نام پژوهشگر: ناصر محرر
غلام نبی فاضل ناصر محرر
این نوشتار با بیان ضرورت و پیشینه تاریخی و بررسی ریشه ای و یادآوری این نکته که نکاح موقت بخشی از نکاح مشروع است به طرح نظریات موافق و مخالف پرداخته است.
مرتضی فریدی غلام حسین اعرابی
این رساله که تحت عنوان طلاق و حقوق زن از دیدگاه آیات و روایات تدوین و دارای مقدمه و دو بخش است، بخش اول دارای شش فصل و بخش دوم شامل چهار فصل و در آخر هم مباحثی تحت عنوان مباحث تکمیلی ذکر شده است. در مقدمه آمده است : قرآن کریم مشتمل بر تعالیم حیات بخش است که ضامن سعادت بشر در دو جهان است قرآن مجید تمام مردم را اعم از زن و مرد مخاطب ساخته و تکالیف هر کدام را روشن نموده است که اگر بشر طبق دستورات قرآن کریم عمل کند به هیچ کس ظلم نشده و همه افراد به حقوق مسلم خود خواهند رسید. در بخش اول بحثی با عنوان ضرورت شناخت حقوق زن در جامعه مطرح گشته و امده است یکی از موضوعاتی که در قرآن کریم از آن سخن به میان آمده است حقوق زن به عنوان یک فرد انسان و تکالیف خاص آنان است که ما به آن حقوق زن در اسلام می گوییم. از آنجایی که زن نصف جامعه انسانی را تشکیل می دهد و جنبه محوری دارد سعادت و شقاوت جامعه در گرو صلاح و فساد این دسته است. هر گونه افراط و تفریط نسبت به حقوق آن جامعه را دچار مشکل می کند. در فصل اول نقش خانوادگی و اجتماعی زن مورد بررسی قرار گرفته و آمده است در اسلام مرد و زن هر دو از مواهبی مانند فکر اراده و اختیار برخوردارند هر دو می توانند در تمام امور فعالیت و مالک نتیجه کار خود شوند و تصرفاتی انجام دهند این آزادی ارمغان اسلام است که در طول تاریخ از آن خبری نبوده است. در فصل دوم مساله ارث بحث شده و آورده شده همانطور که زن قبل از اسلام از ارث محروم بود تمدن های یونانیان، رومیان، یهودیت و مسیحیت نیز زنان را موجودات ضعیف و فاقد حق ارث می دانستند اما با ظهور اسلام تمام سنت های غلط منسوخ و زنان از حق ارث برخوردار شدند، در فصل سوم تفاوت ارث زن و مرد و علل دوبرابر بودن سهم مرد بررسی شده است. در فصل چهارم مساله مهریه بررسی و اشاره به تاریخچه مهر در ادوار و جوامع شده و اسلام مهریه را حق مسلم زنان دانسته و کم بودن مهریه و بخشیدن آن به شوهر مورد تشویق قرار گرفته است. در فصل پنجم وجوب نفقه برای مرد و انواع نفقه بررسی شده است. در فصل ششم حقوق اخلاقی و قانونی همسران مورد بحث قرار گرفته و آمده است که از نظر اسلام به مجرد خواندن عقد زن و مرد تعهدات و وظایفی نسبت به هم پیدا می کنندکه آیات و روایاتی در این مورد ذکر شده است. در بخش دوم مطالبی تحت عنوان عوامل استحکام پیوند خانواده ذکر و بهترین عوامل را محبت، صمیمیت، احترام متقابل، گذشت و تفاهم دانسته و صفات خوب همسران را بیان و از طلاق به عنوان فاجعه بزرگ خانوادگی یاد نموده است. در فصل اول این بخش به تاریخچه طلاق و قوانین طلاق در تمدن های بدوی اشاره شده است. در فصل دوم طلاق در عربستان قبل از اسلام و طلاق های غیرصریح رایج آن زمان بیان شده است. در فصل سوم نظام طلاق در اسلام و نیز اهمیت ازدواج و مغبوضیت طلاق مورد تاکید و راهکارهای اسلام برای به هم نخوردن زندگی خانوادگی ذکر شده است. در فصل چهارم اینکه چرا اسلام طلاق را به مرد داده است و آیا این کار ظلم به زن نیست؟ مورد بررسی قرار گرفته و با سوال و جوابی از حضرت امام این مورد بحث خاتمه پیدا کرده است. در پایان مباحثی تحت عنوان مباحث تکمیلی ذکر شده که عبارتند از 1- موانع افزایش طلاق 2- اقسام طلاق 3- شرایط و ارکان طلاق 4- مساله عده 5- حکمت و فلسفه عد در پایان خلاصه و نتیجه گیری به عمل آمده است.
صالح عوده مهدی الموسوی حسن عابدیان
این نوشتار، نظام فقهی مربوط به ارث در فقه امامیه و فروع و ابعاد فقهی مربوط را در یک مقدمه و ده فصل پیش روی مخاطبان می نهد. نویسنده در مقدمه به مبانی کلی ارث در اسلام پرداخته و سفارش دین اسلام در داشتن روابط خوب با خویشاوندان و بستگان و استفاده از ارث به عنوان یکی از محورهای حل اختلاف بین آنان را بیان می کند. وی در فصل اول به تعریف ارث از لحاظ لغوی و اصطلاحی فقهی می پردازد؛ در فصل دوم بر اهمیت ارث و ابعاد آن تأکید ورزیده و در فصل سوم مشروعیت ارث را با استفاده از ادله قرآنی، روایی و عقلی ثابت می کند. فصل چهارم به حکمت تدریجی بودن تشریع احکام ارث در اسلام و مراحل تشریع آن اختصاص دارد. نگارنده در فصل پنجم حقوق متعلق به تَرکه میت را بیان کرده و تجهیز میت، تأمین هزینه تجهیز کفن، مقدار مقرونه، پرداختن قرض های میت، رسیدگی به وصایای میت و تعیین ارث به جای مانده از وی را شرح می دهد. در فصل ششم شروط مربوط به ارث و اموری که باید از لحاظ فقهی در زمینه تقسیم ارث و تعلق گرفتن آن به طبقات مختلف ارث رعایت شود بیان گردیده است. در فصل هفتم چیزهایی که ارث به آن ها تعلق می گیرد، مانند حقوق، اموال، اعیان و منافع از لحاظ فقهی بررسی می گردد. در فصل هشتم به موجبات ارث، یعنی چیزهایی که به واسطه آن ارث به یک فرد تعلق می گیرد، مثلِ نسب و سبب و تعریف شرعی و مراتب و انواع آن ها می پردازد. در فصل نهم موانع ارث، یعنی اموری که وجود آن ها باعث محرومیت از ارث می شود، همچون: کفر، ارتداد، قتل و رقیت (بندگی) به صورت مبسوط بیان شده است. در این فصل نویسنده شرایط کفر و ارتداد و سایر احکام مربوط به ارث کافر پس از اسلام آوردن و توبه مرتد، احکام قاتل، انواع قتل عمد و شبه عمد، قتل خطایی و شرایط مانع بودن آن از ارث و احکام بردگان و ارث فرد مملوک را شرح می دهد. در فصل دهم احکام حجب و حاجب، یعنی شخصی که وجود او مانع رسیدن ارث به فرد دیگری در طبقات دیگر ارث می شود، بیان شده و انواع حجب به لحاظ رتبه ارث و درجات حجب و شدت و ضعف آن ها در ارث و شروط حجب برای مانعیت ارث به صورت مشروح بیان گردیده است.