم جواز نکاح و...درباره آنها ثابت است و چون در حقیقت این فصل هدف نهایی نسبت به فصول گذشته بود، لذا از لحاظ مبسوط بودن تفاوت واضحی دارد. در فصل ششم که تکمیل مباحث قبلی است از دو عنوان بحث کردیم: 1- سیر تاریخی فرق غلات از صدر اسلام تا غیبت صغری طبق ترتیب زمانی مورد بررسی قرار داده شده است. 2- فتاوی فقهاء شیعه درباره غلات که نتیجه آن فتاوی محکوم به کفر بودن غالیان منجر می شود.
محمد عبدالکریم عزالدین رضانژاد امیردهی
من أجل أن نحدد ملامح التطور الحاصل فی علم الکلام ـ بعد أن أثبتنا حصوله خلال القرن الثالث والرابع والخامس الهجری ـ قمنا بدراسه هذا الموضوع دراسه مقارنه، فشرعنا بذکر تعاریف عدد من المصطلحات الهامه الوارده فی البحث ثم ذکرنا تبرکاً دور ساداتنا وأئمتنا الطاهرین ? الذین تشرّفت المرحله التاریخیه ـ التی إخترناها لبحثنا ـ بنور وجودهم وفیض حضورهم القدسی، فابتدأنا بالإمام الرضا? وأختتمنا الکلام بذکر ما یتعلق بالإمام المهدی (عجل الله تعالیفرجه الشریف)، وذلک بعد أن أوجزنا الکلام عن دور من سبقهم من أجدادهم وآبائهم الطاهرین?. بعد ذلک درسنا وبشکل موجز تراجم أبرز متکلمی القرون الثلاثه. ثم تحدثنا عن أعداد الآثار والمصنفات الکلامیه التی ذکرتها المصادر الرجالیه وکتب التراجم ونسبتها إلی متکلمی هذه الفتره، وقد عرضناها بشکل یساعدنا علی المقارنه بین مواضیعها وعددها فی کل موضوع، وبعد ذلک قدمنا نماذج من الکتب المطبوعه والتی بین أیدینا مشیرین إلی مواضیعها ومیزاتها. وبعد الحدیث عن المتکلمین وآثارهم انتقلنا إلی الحدیث عن المسائل الکلامیه التی تم بحثها من قبل متکلمی هذه القرون الثلاثه وکیفیه علاجهم لما أشکل حولها وردودهم علی منکری الحقائق الشیعیه الثابته وجواب الشبه المثاره حول ذلک. وبعد هذه الخطوات التمهیدیه أوضحنا ملامح التطور وأسبابه، ذاکرین بعض صوره قبل القرن الثالث الهجری، وذلک للإستفاده منها کمدخل ینفعنا فی إجراء المقارنه بین ماکان علیه علم الکلام وما آل إلیه فی القرن الثلاثه التالیه. وأشرنا بعد ذلک إلی مناهج الإستدلال المستخدمه فی إثبات المسائل الکلامیه إذ تبیّن وجود منهجین رئیسیین، ثم تطرقنا إلی بیان من استخدم کلا المنهجین من المتکلمین ومَنْ منهم قد إختص وإشتهر بمنهج واحد منهما وتعرضنا إلی ما یمکن أن یکون تعلیلاً لذلک. وقد خرجنا من هذه الدراسه إلی أن علم الکلامی الإمامی قد شهد تقدماً وتطوراً واسع النطاق، إلا أن أبرز صور هذا التطور اتضحت فی عدد المولفات الکبیر الذی اهتم بموضوع الإمامه خلال القرون الثلاثه، یأتی بعده موضوع الردود والنقوض والاحتجاجات، ثم تتدرج بقیه المواضیع کالعدل والتوحید والنبوه وخلق القرآن والمعاد. وقد اتضح اهتمام الأئمه المعصومین? بتربیه علماء وقاده کلامیین یدفعون عن العقیده سهام الشبهات ویتصدون للإجابه عن شبهات الزنادقه والمخالفین. کما وتوصلنا إلی أن المنهج العقلی هو الانجع والافضل فی بیان العقیده وتوضیح الافکار، کما أنه هو الاسلوب الأسلم فی إثبات الآراء العقائدیه واقناع الخصم بالحجه والدلیل بصحه ما یعتقده المتکلم. وفی الختام هناک مجموعه من الإقتراحات التی یمکن أن ینفع تطبیقها والأخذ بها فی الإستفاده الکامله من هذه المناهج... ندعو الله أن یمنّ علینا بالتوفیق والقبول والسداد. والحمد لله رب العالمین.
خادم علی اصغری مهدی فرمانیان
علم کلام علمی است که در آن از ذات، صفات، افعال خداوند، حدوث و قدم و احوال ممکنات از مبدا و معاد و جبر و تفویض امامت و نبوت و .... با ادله منطقی و فلسفی بحث میشود. یکی از اصول اعتقادی خوارج این است که حکم تنها از آن خداوند است در اندیشه خوارج هر کس گناه کبیره مرتکب شود کافر به حساب می آید. امام رضا ع می گوید: اسلام غیر از ایمان است. هر مومنی مسلمان است ولی هر مسلمانی مومن نیست. معتزله می گویند: مرتکب گناه کبیره نه کافر مطلق است و نه مومن مطلق، بلکه در وسط این دو قرار دارد. گروه معتزله شفاعت را مخصوص مومنان میدانند نه گناهکاران، میگویند: شفاعت ترفیع درجه مومنانند نه بخشیدن گناهان کبیره. بعضی از غلات اباحی مسلک بودند میگفتند: هر کس امام را شناخت در انجام هر کاری آزاد است. یکی از عقاید غالیان تفویض است به این معنی که خداوند امامان را به صورت ویژه ای خلق کرده است و کار جهان و افعال بندگان را به امامان واگذار کرده است. زیدیه عصمت را شرط امامت نمیدانند و وجود دو امام در یک زمان را در دو منطقه جایز میدانند. واقفیه کسانی هستند که به امامت امام کاظم توقف کردند و امامت امام رضا را نپذیرفتند. امام رضا درباره واقفیه میگوید: بهودی زندگی می کنند و زندیق می میرند. اهل حدیث معتقدند که خداوند دست صورت، چشم، ..... دارد و با چشم دیده می شود.